چه كسي بهترين پايانبندي را رقم ميزند؟
فرصتي كه فوتبال ايران دراختيار ساپينتو قرار داد
سامان سعادت
ميگويند آن چيزي كه از يك داستان يا فيلم به خاطر سپرده ميشود پايانبندي است. براي همين همه بزرگان اين رشتهها ميگويند آس آخرتان را بگذاريد براي پايانبندي. در فوتبال ايران هم برخلاف همه دنيا پايانبندي، بازي آخر ليگ نيست بلكه فينال جام حذفي است.
به پايان رساندن جام حذفي قبل از اتمام ليگ يا بعد از مشخص شدن قهرمان شرايط را براي تيمها به صورت كامل عوض ميكند. مثلا چند شب قبل فينال جام حذفي ايتاليا بود و اينتر قهرمان شد. يا فينال جام حذفي لاليگا كه چند روز پيش برگزار شد و رئال جام را به خانه برد. در ايران اما به دليل برنامهريزيهاي خيلي خاص و متفاوت سازمان ليگ، دستاندركاران معمولا اجازه ميدهند رقابتهاي ليگ به اتمام برسد بعد بروند سر وقت جام حذفي. سوپرجام هم كه هر وقت فرصت شد.
امسال فينال جام حذفي كه دو سر آن به سرخابيهاي پايتخت گره خورده علاوه بر حساسيتهاي هميشگي يك معناي متفاوت هم دارد. حداقل هواداران ميتوانند اين را به عنوان آزموني براي اثبات ادعاهاي سرمربيان تيمهايشان مورد توجه قرار دهند؛ مخصوصا استقلاليها.
در كنفرانس خبري بعد از بازي استقلال برابر تراكتور در هفته سيام، سرمربي آبيها كه تيمش سوم شده بود با تاكيد بر محترم بودن رقبا قهرماني پرسپوليس را زير سوال برد و علاوه بر اينكه به رقيب تبريك نگفت، اظهار داشت كه تيم خودش شايستهترين تيم براي كسب جام قهرماني بوده. او مدعي شد عدالت در ليگ ايران برقرار نشده. شاهد مثالش هم تعداد زياد پنالتيهايي بود كه او اعتقاد داشت بايد براي استقلال گرفته ميشد و نشد. همين اظهارنظر پرسپوليسيها را به واكنش واداشت و آنها با تاكيد روي سوم شدن حريف اين ادعاي ساپينتو را به سخره گرفتند. دقيقا با اين جمله كه «شما حتي دوم هم نشديد»
حالا چه جاي بهتري از جام حذفي براي اثبات برخي ادعاها؟ به لطف شرايط ليگ ايران كه جام حذفي بعد از پايان ليگ ادامه پيدا ميكند ساپينتو ميتواند نشان بدهد تيمش چقدر شايسته بوده و پرسپوليس هم ميتواند ثابت كند بيدليل بهترين تيم ايران لقب نگرفته است. البته نبايد فراموش كرد كه اين دو جام هيچ ارتباط منطقي با يكديگر ندارند. اصلا نياز به گفتن هم نيست كه هر ساله در بسياري از كشورهاي صاحب فوتبال يا آماتور يك تيم قهرمان ليگ ميشود و يك تيم قهرمان جام حذفي. اما بايد پذيرفت اين نگاههاي منطقي در فضاي هواداري چندان محلي از اعراب ندارد. شكي نيست كه اگر استقلال بتواند قهرمان جام حذفي شود، هواداران آبي دستاويز قدرتمندي براي زير سوال بردن قهرماني رقيب در ليگ خواهند داشت و اگر پرسپوليس با همين شرايط جام را به خانه ببرد آن وقت ترول كردن ساپينتو كه ميگفت تيمش براي كسب عنوان قهرماني لايقترين بوده وارد فاز تازهاي ميشود.
در عين حال يك مساله قابل توجه ديگر هم مطرح ميشود. اينكه اگر استقلال قهرمان جام حذفي شود آن دسته از آبيهايي كه اعتقاد داشتند حاكميت و دولت با قهرماني آنها مشكل دارد چه پاسخي خواهند داشت؟ طبيعتا هيچ! همانطور كه سرخهاي معتقد به مهندسي شدن مسابقات ليگ در ميانه فصل بعد از جشن قهرماني چيز خاصي نگفتند.
فرصت جام حذفي به نوعي فرصت جبران مافاتي است كه سرمربي پرتغالي استقلال دارد و بايد ديد چگونه از آن استفاده ميكند. هم براي اينكه يك جام به ويترين افتخارات استقلال اضافه كند، هم براي اينكه نشان بدهد استحقاق ماندن روي نيمكت اين تيم را دارد هم براي اينكه در دوران تعطيلات ليگ هواداران آبي بتوانند جواب كريخوانيهاي رقيب را بدهند. يحيي گلمحمدي هم ميتواند با به دست آوردن هر دو جام ثابت كند كسي بالاي دست او نيست.