• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۷ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5530 -
  • ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۱ تير

در صدا و سيما چه خبر است؟

بركناري مدير شبكه مستند با نفوذ جليلي و مجري جريان عدالتخواه با نفوذ منتقدان جليلي در صداوسيما، حكايت از جدي شدن تنش قدرت در جام جم دارد

شورش  جليليون

سيما پروانه‌گهر| برادران مشهدي در تهران خبرساز شده‌اند. وحيد در صداوسيما مي‌تازد و مدعي است كه نفوذ و فشار از بيرون مخالفت مديريت اوست. اخباري از چهره‌هاي عدالتخواه منتشر مي‌شود كه مجري شبكه افق با فشار «از بيرون سازمان» بركنار شده است. در مقابل اصولگرايان عليه وحيد و حلقه مديريتي تازه نفسش در صداوسيما گارد گرفته‌اند و او را متهم به انحصار مديريتي مي‌كنند. وحيد اما كماكان از مديريتش دفاع مي‌كند و بر منتقدان مي‌تازد. برادر ديگر هنوز در دالان سكوت است. در ظاهر در صلح با اصولگرايان و در باطن دلخور از اينكه او را كه اصلح پايداري‌هاست در برهه‌هاي انتخاباتي محكوم به عدم امكان راي‌آوري مي‌كنند. سعيد كم سخن مي‌گويد و سخنانش را محدود به حوزه سياست خارجي نگه مي‌دارد. در هر دولتي مي‌خواهد «رييس دولت سايه» بماند. جلب‌توجه‌ها به وحيد در صداوسيما اما او را هم زير ذره‌بين برده است. روزگار جليليون در صداوسيما و اصولگرايان با چند سوال موافق است. برادران مشهدي چه مي‌خواهند؟ در صداوسيما چه خبر است كه وحيد جليلي و جريان سياسي منتسب به او سيبل نقد قرار گرفته‌اند؟ آينده جليليون از دريچه تير ماه 1402 چيست. اين پرونده به دنبال ارايه پاسخي براي اين سوالات است؛ براي بررسي شورش اين روزهاي جليليون عليه اصولگرايان، حمايت اقليت پايداري از آنها و آينده برادران مشهدي در مختصات اصولگرايي و سياست داخلي.


در ساختمان شيشه‌اي خياط در حال افتادن در كوزه است. به نظر مي‌رسد بعد از تغييرات دو سال گذشته در صداوسيما با نفوذ وحيد جليلي، حالا زين و پشت اصولگرايان در جام جم، در حال جابه‌جايي است و موضع‌گيري‌ها درباره صداوسيماي جليلي رنگ انتقادات تند و جدي گرفته است. وحيد جليلي و جريان عدالتخواه منتسب به او كه در دو سال گذشته در رسانه ملي تاختند، حالا زير شديدترين انتقادات اصولگرايان رفته‌اند و حتي تغييراتي در حضور چهره‌هاي اين جريان، در صداوسيما رخ داده است.

بعد از تغييرات گسترده دو سال گذشته در مديران و سياست‌هاي صداوسيما، در روزهاي اخير مدير شبكه مستند هم با نفوذ وحيد جليلي تغيير كرد. در مقابل اما جريان نزديك به وحيد جليلي مي‌گويد كه مجري منتسب به اين جريان با «نفوذ و فشار از بيرون» مجبور به كناره‌گيري شده است. ديالوگ‌هايي كه مي‌توان آن را نشان از تشديد جنگ قدرت در جام‌جم دانست.

 

تغيير مدير شبكه مستند

طي دو سال گذشته به خوبي براي همه روشن شده است حكمي كه با امضاي برمهاني باشد با تصميم جليلي بوده است، درست مثل خبر بركناري محسن يزدي از مديريت شبكه مستند كه باروت آتش انتقاد اصولگرايان عليه جليلي شد.

روزنامه جوان در يادداشتي از «انحصار در رسانه ملي» انتقاد كرد و خواستار استفاده از همه ظرفيت‌هاي جبهه اصولگرايي در صدا و سيما شد.

آنچه جوان، «انحصار در رسانه ملي» خوانده است به تركيب تيم مديريتي صداوسيما ذيل تصميمات جليلي اشاره دارد؛ تركيب افرادي جوان كه از حوزه هنري، سازمان تبليغات، جشنواره فيلم عمار و حسينيه هنر به جام‌جم آمدند تا حلقه عدالتخواهان صداوسيما را تشكيل دهند.

يك روز پس از انتقاد روزنامه جوان، خبرگزاري تسنيم نيز طي گزارشي به تصميم‌هاي وحيد جليلي در صدا و سيما تاخت و آن را مايه نگراني «حزب‌اللهي‌ها» خواند و نوشت: «البته از آقاي جليلي چندان بعيد نيست كه بلافاصله در مواجهه با انتقادات بگويد اين حرف‌ها همان حرف‌هاي ضدانقلاب است كه مي‌خواهد كليت صداوسيمايي را كه متعلق به نظام است، نقد يا نفي كند؛ اشكالي ندارد.»

خبرگزاري فارس هم از ضعف تلويزيون انتقاد كرد و سريال‌هاي امنيتي تلويزيون را «خاله‌بازي‌هايي سرد و بي‌جاذبه» خواند و روزنامه فرهيختگان، ديگر رسانه وابسته به اصولگرايان «بركناري محسن يزدي» را يك تراژدي.

جليلي، يك روز قبل از رسانه‌اي شدن خبر بركناري مدير شبكه مستند، با نشريه سوره گفت‌وگويي انجام داده و در آن اشاره كرد كه نمي‌خواهد براي يك گروه خاص و يك جريان خاص فعاليت كند و برنامه بسازد.

او در خلال اين گفت‌وگو در توجيه تصميمات دوساله خود و پيمان جبلي براي تغييرات گسترده در ميان مديران صدا و سيما گفت: «مي‌گويند يك مشت آدم‌هاي بي‌تجربه هستند! طرف از موشكي سپاه اينجا آمده معاون شده و هيچ اتفاق خاصي نيفتاده است، ولي آقاي پيمان جبلي كه سي سال در سازمان بوده بي‌تجربه مي‌شود و سازمان را نمي‌شناسد.»

جليلي در اين گفت‌وگو همچنين به داستان اختلاف گذشته خود با مديران وقت صدا و سيما نيز اشاره كرد و يادآوري كرده كه ممنوع‌التصوير شده بوده و گفت براي زدن او بسيج شدند از «ضد ولايت فقيه تا خوارج و ابن‌ملجم» به او بستند.

بركناري مجري عدالتخواه؛ چشم در برابر چشم

در مقابل نقد اصولگرايان به مديريت انحصاري وحيد جليلي در صداوسيما، ياران او نيز مي‌گويند تحت فشار هستند. كنار رفتن يكي از مجريان برنامه جهان‌آرا از جانب برخي چهره‌هاي عدالتخواه، فشار بر جليلي و اين جريان در صداوسيما تعبير شده است.

امين سليمي، از مجريان شبكه افق كه برخي از قسمت‌هاي برنامه جهان آرا را نيز اجرا مي‌كرد، اعلام كرده كه ناگزير از كناره‌گيري از اين برنامه و شبكه شده است.

ماجراي چهره عدالتخواه شبكه افق، به نقد اين مجري به تصميم مجلس در ارتباط با استيضاح وزير كشور در ارتباط با بخشنامه انتخاباتي دولت رييسي باز مي‌گردد. سليمي در برنامه جهان‌آرا گفته بود: «در موضوعي احساس تكليف مي‌كنيد كه وزير استيضاح كنيد؟ يعني سر مسائل به حق ديگر، ورود به نظارت و سوال و استيضاح نمي‌كنيد اما مي‌گوييد اينجا وزير كشور - به مجلس- گفت بالاي چشم ما ابرو است، ورود كنيم و استيضاح كنيم وزير را! اين بازي با اختيارات مجلس است. من اين رفتار را متوجه نشدم. مجلس ما چطور به مسائل نگاه مي‌كند؟»

مرتضي‌كيا از ديگر چهره‌هاي عدالتخواه در يك پست اينستاگرامي در اين باره نوشته است: به وحيد جليلي مي‌توان انتقادات زيادي وارد كرد اما فعلا مساله اصلي عملكرد مدعيان عدالتخواهي در صداوسيما نيست بلكه سوال مهم اين است كه چه سازوكارو باندهاي خشني در حاكميت رخنه كرده‌اند كه حتي در زمانه‌اي كه علي‌الظاهر وحيد جليلي عدالتخواه بر صدا و سيما تسلط دارد، تاب و توان دفاع از يك مجري يا حتي يك اجراي مطالبه‌گرانه و عدالتخواهانه را هم ندارد.

وحيد اشتري، فعال جريان عدالتخواه در حساب‌هاي كاربري خود در شبكه‌هاي اجتماعي نوشت: «امين سليمي به خاطر نقد ماجراي استيضاح وزير كشور با همكاري مجلس موسوم به انقلابي و صداوسيماي موسوم به تحول‌خواه، مجبور به كناره‌گيري رسمي از تلويزيون شد. واژگان انقلابي و تحول‌خواه عجب روزگار مبتذلي را تجربه مي‌كنند.»

او در ادامه با تشريح سابقه و تاريخچه تشكيل شبكه افق تاكيد كرده كه «اين شبكه از ابتدا با هدف انقلابي‌گري» راه افتاد تا محتواي رقابتي به بي‌بي‌سي و من‌و‌تو داشته باشد. اشتري با تشريح اين تاريخچه نوشته است: «الان افق با شبكه قرآن در قعر جدول نظرسنجي تلويزيون هستند. چنان شبكه انقلابي درست كردند كه جا براي امثال سليمي هم تنگ شده است. انقلابي‌گري را به خبر خوب‌پراكني و اسپري كردن اميد ترجمه كردند و هركس ماله دستش بزرگ‌تر باشد، انقلابي‌تر است. همين چند دقيقه‌اي كه در كم‌بيننده‌ترين شبكه تلويزيون يك مجري به سربازي اجباري و كارگران عسلويه و غارت هفت‌تپه اختصاص مي‌داد را هم تحمل نكردند و خلاص.»

 

شمشير از رو بستن نواصولگرايان براي عدالتخواهان

همزماني اين رخدادها با حمله تند تيم قاليباف به وحيد جليلي نيز قابل توجه است. صفحه اينستاگرامي و كانال تلگرامي «نواصولگرا» كه به عنوان «شبكه هواداران محمدباقر قاليباف» در فضاي مجازي فعاليت مي‌كند و مطالب آن عموما مورد بازنشر تيم قاليباف در مجلس، در فضاي مجازي است، در دو مطلب با عنوان «وحيد جليلي، آرماني كه واقعيت نداشت» به تندي و سختي بر قائم‌مقام امور فرهنگي صداوسيما تاخت و او را چهره‌اي با «تزهاي بلندپروازانه پوچ» خواند كه «تنگ‌نظري سياسي و عقده‌گشايي به جاي دعوت به تفكر و گفت‌وگوي متقابل خروجي مديريت او است» و تاكيد كرد كه «جليلي و جمع پرمدعاي عدالتخواه از عالم و آدم طلبكار هستند و در قبال عملكرد خود پاسخگو نيستند.» «شبكه هواداران محمدباقر قاليباف» در اين باره نوشته است: «وحيد جليلي كه براي حدود دو دهه انواع تزهاي فرهنگي را با سخنان شاذ و عجيب ارايه مي‌كرد و به دستگاه‌هاي فرهنگي حمله مي‌نمود، حالا بر مسند مهم‌ترين دستگاه فرهنگي كشور نشسته است. او كسي است كه مسوولان سابق صداوسيما را گروه خشن ناميده و حتي به بيت رهبري هم حمله كرده بود. اما امروز و بعد از دو سال، پوچي آن همه تز بلندپروازانه نمايان شده است. ايده صداوسيما صرفا براي حزب‌اللهي‌ها آنقدر شور شده كه بخشي از جامعه مذهبي هم از صداوسيما زده شده‌اند. سقوط ميزان اثرگذاري و نفوذ اين سازمان در بين مردم به حدي است كه مسخره‌آميز‌ترين دروغ‌هاي ضدانقلاب هم در اذهان عمومي مي‌نشيند و امكان تبيين پيدا نمي‌كند. گرچه منصفانه اين است كه نقش عوامل ديگر در اين زمينه نيز پذيرفته شود اما قطعا نگرش سياسي مبتني بر تفكر پايداري اصلي‌ترين علت زدگي مردم از اصلي‌ترين رسانه جمهوري اسلامي است.»

اگرچه در ابتداي اين مطالب قيد شده است كه محتواي توليدشده به مناسبت دومين سالگرد انتصاب پيمان جبلي در صداوسيما است اما هر دو مطلب به صورت كامل عليه وحيد جليلي نگارش شده است. كما اينكه در مطلب دوم نيز قيد شده: «شكل بزرگ وحيد جليلي و تيم او ناتواني در همكاري با ديگران براي هم‌افزايي است. او حتي با نزديك‌ترين طيف‌هاي فكري در درون دايره انقلاب اسلامي هم نمي‌تواند دور يك ميز بنشيند. البته اين ويژگي او سابقا نيز وجود داشت و در مسووليت سابق هم نمي‌توانست پذيراي افكار ديگر باشد.»

بخش ديگر اتهامي است كه از جانب تيم قاليباف خطاب به جليلي طرح شده است: «ويژگي جالب ديگر سكوت در مقابل فساد و رانت در زيرمجموعه خود است. اين طيف مثلا عدالتخواه كه براي فساد همگان پرونده دروغين مي‌سازند در مقابل رانت درخواستي معاونت سازمان صداوسيما براي دريافت خودرو، سكوت كردند و حتي آن فرد را عزل هم نكردند.»

«نواصولگرا» همچنين علت اين شكاف‌ها را روحيه جليلي در عدم تمايل براي همكاري و همراهي با گروه‌هاي ديگر اصولگرا عنوان كرده و نوشته است: «اين فجايع رخ داده در مديريت دوستان عدالتخواه نشان‌دهنده آن است كه چگونه ايده‌هاي اين دوستان در عرصه واقعيت رنگ مي‌بازد. آينده متصور براي اين روند، كاهش بيشتر مخاطبين صداوسيما و فاصله بيشتر با رسانه رسمي جمهوري اسلامي است. حتي دايره ريزش به برخي گروه‌هاي حامي جمهوري اسلامي هم خواهد رسيد. اميد است كه اين روند در همين نقطه اصلاح شود گرچه اساس نگاه آقاي جليلي امكان همكاري را از بين مي‌برد.»

در اين مطلب رسانه نواصولگرا درباره وحيد جليلي همچنين نوشته شده است: «عدم پاسخگويي يكي ديگر از ويژگي‌هاي وحيد جليلي و تيمش است. او در دو سال گذشته هيچ مصاحبه، نشست خبري يا حتي حضور در بين دانشجويان غيرخودي نداشته است. اين هم از ويژگي‌هاي قديمي اوست كه در دوران معاونت فرهنگي شهرداري مشهد وجود داشت.»

البته با مرور تعداد نشست‌هاي خبري محمدباقر قاليباف طي دوران رياست بر بهارستان يازدهم و محاسبه مصاحبه‌هاي وي، به نظر مي‌رسد كه اين مسائل وجه اشتراك بين وحيد جليلي و محمدباقر قاليباف محسوب مي‌شود، البته به جز حضور قاليباف در برنامه‌هاي صداوسيما و گفت‌وگوي ويژه خبري كه از اساس براي همه مسوولان بيشتر رپرتاژ است تا پاسخگويي. دريغ از يك نشست خبري طي سه سال و اندي مديريت محمدباقر قاليباف در خانه ملت!

حلقه عدالتخواهان صداوسيما چه مي‌خواهند

حلقه عدالتخواه صداوسيما با ليدري وحيد جليلي به دنبال آن است تا تعريفي از آرمان و هدف در اين رسانه ارايه و عملي كند. جليلي كه سبقه‌اي طولاني در نقد سياست‌هاي صداوسيما در ادوار گذشته دارد مي‌گويد كه در ادوار قبل «حذف وجهه حزب‌اللهي» سياستي دايمي بوده است. او آمد تا «كاراكتر حزب‌اللهي» را در صداوسيما به نمايش بگذارد همچنان كه در گذشته گفته بود: «سازمان صدا و سيما را در خدمت اقليت محدود درآورده‌ايد. در طول اين ۲۰ سال گذشته آيا يك كاراكتر حزب‌اللهي در سريال‌ها نشان داده‌ايد؟»

او در سال 1397 در بحثي در ارتباط با برنامه دورهمي به صراحت «صدا وسيما» را فاسد خواند و تاكيد كرد كه «صدا و سيما به اسم برنامه‌سازي به اشغال طبقه بي‌هويت مرفه درآمده و اقليتي براي صداوسيما تعيين تكليف مي‌كند.» جمع ياران جليلي با همين ديدگاه‌ها در صداوسيما تشكيل شدند و تمام شبكه‌ها با انتقال تيم جشنواره عمار جليلي به سازمان سعي كردند تا رسانه ملي انقلابي-به روايت خود جليلي- را بسازند. از نگاه جليلي اين سازمان «رسما از تعريف خود جدا شده است و ضد آرمان است و در حوزه‌هاي وسيع بي‌عملي مي‌كند.» منتقدان جليلي و مديريت او مي‌گويند خروجي ميليارد‌ها تومان بودجه‌اي كه جليلي براي جشنواره عمار گرفته بود در جامعه چه بوده كه حالا صداوسيما را با همان تيم مديريت مي‌كند؟

به نظر مي‌رسد وحيد جليلي و نيروهاي نزديك به او به دنبال تبديل صداوسيما از يك بنگاه خبري به يك بنگاه ايدئولوژي‌سازي هستند.

اين همان چيزي است كه جليلي صريحا در مصاحبه اخير خود با مجله سوره بر آن تاكيد كرده و گفته است: «سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي قبل از اينكه صداوسيماي جمهوري اسلامي بشود بايد سازمان شود. بايد از تناقض و تزاحم تشتت بين بخش‌هاي مختلف در بيايد و هم‌افزايي راهبردي و تشكيلاتي پيدا كند. اين بيش از هر چيز به وحدت «كلمه» نياز دارد و وظيفه قائم‌مقام فرهنگي عمدتا همين است.»

براساس همين ديدگاه است كه او اصل رقابت خبري را نيز منتفي مي‌داند و از نگاه او مساله اصلي نبايد رقابت خبري باشد: «ماهواره و VOD پنج هزار شبكه دارد! فاكس‌نيوز ۵۰ شبكه دارد‌. نتفليكس ۳۰ - ۴۰ شبكه است، جم ۳۰ شبكه است! شما چه سرگرمي‌اي مي‌خواهيد ايجاد كنيد تا با اين شبكه‌ها رقابت كنيد؟ چگونه قابل رقابت است؟ وقتي جم سرگرم مي‌كند آيا مخاطب سراغ نتفليكس نمي‌رود يا بالعكس؟ اتفاقا براي رقابت بايد مزيت نسبي براي خود ايجاد كنيد. مزيت نسبي شما اين است كه بتوانيد حرف خود را بيان كنيد. اينكه روي ايران، روي اسلام، روي هويت و فرهنگ ايراني، روي انقلاب اسلامي تاكيد كنيد، توان رقابت شما را افزايش مي‌دهد. بعضي نعل وارونه زدند و گفتند كم مي‌كند. اگر به مخاطب وفادار هستيد بايد براي او ارزش افزوده‌اي داشته باشيد كه آن ديگري ندارد. سال‌ها گفتند خنثي باشيد تا جذب كنيد. اين هم نتيجه كار! هم عقب‌نشيني از آرمان هم از دست دادن مخاطب.»

منتقدان اين رويه اما به آمارها نگاه مي‌كنند و بنگاه او را بي‌دستاورد و پرهزينه مي‌خوانند. حتي در بولتن‌هاي افشاشده خبرگزاري فارس آمده بود كه برخي چهره‌ها و گروه‌هاي جريان اصولگرا نسبت به بودجه‌هاي ميلياردي كه او براي امور فرهنگي دريافت كرده بود انتقاد داشتند.

با اين وجود سكان كماكان در دست جليلي است و قدرت و نفوذ تغييرات در اين سازمان را دارد. اگرچه بركناري يك مجري نمي‌تواند واكنش تدافعي قابل قياسي با تغييراتي باشد كه او طي دو سال گذشته انجام داده اما شايد بتوان آن را آغازي بر تغيير اين موازنه يك‌طرفه قلمداد كرد. ترديدي در قدرت و تسلط جليلي در صداوسيما و بر جبلي نيست اما گويا مجلس يازدهم و نيروهاي سياسي حامي آنها نيز آنقدر در سازمان صداوسيما و حلقه‌هاي تاثيرگذار بر آن نفوذ دارند كه بتوانند مجري شاخص عدالتخواهان را از شبكه افق كنار بزنند. اين مي‌تواند نشاني از جدي شدن نزاع قدرت در جام جم بين جريان جليلي و مخالفانش باشد. نزاعي كه هم خالص‌سازي متداوم جليلي را تاب نياورده و هم دل‌نگران نقش و سهم صداوسيما در انتخابات مجلس دوازدهم است.

 

آمارها چه مي‌گويند؟

انحصار مديريتي اما تنها يك محور نقدهاي اصولگرايان به جليلي است. مساله ديگر آمارهايي است كه جايي براي دفاع باقي نمي‌گذارد. نظرسنجي سال گذشته ايسپا از «نزول مرجعيت خبري صداوسيما نزد مردم» خبر داده است. براساس اين نظرسنجي، در ۱۸ سال گذشته مخاطبان صداوسيما ۴۵ درصد افت داشته‌اند.

سازماني با 45 هزار كارمند دو سال است در يد اختيار «اصلحان پايداري» است اما به جاي تغيير در آمارها دو خبرگزاري تسنيم و فارس در مقابل قد علم كرده‌اند و به روايت آنها «حزب‌اللهي‌ها» نيز به صف منتقدان‌شان اضافه شده‌اند. وحيد جليلي اما بي‌اعتنا به اين آمارها از عملكرد خود دفاع مي‌كند و با اشاره به آمار ۲۴ درصدي بيننده سريال در زمان ورود او به سازمان، مي‌گويد كه «نتفليكس تحويل نگرفته است.» او در مقابل نقدها به عملكردش در صداوسيما باز هم پاي مديريت سابق را به ميان مي‌كشد و مي‌گويد: «طوري حرف مي‌زنند كه يك جريان رسانه‌اي متنوع، رنگارنگ، پررونق و پرمخاطب داشتيم و يك‌باره افول كرد!»

جليلي بارها در گفت‌وگوها و سخنراني‌هايش به دنبال سهم «۳۰ درصد جمعيت روستايي» و «۷۰درصد جمعيت ايران كه در شهرهاي بزرگ زندگي نمي‌كنند» در رسانه ملي بوده؛ جمعيتي كه احتمالا براساس محاسبات دو برادر قرار است روزي سبد راي سعيد جليلي در انتخابات باشند.

 


سونامي  تغييرات  مديران؛  به  نام  جبلي  به  كام  جليلي 

در بين تغييرات صورت گرفته در دوره جبلي-جليلي كه پيوندشان به دوران حضور سعيد جليلي در دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي بازمي‌گردد دو تغيير كليدي وجود دارد؛ انتصاب عليرضا خدابخشي، پسرخاله جليلي‌ها در معاونت سياسي صدا و سيما اولين تغيير كليدي است. با حضور او در اين معاونت، تغييرات جدي در پوشش برخي محتواهاي خبري در پخش اخبار و ظاهر مجري‌هاي خانم در ماه‌هاي بعد ديده شد 
به خصوص دستور غيررسمي و پرحاشيه منع گريم مجريان خانم كه سر نخ آن به خدابخشي مي‌رسيد.
مورد دوم رفتن محسن برمهاني به معاونت سيما بود كه بعد از اين انتصاب هر تغيير مدنظر جليلي، با اشاره گوشه چشمي با امضا و حكم برمهاني انجام شد.معاون تازه نفس سيما هم در نخستين روز كاري خود حكم مديران جديد 6 شبكه تلويزيوني را امضا كرد، از اين ۶ مديرِ تازه، سه نفر از آنها، پيش از اين نيز سابقه همكاري با وحيد جليلي را داشته‌اند. مرادي كه مسووليت شبكه يك سيما را برعهده دارد، پيش از اين قائم‌مقام جليلي در معاونت فرهنگي شهرداري مشهد بود. بامروت‌نژاد كه مسووليت شبكه دو سيما و باطني كه مسووليت شبكه اميد را برعهده دارند، پيش از اين در جشنواره عمار همكار جليلي بوده‌اند.
حالا با تغيير پرماجراي مدير شبكه مستند -محسن يزدي كه از نيروهاي نزديك به علي‌عسگري بود- بين مديران شبكه يك تا پنج و مديران شبكه‌هاي آموزش، قرآن، نمايش، نسيم، اميد، پويا و افق تنها دو مدير از دوران علي عسگري باقي مانده است؛ علي فروغي در شبكه سه و سعيد اشناب در شبكه 5.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون