«اعتماد» در گزارشي ميداني به شرايط آب در يكي از پربارشترين استانهاي ايران ميپردازد
پناه به چاه
محمد باقرزاده
نزديك به ۷۰۰ سال است كه بازديدكنندگان از گنبد تاريخي سلطانيه در استان زنجان پيش از رسيدن به اين شاهكار مهندسي بشر، با طبيعتي روبهرو ميشوند كه نه تنها چندين سلسله و قوم مانند مغولها را به اين منطقه كشاند كه عمري ذخيرهگاه دامداران هم بوده است؛ چمن تاريخي سلطانيه. در آخرين روزهاي تير ۱۴۰۲ اگرچه اثري از گرماي سوزان همين يكي، دو ساعت پيش مسير تهران به اين دشت خبري نيست اما از آن دشت سرسبز فلات زنجان-ابهر هم انگار كه چيزي باقي نمانده يا دستكم با 7-6 سال پيشش فاصله فراواني دارد؛ خلاصه خبر اين است كه حتي اين چمن تاريخي كه يكي از آثار ثبت ملي ايران هم هست، حالا در آستانه نابودي است. دستكم دو سال است كه خبرها درباره اين دشت ۷۰۰ هكتاري از احتمال خشكي كامل آن و راههاي مقابله با نابودي چنين اثري خلاصه ميشود؛ خبري كه گويا چشمبسته ميتوان آن را به هر اثر ديگر ايران هم نسبت داد و شوربختانه معمولا هم درست از آب در ميآيد، مانند شش كيلومتر آن طرفتر همين دشت يعني گنبد سلطانيه يا چند ده كيلومتر اين طرفتر و دهها تالاب و درياچه و چشمه و قنات و حتي مهمترين زيستگاه و ريه تنفسي شمال غرب كشور يعني درياچه اروميه. خبرهاي نگرانكننده اما بيشتر «آب» كشور را در بر ميگيرد و حالا سريال به يكي از پربارشترين استانهاي ايران كه به برفهاي ماندگارش معروف بود هم رسيده است؛ استان زنجان كه چند سالي است نه تنها نگران تنش آبي است كه حتي ميزان پناه بردنش به چاههاي عميق و نيمهعميق از متوسط كشوري هم به شدت بالا رفته است. چه بحث ساخت مسكن ملي باشد، چه تامين آب روستاها در پروژه جهاد آبرساني و چه تلاش براي حفظ اثري ملي به نام چمن سلطانيه، نوك پيكان راهكار به سمت «چاه» نشانه ميرود هر چند كه مديرعامل آبفاي اين استان در گفتوگو با «اعتماد» اين روش را نه راهكار كه مُسكن ميخواند. پناه به اين مسكن اما عمري چندده ساله در ايران دارد و شايد پربيراه نباشد اگر بگويم مصرف اين تسكيندهنده، شكل و شمايل «اعتياد» به خود گرفته است؛ آمار رسمي ميگويد تعداد چاههاي ايران كه در سال ۵۲ حدود ۴۷ هزار و ۱۳۷ حلقه بود با گذشت ۳۰ سال و در سال ۸۸ به ۶۴۰ هزار و ۸۹۹ حلقه رسيده است. سهم استان زنجان از اين تسكيندهندههاي زيرزميني، ۲۱ هزار و ۲۵ حلقه چاه نيمهعميق و ۳ هزار و ۸۴۳ چاه عميق به روايت سالنامه آماري سال ۱۴۰۰ مركز آمار ايران است. فارغ از اين اعداد اما ساكنان روستاهاي زنجان و مسوولان مرتبط با حوزه آب اين استان، گلايهها و برنامههاي فراواني دارند.
كاكاباد؛ نگرانند كه نكند آب اين چاه ته بكشد
جادهاي كه چندان شباهتي به ورودي يك روستاي ۱6-۱5 خانواري ندارد و كاميون پشت كاميون از آن خارج ميشود؛ وسط ظهر اواخر تير، نوجوانان روستاي «كاكاآباد» از توابع شهرستان ابهر در استان زنجان سوار بر موتوسيكلتهاي خود به استقبال مسوولاني ميآيند كه همين چند هفته پيش مساله آب لولهكشي روستا را حل كردند. كنار درِ بزرگ خانهاي در وسط اين روستا، پيرمرد و پيرزني با دو فلاسك چاي روي زيلويي نشسته و رفت و آمد ماشينهاي سنگين را نگاه ميكنند. پيرمرد كه روزگاري دهيار همين روستا بوده، بلافاصله سر سخن را به همين كاميونها ميكشاند و ميگويد: «گرد و خاكشان براي ماست اما پول معدنش به قزوين ميرسد.» باد ملايمي ظهر تابستان كاكاباد را به هوايي خنك تبديل ميكند و شايد همين نسيمِ روحنواز، پيرمرد را به پر كردن ليوانهاي چاه ترغيب ميكند. به تركي تعارف ميكند و بعد با لهجه غليظي بحث را به آب روستا ميكشاند: «سالها آب نداشتيم. بايد پياده تا قنات ميرفتيم و آب نوشيدن و رفت و روب را تامين ميكرديم اما الان خدارو شكر همه چي خوبه. فعلا كه خوبه. من خودم دهيار بودم و شرايط رو ميدونم. بعد از قنات، از چاه روستاي كناري براي ما آب ميآورند كه اون هم داستاني داشت اما الان چاه خودمون را داريم.» قصه قنات را ديگر اهالي كاكاآباد هم به شيوههاي مختلف ميگويند؛ در دو كيلومتري اين روستا به سمت كوهي كه كاميونها به دل آن ميزنند، حالا تنها سنگچين و باريكهراهي خاكي از وجود قناتي در سالهاي گذشته حكايت دارد كه حتي يك قطره آب هم ندارد. ماجرا را يكي از مسوولان آبفاي استان به اين صورت خلاصه ميكند كه «منبع آب اين روستا تا 8-7 سال پيش همين قنات بود. خشك كه شد از چاه روستاي كناري آب اين روستا هم تامين ميشد، اما مسائل اجتماعي اين راهحل را هم از بين برد تا اينكه همين امسال چاهي تازه حفر و آب روستا از آن تامين ميشود.» در كاكاباد همه با يك نگراني از رضايت كنوني خود سخن ميگويند؛ گويا از روش تازه و آب رسيده به لولههاي خشكيدهشان راضياند، اما حوادث يك دهه گذشته اين رضايت را با دلنگراني همراه كرده است. نگرانند كه نكند آب اين چاه ته بكشد. عمق چاهي كه آب ساكنان روستايي در حوالي سلطانيه زنجان را تامين ميكند همين حالا ۱۸۰ متر است و سال به سال هم بايد چند متري پايين برود.
شكورآباد؛ چاههاي غيرمجازي كه پر شد
چند كيلومتر آنطرفتر از كاكاباد، اهالي شكورآباد اما روزهاي خوبي را پشت سر نميگذارند؛ اين را يكي از اهالي روستا با جملاتي كه از روي عصبانيت، هيچ كدام فعل ندارد، ميگويد.
او كه يكي از اعضاي شوراي روستا است وسط جملاتش عبارتي تركي به كار ميبرد و بلافاصله خودش آن را ترجمه هم ميكند: «متوجه شديد چه گفتم؟ ضربالمثلي تركي است كه ميگويد «كم زندگي كن اما مثل آدم زندگي كن» خدا ميدونه ما الان مثل آدم زندگي نميكنيم. همين دو روز ريختند و چاههاي ما رو پر كردن و الان نه خودمون، نه گوسفندهامون و نه اين درختها هيچكدوم آب نداريم.» قصه را يكي از نوجوانان روستا كه همينطور كه سوار موتورش نشسته، با جزييات و صدايي درگوشي اينطور تعريف ميكند: «اينجا همه تقريبا ميدونن كه كدوم خانوادهها و كجای روستا چاه دارن. چون يك شب بيل ميكانيكي ميارن، نصفشب و دو، سه چاه درست ميكنن و خود به خود بقيه روستا هم ميفهمن. حالا چند وقت پيش يهسري از خانوادهها كه با هم مشكل داشتن، چاههاي همديگه رو لو دادن و همين دو، سه روز پيش اومدن همه رو پر كردن.» اثر اين اجراي حكم تازه را در رفتار و توضيحات ديگر اهالي روستا هم ميتوان ديد؛ روحاني دهيار روستا هم از نتيجه پيگيريها و بررسيهايش ميگويد: «مردم خودشان چاه كه ميزنن به آب ميرسن و خب همه اينو ميدونن. الان بحث ما اينه كه خب يه چاهي براي روستا بزنيد كه آب لولهها را تامين كنه. خدارو شكر اين كار الان داره انجام ميشه اما ميگيم وقتي ميشه به راحتي براي روستا چاه زد چرا چاه مشترك؟» اين روحاني مانند ديگر اهالي روستا هم از ساعات پايين جريان يافتن آب در لولهكشي روستا ناراضي است و راهكار را در حفر چاههاي تازه ميداند؛ موضوعي كه يكي از مديران آبفاي استان هم به آن اشاره ميكند و ميگويد مساله آب اين روستا هم حالا ديگر رفع شده و به زودي با ورود چاه تازه به مدار، تمام خانوارهاي بالادست و پاييندست روستا در تمام طول روز آب شرب خواهند داشت.
نه تنها در شكورآباد و كاكاآباد كه تقريبا در بسياري از روستاهاي استان زنجان، بحث تامين آب از چاه داغ است و بعضي اهالي روستا به شكل غيرمجاز اقدام به حفر چاه ميكنند و به آب پايداري براي كشاورزي خود ميرسند؛ آنها در روايتهاي خود مدام اين تجربه را به عنوان راهكار به مسوولان ارايه ميدهند و شايد به همين دليل هم مساله كمبود آب را باور ندارند. فرآيندي كه روايتها و حتي آمار رسمي هم گسترش آن را يكي از مسائل جدي آب كشور ميدانند و كارشناسان هم ميگويند كه روش مديريت مساله آب كشور از سياستگذاري مناسب براي اين فرآينده حل ميشود.
قصه «اعتياد» به چاه در مهد سازههايِ زيرزميني
تاريخ آب در فلات ايران، قصه شاهكارهاي مهندسي در زيرزمين است؛ «قصبه گناباد» يا همان عميقترين قنات در ايران با340 متر عمق مادر چاه، قنات زارچ با مقطع مربعي چاهها، يزد و قناتي با طول حدود 116 كيلومتر كه طولانيترين قنات ايران هم هست، فارس و قنات اكبرآباد فسا كه پرآبترين قنات اين فلات هم بوده، قنات دو طبقه مون اردستان، شهر زيرزميني كاريز كيش، قنات غياثآباد، پشتكوه يزد كه تنها قنات فاقد ميلههاي عمودي هم هست و مظهر آن در يك طرف و مادرچاه در طرف ديگر كوه قرار دارد و... تنها چندنمونه و گوشهاي از تاريخ حيرتآور مهندسي ايرانيان در طول تاريخ و در پناه به عمق زمين است. اين پيشينه تاريخي و سازههاي ماندگار، اگرچه روزگاري نگراني تامين آب ايرانيان را رفع كرده بود اما به ناگهان و در بازه زماني چند دهه خود منشأ بحران شده است. ايرانيان كه همواره مساله آب را با پناه به عمق زمين حل ميكردند در چنددهه چنان حفر چاه را شتاب بخشيدند و اين روش به گفته مسوولان «مٌسكن» را به كار بردند كه از تسكيندهنده به حالت «اعتياد» تغيير شكل داد و حالا در هر گوشه و كناري از اين خاك، چاهي حفر شده است. تنها در ۳۰ سال تعداد چاههاي مورد بهرهبرداري از 47هزار و ۱۳۷ حلقه به ۶۴۰ هزار و ۸۸۹ حلقه در سال ۸۸ رسيدند و اين روند هنوز هم ادامه دارد. حالا كار به جايي رسيد كه مهندسي نياكان ايرانيان و قناتهايي كه گنجينههاي تاريخي و فرهنگي كشور هستند، يكي پس از ديگري از درد بيآبي، نابود ميشوند. در همين استان زنجان كه به برفهاي ماندگار و چمن تاريخياش معروف است، ميزان استفاده از چاه براي تامين آب شرب چندده درصد بيش از ميانگين كشوري است. «عليرضا جزو قاسمي» مديرعامل شركت آبفا استان زنجان در اين باره به «اعتماد» ميگويد كه تعداد چاههاي آب شرب استان حدود ۵۰۰ حلقه است اما در حوزه كشاورزي بيش از ۹هزار حلقه چاه در استان وجود دارد. او همچنين درباره برنامه اين شركت براي تامين آب پروژه مسكن ملي هم از مسكني به نام چاه سخن ميگويد: «پروژه جهاد آبرساني در اين استان و روستاها درحال انجام و پيگيري است كه به تامين آب پروژههاي جديد هم كمك ميكند. علاوهبراين در شهر زنجان حدود ۱۵ حلقه چاه ايجاد شده كه تامين آب ۲۷هزار واحد مسكن ملي از طريق اين چاهها خواهد بود. البته بخش وسيعي از آب كشور ما صرف كشاورزي ميشود. به عنوان مثال مصرف آب زيرزميني كل چاههاي تامين آب شرب استان ما حدود ۵۰۰ حلقه است اما اين تعداد چاههاي كشاورزي بيش از ۹ هزار حلقه است.»
اهميت اين توضيحات زماني بيشتر آشكار ميشود كه به چاههاي غيرمجازي كه هنوز شناسايي نشده و در اين آمار جايي ندارد هم اشاره كرد؛ همين حالا و براساس آمار رسمي سال ۱۴۰۰ بيش از ۲۰۹ هزار چاه عميق و ۶۷۶ هزار چاه نيمهعمق آب سفرههاي زيرزميني فلات ايران را ميكشد و به روي زمين ميفرستد و سال به سال هم عمق و تعداد آنها زياد ميشود، آماري كه تنها چاههاي شناساييشده را دربرميگيرد و ميدانيم بسياري از چاههاي غيرمجاز هنوز شناسايي نشدند.