ادب حداقل دارايي يك سياستمدار است
زهرا نژادبهرام
در بررسي ريشههاي انقلاب، متوجه ميشويم كه جامعه ايراني از منظر اقتصادي، اجتماعي، امنيتي و... وضعيت چندان متفاوتي با شرايط امروز نداشت و آنچه باعث شد مردم ايران گفتمان تازهاي را در ايام انقلاب دنبال كنند، بحث اخلاق و فرهنگ بود. به خصوص با توجه به سابقه فرهنگي و تمدني ايرانيان و اهميت موضوع ادب و اخلاق چه در جامعه و چه در خانوادهها، ايرانيان نوع ديگري از ساختار حكمراني را ميخواستند كه منطبق با مطالبات و فرهنگ آنها باشد. ايراني جماعت معروف است به ادبيات فاخر، تعارف و كلام زيبا . شخصيتهاي بزرگي هم در عرصه سياست و هم در عرصه ادبيات و فرهنگ حضور داشتهاند. چهرههايي چون فردوسي، سعدي، عطار، مولانا، خيام و... سرنوشت ايرانيان را با كلام زيبا و هماهنگ توام ساختند و ايراني را در جهان با ادب و ادبيات همراه كردند. در فرهنگ ديني هم توصيههاي فراواني به اخلاق و ادب شده است.پيام اصلي پيامبر اسلام، مكارم اخلاق بوده است. ايشان زيربناي بعثت خود را اخلاق و ادب عنوان ميكنند. با اين پيشينه طبيعي است كه سياستمداران هم به عنوان نماد جامعه ايراني مسووليتهاي سنگينتري دارند تا پيام فرهنگي جامعه ايراني را به جهان پيراموني منتقل كنند.رعايت ادب در يك گفتوگو و مصاحبه حداقل دارايي است كه يك مسوول بايد از آن بهرهمند باشد. استفاده از عبارات سخيف و مبتذل از سوی مديري در سطوح بالايي نظام، قابل قبول نيست و ارتباطي با فرهنگ متعالي ايرانيان ندارد. هر مديري كه در اين مسير حركت نكند، نقصهاي جدي فردي و گروهي دارد و نهادهاي نظارتي ميبايست ورود كرده و با يك چنين رفتارهايي تذكار دهند. مديري كه نميتواند با لحن مودبانه با مردم و رسانهها سخن بگويد، فاقد ويژگيهاي لازم براي به دست گرفتن سكان مديريت است. به نظر ميرسد، جرياني در كشور وجود دارد كه از اين طريق تلاش ميكند قدرتنمايي كند. در حالي كه اين موضوع نشاندهنده ضعف افراد است. وقتي مديري نتواند از عبارات درست استفاده كند و رقبا و منتقدان خود را با عناوين سخيف و مبتذل ياد ميكند، از حداقلها براي مديريت برخوردار نيست. جالب اينجاست بسياري از اين مديران بر اساس اعلام نهادهاي نظارتي از صلاحيت لازم براي به دستگيري پست مديريت كلان برخوردار نيستند، اما بر اساس برخي روابط و ويژگيها هنوز در سمتهاي سطح بالا حضور دارند. برخي عرصه سياست را با عرصه خيابان و دعواهاي خياباني اشتباه گرفتهاند.