گفتوگوي ويژه روزنامه اعتماد با اعظم سنايي كاپيتان و فرزاد هوشيدري سرمربي تيم هاكي روي يخ زنان ايران
هاكيبازان لاكچري نيستند!
مسوولان فكر ميكنند ما پولدار هستيم براي همين به وظايفشان عمل نميكنند!
فاطمه ابراهيمي
تيم ملي هاكي روي يخ زنان ايران در اولين دوره حضور خود در مسابقات قهرماني آسيا موفق شد عنوان نايبقهرماني را به دست آورد. دختران ايران در حالي موفق به كسب اين عنوان ارزشمند شدند كه با محدوديت امكانات و سختيهاي زيادي روبرو بودند. تنها سه سال از تشكيل تيمشان ميگذرد كه با كمترين حمايتهاي مالي و امكانات به اين جايگاه رسيدند. مسابقات هاكي زنان براي اولينبار از رسانه ملي پخش شد تا تبديل شود به اولين مسابقهاي كه بهطور زنده زنان در آن حضور دارند. بر اين اساس، اين موضوع توجه رسانهها را به خود جلب كرد. اعظم سنايي كاپيتان تيم هاكي ايران معتقد است، با تمام سختيها ما جنگيديم و آنچه را ميخواستيم به دست آورديم. فرزاد هوشيدري هم خاطرنشان ميكند نوبت زنان ايران است كه تحت حمايت قرار گيرند چون لايقش هستند.
چه زماني تيم تشكيل شد؟ چه زماني اعزام شد و چه زماني وقت كرديد تمرين كنيد و به قهرماني آسيا برويد؟
ما سه سال است كه كلا توانستهايم زمين يخ در ايران داشته باشيم. قبل از آن اكثر بازيكنهاي ما بازي كردن روي يخ برايشان آرزو بود چون نداشتيم. در سه سال گذشته با توجه به اينكه مجموعه ايرانمال سرمايهگذاري را انجام داد و اين زمينه را ايجاد كرد تا ما از همان موقع تمريناتمان را آغاز كنيم، اردوهاي ما در فواصل مختلف برگزار ميشد. اول با يك جلسه در هفته تا سه ماه قبل از اعزام. در سه ماه آخر اردوها متمركز شد. فقط افرادي كه دعوت شدند... در اين سه سال گذشته با توجه به شرايطي كه وجود داشت و مهمترينش كرونا بود، خيلي همهچيز سخت بود ولي در نهايت تلاشمان را كرديم. اولين هدف ما شركت در مسابقات آسيايي بود كه خوشبختانه توانستيم اين كار را انجام بدهيم و موفق شويم.
در اين سه سال چه مسيري طي شد و آيا حمايتي از شما شد يا با هزينه شخصي خود به اين مسابقات اعزام شديد؟
هزينههاي ما چند بخش مختلف است و فقط بحث اعزام نيست. يكي از مسائل بحث زمين بود كه به لطف مجموعه ايرانمال بهطور رايگان در اختيارمان قرار گرفت. مربيهاي تيم هستند كه هزينهاي دريافت نكردند و مهمترين بخش هزينه، تجهيزات بچههاست. از همان اول كه شروع كرديم تمام هزينه تجهيزات پاي خودمان بوده؛ براي مثال چوب هاكي كه براي بچهها نياز است هر دو سه ماه يك بار عوض ميشود و هزينه بالايي دارد. براي بچههاي تيم ملي حدودا 200 دلار است. بخش بعدي اعزام تيم است كه شامل هتل و تغذيه بچههاست كه فدراسيون جهاني اين هزينه را پرداخت ميكند. پررنگترين بحث، ويزا و بليت است و بخشي از آن را بخش خصوصي و بخشي را بچهها پرداخت ميكنند. به علت اينكه در ۶ ماه گذشته فدراسيون اسكي انتقال پيدا كرد به زيرمجموعه ورزشهاي زمستاني و چون اين فاصله زماني خيلي كوتاهي بود، رديف بودجه به ما تعلق نگرفته است.
اما وقتي اين سفر را رفتيم، وزارت ورزش به قولهايي كه از قبل داده بودند... خوشبختانه روزي كه ما برگشتيم به قولشان عمل كردند و اين هزينه را پرداخت كرده و قطعا پرداخت ميشود اين هزينهها. اما مهمترين بحث همان بحث تجهيزات بچههاست كه اميدوارم فكري برايش شود. همه جا ميگويم به خاطر اميد است كه ما اينجا هستيم و اگر اميد نبود، واقعا ما اينجا نبوديم كه بخواهيم از حقمان و وظيفهمان حرف بزنيم.
اول اينكه تبريك ميگويم به آقاي هوشيدري بابت كسب اين موفقيت و اينكه به عنوان يك آقا، اولين سرمربي زنان هاكي ايران هستند. اين تعاملي كه بين شما وجود دارد بسيار جالب است.
هرچند در ورزشمان يكسري مشكلات داريم اما اين دختران به خاطر نوع پوشششان دچار مشكلات نيستند و خودشان خيلي بااستعداد و خوب هستند، همين امر كار من را براي حضور در تيم هاكي زنان راحتتر كرد. بيشتر تمركز من بر مسائل داخل زمين بود نه بيرون. براي من باعث افتخار است كه سرمربي آنها هستم البته سخت بود ولي شد.
كار كردن با زنان سخت بود يا راحت؟
هميشه فكر ميكردم سخت است ولي يكپارچگي و همبستگي در اين خانمها بود كه كار را براي من راحتتر كرد. من نگران هيچ موضوعي نبودم و همه تمركزم روي موضوعات فني بود. البته آقايان سختي خودشان را دارند، زنان هم سختي خودشان را دارند. تيم هاكي زنان فقط سه سال است كه تشكيل شده و طبيعتا آقايان تجربه بيشتري دارند.
شايد يكي از علل استفاده از تجربه شما براي اين تيم همين باشد؟
هيچ تفاوتي بين زنان و آقايان نيست. به لطف مجموعه ايرانمال، هر دو از سه سال پيش تشكيل شدهاند. در اين سه سال هر كدام به يك سبكي پيش رفتهاند. البته من قبلا در كشور ديگري تجربه كسب كرده بودم و هاكي بازي ميكردم. از زماني كه بنا بر اين شد كه بنده در ايران فعاليت كنم، خودم خيلي سعي كردم فعالتر باشم و الان در خدمت تيم ملي هستم. باز هم ميگويم، يك نفر از بيرون نشسته باشد، ميگويد چهجوري ميشود ولي نشد نيست! دوم اينكه اگر دلتان به كار باشد و واقعا دوست داشته باشيد، هم بچهها هم مربي، چرا كه نه! اتفاقات خيلي قشنگي رقم ميخورد.
آيا مبلغي دريافت ميكنيد؟
خير. كاملا داوطلبانه كار ميكنم و رقمي بابتش دريافت نميكنم. اين ورزش را از بچگي دوست داشتم و با عشق كار ميكنم. ما يك انجمن داريم به اسم هاكي روي يخ زيرمجموعه ورزش اسكي و زمستاني، من فكر نميكنم انجمني داشته باشيم كه اينقدر فعال باشد. برنامه ۶ ماه گذشته و آينده را بخواهم بگويم سرسامآور است؛ از مسابقه تا دعوت از افراد. همه در كنار هم كار ميكنيم و هر كسي در حوزهاي تخصص دارد و به تيم كمك ميكند. بازيكنان هم سه سال زحمت كشيدند چون ميدانند كه ما از دنيا عقب هستيم؛ ما زمين هاكي نداشتيم چطور بايد تمرين ميكرديم؟ ولي كشورهاي ديگر 50 يا 100 سال است زمين هاكي دارند. ما ميدانيم عقب هستيم پس لازم است تلاش و تمرين كنيم. ما با همه فرق داريم. مثالي كه ميزنم اينكه اگر تيمي دوتا انرژي مصرف ميكند، ما 10تا انرژي بايد مصرف كنيم ولي انجامش ميدهيم. اراده ما غلبه كرده بر مشكلات. قطعا با يك زمين در ايرانمال نميتوان به نياز تمام افرادي كه دوست دارند هاكي بازي كنند پاسخ داد، مخصوصا وقتي پخش زنده است. چقدر زنان و مردان زيادي هستند كه دوست دارند به سمت اين ورزش بيايند اما آيا اين ممكن است؟ البته ممكن بودنش كه ممكن است. در كشورهاي ديگر پيستهاي يخ دولتي هستند و بخش خصوصي نميآيد چون توجيه اقتصادي ندارد. اگر تيم ملي كشوري بخواهد تمرين كند، آن زمان زمينها را به مربي و بازيكنان اجاره ميدهند. قطعا در كشور ما يك زمين كم است و بايد پيستهاي ديگري در هر شهر ايجاد شود، البته اگر به فكر اين هستيم كه در سطحهاي بالاتر بدرخشيم.
راجع به رتبههاي هاكي زنان هم توضيح ميدهيد؟
تنها مسابقهاي است كه آيسهاكي را برگزار ميكند؛ يعني آسيايي و اقيانوسيه توسط فدراسيون جهاني. خيلي از كشورها در اين مسابقه شركت نميكنند با اينكه خيلي امكانات بهتري از ما دارند. خيلي راحت بخواهم بگويم ما خيلي عقدهاي بوديم! وقتي زمين هاكي را به دست آورديم ديگر ولش نكرديم. همه افراد سخت تلاش كرديم تا به اين جايگاه برسيم. بدون هيچ چشمداشتي. همه در مسابقات آسيا ميگفتند شما كي و چه زماني وقت كرديد. ما خواستيم و تلاش كرديم، هزينه كرديم و وقت گذاشتيم. وقتي يك عده سخت تلاش ميكنند با انتقادات مواجه ميشوند، به خاطر اينكه همه دنبال راحتي هستند. البته هر كاري كنيد چه خوب چه بد بالاخره از شما انتقاد ميشود، مخصوصا انتقادات كارشناسي، ولي كسي نميبيند ما با چه سختيهايي به اين جايگاه رسيديم. البته اين تازه اول كار ماست و آيندهاي را ميبينم كه باوركردني نيست ولي شدني است و در سطحهاي جهاني زنانمان ميتوانند بدرخشند.
آيا همين اعتقاد را براي آقايان هاكي هم داريد؟
روزگار، روزگار خانمهاست و نوبت آنهاست كه بدرخشند. من به عنوان كاپيتان تيم ملي هنوز ورزش ميكنم و هميشه هواي همتيميهايم را داشتهام و خواهم داشت ولي الان خانمها ميدرخشند.
آقاي هوشيدري، با توجه به اينكه گفتيد داوطلبانه در كنار تيم هستيد و وضع اقتصادي بد، زندگي چگونه ميگذرد؟ آيا شغل ديگري داريد؟
ما همه شاغل هستيم، به غير از ورزش هاكي. نهايت درآمد ما از هاكي مربيگري براي كودكان است يا شغلهاي ديگر. فقط يك هشداري ميدهم؛ اگر به ورزشكار توجه نشود، دلسرد ميشود و تمرين نميكند. همين شور و شوقي كه به مردم تزريق ميشود خيلي ارزشمند است پس مسوولان سعي كنند كه با حمايت و توجه از زنان اين سرزمين، اين جو شادي را حفظ كنند و قدرشناسي شود.
از خانم سنايي سوالي دارم، در مورد اسپانسر و تاثيراتش چه راهكارهايي پيشنهاد ميدهيد؟
ورزش ما رشتهاي است كه در المپيك است و مخاطب بيشتري دارد. كم و بيش اسپانسرهايي وارد شدهاند و بخشي از هزينهها را پرداخت كردهاند. اما آن اسپانسري كه مد نظر است در وهله اول ميخواست كه شناخته شود و مخصوصا پخش زنده... حالا با اين موفقيت فكر كنم مسير هموارتر شود.
نظرتان راجع به 81 گلي كه در پنج بازي به ثمر رسانديد چيست، چون آمار عجيبي است؛ معمول گل زدن در هر بازي چقدر است؟
بستگي به بازي دارد. يك موقع ميبيني يك- هيچ بازي تمام ميشود يا مثل بازيهاي ما پرگل. البته يكسري سوءبرداشتها شده بود كه رقيب ما مثلا هند تيم ضعيفي است كه ما 17-۰ آنها را برديم. درست است كه تيم هند ضعيف بود ولي در اين تورنمنت خوب بازي ميكرد و ما با اتحاد و يكدلياي كه داشتيم توانستيم پيروز شويم. بعد از برد هند حال خوبي به تيم تزريق شد و همراهي افرادي كه كنارمان بودند خيلي كمكحالمان بود.
نظرت راجع به حمايت رسانهها و اين ديده شدن چه بود؟ اصلا انتظارش را داشتي؟
انتظار ديده شدن داشتيم ولي نه در اين حد. پخش زنده مسابقات خيلي تاثيرگذار بود، حتي ما فكرش را نميكرديم تبديل بشويم به اولينهايي كه بازيشان در تلويزيون پخش ميشود. همين موجب شد تا بازخوردهايي از طرف مردم و رسانهها دريافت كنيم. با ديدن ما اميدي در اين افراد زنده شد.
آيا خودت هم مربي تيم هستي؟
بله هستم. در طول سال مربيگري ميكنم و در زمان اعزام تيم ملي، من ميشوم كمك آقاي هوشيدري و واقعا خدا را شكر ميكنم كه امسال ايشان بالاسر تيم بود.
سوال آخر را از هر دوي شما ميپرسم: بازي هاكي ورزشي لاكچري است؟
سنايي: بستگي به اين دارد كه چه برداشتي از لاكچري داشته باشيم. بدون شك هاكي ورزش گراني است و بهشدت هزينهبر. حالا بچههايي كه در اين ورزش هستند پولدارترند يا خير بههيچوجه، حتي برخي از آنها به دليل مسافت زيادي كه محل سكونتشان تا محل تمرين دارد دچار مشكلات رفتوآمدي هستند و دغدغه آن را دارند. هر كسي ما را از دور تماشا ميكند فكر ميكند ما پولداريم، در صورتي كه تجهيزاتمان خيلي گران است و به عنوان بازيكن تيم ملي بايد بهترينها را داشته باشيم كه البته تامين همينها خيلي سخت است.
هوشيدري: در كشور خودمان معني كلمه لاكچري را نفهميدم حقيقتا. در كشور ما بيشتر سبك نگاه آدمهاست به چيزي. نميدانم درباره ورزش ما اين كلمه صدق ميكند يا نه. ما اول زمين تمرين يخ نداشتيم، براي ما لاكچري بود چون نميدانستيم چيست و چهجوري است. من از سه سالگي در اين حيطه فعاليت ميكنم و خانواده متوسطي هستيم. اين همه سال من دارم پول اسكيت ميدهم، تجهيزات ميدهم و... وقتي من ميتوانم پس بقيه هم ميتوانند. من خواستم و به دست آوردم. در كشور ما شرايط اقتصادي خوب نيست و همهچيز لاكچري است ولي من خودم در اين شرايط زندگي ميكنم. اگر من براي نان شبم برنامهريزي دارم، پس براي ورزش كردنم برنامه دارم. بحث اولويت است، بچههايي كه در اين كار هستند اولويتشان هاكي است. ما همه براي نجات پيدا كردن دستوپا ميزنيم و ميجنگيم. در زمان جنگيدن هم بايد يك تفريحي داشته باشيم تا بتوانيم زندگي كنيم.
اين سوال دوتا نكته داشت. يك: مردم! شما هم ميتوانيد اين ورزش را انجام بدهيد. و مسوولان! كه فكر ميكنيد اين افراد پولدار هستند و نيازي به چيزي ندارند، وظيفهتان را در مقابل اين رشته مانند ساير رشتهها انجام بدهيد.