انگزني مصداق حرف مفت
محسن آزموده
انگزني از نظر اخلاقي كار درستي نيست، ناپسنديده و مذموم است. انگزني يعني چه؟ يعني برچسبزني، يعني يك صفت يا عنوان كلي و قالبي و گاهي منفي را به كسي يا چيزي اطلاق كردن، بدون درنظر گرفتن جزييات و ظرايف و اينكه آيا واقعا آن انگ يا برچسب، كاملا بر آن مصداق قابل انطباق هست يا نه. به عبارت ديگر انگزني يعني ساختن قالبهاي مفهومي و جا دادن مصاديق در آنها، گاه زوركي و گاه بهرغم اعتراض و نارضايتي خود فرد و در ادامه اطلاق تمام صفتهاي آن انگ يا برچسب بر آن مصداق. مثلا ميگوييم فلان فرد يا فلان جريان ليبرال است، اولا بدون آنكه مشخص كنيم منظورمان از ليبرال چيست و چه ويژگيهايي دارد و ثانيا بدون آنكه با استدلال و استناد دقيق نشان دهيم كه آن فرد يا جريان مصداق همه يا اكثر اين ويژگيها است.
قطعا همه انگها و برچسبها منفي نيستند، بسياري از آنها هم درست هستند. براي مثال در همان مورد مذكور، اي بسا فرد يا جرياني كه آن را ليبرال خطاب ميكنيم، فيالواقع، يعني با درنظر گرفتن ويژگيها و خصايص عمدهاي كه اكثر صاحبنظران براي ليبرال قائل هستند، چنين باشد، يعني مثلا طرفدار آزادي باشد يعني از ميان شعارهاي سهگانه آزادي، برابري و خواهر-برادري، براي اولي ارزش بيشتري قائل باشد، از حقوق فردي و مالكيت خصوصي دفاع كند، براي جامعه مدني در برابر دولت شأن و اعتبار بيشتري قائل باشد و... در اين صورت، اطلاق انگ يا برچسب ليبرال بر آن فرد يا گروه، صحيح و مطابق با واقع است و فرد انگزن، دروغي نگفته.
گاهي هم صفت يا عنوان يا مفهومي را به عنوان برچسب يا انگ به كسي يا چيزي يا جرياني اطلاق كنيم، اما اين انگ يا برچسب، مطابق معيارهاي شناخته شده آن صفت يا عنوان يا مفهوم، بر آن فرد يا چيز يا جريان قابل اطلاق نيست و اين كار مصداق دروغگويي است، اما آن فرد يا چيز يا جريان از اين برچسب راضي است. در همان مثال ليبرال، هيچ بعيد نيست كه اطلاق اين صفت به فرد يا جرياني كه اصلا با معيارهاي مذكور ليبرال نيست و اي بسا اصلا مخالف آزادي يا مالكيت خصوصي و حقوق فردي است، با استقبال او مواجه شود، چراكه ويژگيها و خصالي به او اطلاق شده كه درنظر عموم پسنديده است و براي او نام نيك ميسازد.
البته واژه «انگ» در تداول عاميانه، معمولا به معناي منفي به كار ميبرد و عموما كسي يا چيزي كه روي او انگ زدهاند، از اين اطلاق ناراضي است. به مثال پركاربردمان بازگرديم. واژه ليبرال در مقام انگ، لااقل در ادبيات سياسي و اجتماعي پيشين ما، به عنوان برچسب فرد يا گروهي طرفدار اباحهگري، ولنگاري، بيبند و باري و آزادي بيقيد و شرط به كار ميرفت. حتي برخي ليبرال را به معناي غربگرايي يا غربزدگي و تسليم بيقيد و شرط در برابر غرب تلقي ميكنند. همچنين است واژه «چپ» يا «چپگرا» در مقام انگ كه در گذشته به معناي مدافع بيحد و حصر كمونيسم و مرام اشتراكي بود و الان به عنوان طرفداري از ديكتاتوري پرولتاريا يا فرودستان و حمايت از حضور حداكثري دولت يا حاكميت در همه عرصههاي زندگي و نوعي استالينيسم به كار ميرود.
اما چرا انگزني به لحاظ اخلاقي رذيلت است و نبايد انگ زد؟ دليل اصلي آن مشخص است، زيرا نوعي اتهامزني و اطلاق صفات و ويژگيهايي -گاه- مذموم به ديگري است، بدون ارايه دليل و مدرك و سند و آن هم در لفافه يعني پشت يك واژه مبهم. علت ديگر ناپسندي انگزني آن است كه مصداقي از حرف مفت (bullshit) به معناي خاص آن است. اين معناي خاص را هري فرانفكورت، فيلسوف معاصر امريكايي در كتابي كوچك با عنوان «در باب حرف مفت» (با ترجمه محسن كرمي توسط نشر كرگدن منتشر شده است)، معرفي ميكند، فرانكفورت معتقد است «حرف مفت»، حرفي است كه بيتوجه به صدق و كذب بودن آن مطرح ميشود. از ديد فرانكفورت رواج حرف مفت به اين معنا كه متاسفانه در روزگار ما به علل و دلايلي زيادتر هم شده، از رواج دروغ هم نگرانكنندهتر و بدتر است، چراكه حساسيت افراد را به دلايل و شواهد از بين ميبرد و باعث ترويج سخنان مهمل و بيپايه و اساس ميشود.
انگزني هم از آنجا كه در آن دلايل و شواهد و معناي دقيق انگ مطرح نميشود، نوعي از حرف مفتزني است. در آن هم، چنانكه در آغاز آمد، فردي كه انگ ميزند، منظور و معناي خود را از انگي كه به كار ميبرد، نميگويد و نشان نميدهد كه چرا اين انگ بر يك چيز قابل اطلاق است. در نتيجه نوعي سوءتفاهم، برداشت غلط و مبهم رواج مييابد. گويا در عالم سياست كه عرصه رقابت و تلاش براي قدرت است، گريز و گزيري از انگزني نيست، اگرچه ناپسند است. در عرصه اجتماع و در مناسبات روزمره هم اين انگزنيها شيوع دارد. مشكل آن است كه در عرصه فكر و انديشه به يكديگر انگ بزنيم، امري كه متاسفانه در حوزه فرهنگي ما صورت ميگيرد و براي از ميدان به در كردن يا بدنام كردن رقيب، به او انگ ميزنند. مثلا با گفتن اينكه فلاني چپ است يا ليبرال يا ناسيوناليست يا روشنفكر ديني، انگار تكليف او را روشن ميكنند و پروندهاش را ميبندند، همزمان دستاويزي براي فرصتطلبان فراهم ميكنند تا بدون گوش كردن به دلايل، به نفي و انكار و طرد او بپردازند، غافل از آنكه در فضاي فكر و انديشه، اين انگزنيها مصداق حرف مفت است و خريداري ندارد.