• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۰ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5503 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۲۰ خرداد

نقش آموزش در حذف كار كودكان در عصر هوش مصنوعي

محمدمهدي سيدناصري|حق بر آموزش به عنوان يك اصل مهم حقوق بشري، در حوزه كودكان شامل حقوقي، از جمله حق دسترسي به امكانات آموزشي، حق برخورداري از آموزش با كيفيت و استاندارد، احترام به شأن و منزلت انساني كودك، آموزش بدون تبعيض در تمام مراحل دوران كودكي، در دسترس‌بودن امكانات آموزشي و برابري فرصت‌ها در آموزش است. نقش آموزش در حذف كار كودك و در رشد و توسعه شخصيت كودكان كار - كه از اهداف برنامه بين‌المللي حذف كار كودك است- قابل انكار نيست، زيرا كودكان به صورت يكسان و مساوي و بدون هيچ تبعيضي صاحب اين حق هستند. كودك به عنوان يك انسان داراي حقوق اساسي و مشترك با ساير انسان‌ها به نام حقوق بشر است. حتي ضرورت حمايت از كودكان نظر به ناتواني آنها در محافظت از خود، حساسيت و لطافت روحي، ناتواني در تمييز مصلحت خود، آسيب‌پذيري و وابستگي شديد به بزرگسالان دو چندان جلوه مي‌كند و اين درحالي است كه كار كردن كودكان نقض آشكار حقوق مسلم آنها است. حقوق كودك به عنوان بخشي از مباحث حقوق بشر، بر حمايت و پشتيباني از كودكان و دستيابي آنها به حقوق اساسي خودشان اهتمام دارد. آيا مي‌دانيد حقوق بشر چگونه تعريف مي‌شود؟ حقوق بشر اساسي‌ترين و ابتدايي‌ترين حقوق ذاتي همه انسان‌ها است. كودكان نيز به صورت يكسان و مساوي و بدون هيچ تبعيضي صاحب اين حقوق هستند. كنوانسيون حقوق كودك دربردارنده مفهوم بسيار گسترده‌اي از كودك به عنوان صاحبان حق است. چهار اصل اساسي كه كنوانسيون حقوق كودك به عنوان يكي از قابل قبول‌ترين اسناد حقوق بشري عصر حاضر كه به آنها اشاره مي‌كند به شرح زير است: 
۱- اصل‌عدم تبعيض و تضمين حقوق مدرج شده در كنوانسيون براي همه كودكان، بدون هرگونه تبعيض ۲- در اولويت قرارگرفتن مصالح عاليه و علايق كودك در قوانين و مقرراتي كه بر كودكان تاثيرگذار است. ۳- حق زندگي، بقا و رشد كودكان ۴- حق ارايه نظر و عقيده كودكان در كليه مراحل تصميم‌گيري كه به آنها مربوط مي‌شود. اين كنوانسيون مهم بين‌المللي، همچنين در مواد ۲۸ و ۲۹ خود حق آموزش را براي كودكان به رسميت مي‌شناسد و اين حق بر اساس فرصت‌هاي برابر تبيين شده است. از ديگر اسناد بين‌المللي حقوق بشر، اعلاميه جهاني حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸ ميلادي است. ماده ۲۶ آن، حق بر آموزش كودكان را به رسميت مي‌شناسد. همچنين آموزش را هدايت شخصيت انساني با حسن تفاهم، گذشت و احترام به عقايد مختلف مي‌داند. اين تحليل، از يكسو، معرف اعتقاد به كرامت ذاتي كودكان و قائل‌شدن «شخصيت انساني»، فارغ از هرگونه تبعيض بر محوريت موضوعات؛ جنسيت، رنگ، عقيده، قوميت و مذهب و ساير ويژگي‌ها است؛ از سوي ديگر، تاكيد بر اصل حمايت از كودكان و شناسايي حقوق بنيادين آنها است. حق بر آموزش به عنوان يك اصل مهم حقوق بشري، در حوزه كودكان شامل حقوقي، از جمله حق دسترسي به امكانات آموزشي، حق برخورداري از آموزش با كيفيت و استاندارد، احترام به شأن و منزلت انساني كودك، آموزش بدون تبعيض در تمام مراحل دوران كودكي، در دسترس‌بودن امكانات آموزشي و برابري فرصت‌ها در آموزش است. لازم به يادآوري است كه منظور از كودك در اين نوشتار به استناد اكثر اسناد حقوق بشري، شخصي است كه به سن 18 سالگي نرسيده است. همانطور كه كنوانسيون حقوق كودك در ماده 1 خود اشعار مي‌دارد: «از نظر كنوانسيون حاضر منظور از كودك افراد انساني زير ۱۸ سال است، مگر اينكه طبق قانون قابل اجرا در مورد كودك سن بلوغ كمتر تشخيص داده شود». در ابتدا بايد اشاره كرد كه به‌طور كلي تعريف عموما پذيرفته‌شده‌اي از كودك كار يا كار كودكان وجود ندارد. تعاريف متنوعي از اين واژه توسط سازمان‌هاي بين‌المللي، سازمان‌هاي غيردولتي، اتحاديه‌هاي كارگري و ... استفاده مي‌گردد و اغلب مشخص نمي‌‌شود چه تعريفي از اين واژه به كار برده مي‌شود. هرچند، به‌طور معمول واژه «كار كودك» زماني به كار برده مي‌شود كه منظور بهره‌كشي از آنها مطرح باشد. چنين ديدگاهي از آن جهت مطرح است كه كودكان براي كار كردن بسيار كوچك هستند يا كاري به آنها واگذار مي‌شود كه شرايط نامطلوب و خطرناكي را براي آنها به همراه دارد. «كودك كار به كودكي گفته مي‌شود كه به واسطه فقر، مشكلات اقتصادي، مسائل فرهنگي يا توسط باند و مافيا به مدت طولاني و مستمر به كار گرفته مي‌شود. كودكان كار معمولا در معرض آسيب‌هاي جسمي، روحي، رواني و اجتماعي بسيار زيادي كه گاهي قابل جبران نيست، قرار دارند. كودكان كار از تحصيل محروم هستند و به نيازهاي كودكي آنان توجهي نمي‌شود و همچنين خطرات زيادي آنها را تهديد مي‌كند.»
كارشناسان و پژوهشگران حوزه كودكان، كودكاني كه در خيابان ديده مي‌شوند را در ۴ گروه طبقه‌بندي مي‌كنند: 
گروه اول؛ كودكان فقيري هستند كه شب‌ها به خانه‌شان برمي‌گردند و احتمالا به مدرسه مي‌روند و بزهكار نيستند. گروه دوم؛ نسبتا مستقل هستند و پيوندهاي آنها با خانه در شرف از هم گسستن است. حضور آنها در مدرسه هم كم‌كم خاتمه پيدا مي‌كند. در ادامه هم بزهكاري آنها شروع مي‌شود. گروه سوم؛ كودكان خانواده‌هاي خياباني هستند كه به همراه خانواده خود در خيابان زندگي و كار مي‌كنند. وضعيت آنها با فقر گره خورده است. گروه چهارم نيز تماس خود را با خانواده قطع كرده‌اند و تمام وقت خود را در خيابان مي‌گذرانند و كودكان خياباني «واقعي» هستند. البته سازمان ملل متحد به عنوان يكي از بزرگ‌ترين سازمان‌هاي بين‌المللي عصر حاضر اين معضل را در قالب كودك كار، پسر يا دختري است كه خيابان، خانه و محل زندگي او شده و تحت حمايت و نظارت كافي بزرگسالان مسوول قرار ندارد، تعريف كرده است. با توجه به آهنگ پيشرفت سريع علم و تكنولوژي و با توجه به اينكه بشر وارد عصر ديجيتال و پديده‌هاي تكنولوژيك شده است و به تبع انتظار اينكه كودكان از حق طبيعي خود كه همان تحصيل است جا بمانند بسيار دور از انتظار به نظر مي‌رسد؛ اما با وجود همه امكاناتي كه قرن جديد و به خصوص دنياي پساكرونا (دنياي پديده‌هاي تكنولوژيك مانند متاورس، هوش مصنوعي و…) در اختيار بشر قرار داده باز هم كودكاني هستند كه متاسفانه به دلايلي از تحصيل جا مانده‌اند و نتوانسته‌اند به گونه‌اي كه دوست دارند آينده خود را بسازند زيرا كودكان بركت زندگي و سرمايه‌هاي آينده جامعه به شمار مي‌آيند. پديده كودكان كار يكي از معضلات گريبان‌گير شهرهاي بزرگ در جهان معاصر از پاريس و توكيو و واشنگتن و پكن گرفته تا دهلي نو و تهران است. گسترش پديده كودكان كار به حدي است كه امروزه شهرها را به يك اندازه به خود مشغول كرده است. عواملي چون نارسايي نهادهاي اجتماعي به خصوص نهادهاي دولتي، تورم فزاينده و فقر اقتصادي خانواده‌ها كه در دوران كرونا بسيار تشديد شد و ناتواني در انطباق با شيوه‌هاي مدرن زندگي شهري، آسيب‌زا بودن محلات شهري، كمبود حمايت كافي از سوي سازمان‌ها، الگوهاي نادرست كنش متقابل شهروندان و اين كودكان، برخورد غير‌تخصصي مشاوران با اين پديده، عدم توزيع عادلانه امكانات كماكان به عنوان مشكل خودنمايي مي‌كند. كودكان اين طبقات غالبا كمتر از آموزش بهره مي‌برند و نبود آموزش اوليه و فشار كار موجب‌ عدم ادامه تحصيل اين كودكان در مدرسه مي‌شود. اين كودكان به‌طور معمول تحصيلاتي ندارند يا از يك‌شبه تحصيلات غير رسمي برخوردارند. به منظور حل معضل كودكان كار راهكارهايي وجود دارند كه از آن جمله مي‌توان به آموزش اجباري همراه با حمايت‌هاي دولت و مردم، تامين معاش، كاهش هزينه‌هاي تحصيلي و زيست‌محيطي، تشكيل سازمان‌ها و نهادهاي رسمي متولي رسيدگي به وضع تربيت، اشتغال و تحصيل اين كودكان و بررسي سطوح طبقات زير خط فقر! «آينده» را انسان‌هايي مي‌سازند كه «امروز» كودكند، كودكان ما «امروز» نياز دارند كه خوب زندگي كنند و به حقوق‌شان برسند و در آخر بايد گفت؛ كودكي رويا نيست و حق با كودكان است و به اميد روزي كه شاهد كار هيچ كودك خياباني در جهان و به خصوص در كشور عزيزمان ايران نباشيم.
مدرس دانشگاه  و پژوهشگر حقوق بين‌الملل كودكان

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون