«معين يوسفينيا» رتبه چهار كنكور رياضي امسال است كه ميگويد در برخي روزها تنها ۲ تا ۴ ساعت درس خوانده است. او كه ميخواهد رشته برق دانشگاه صنعتي شريف را انتخاب كند، ميگويد؛ چندان برنامهاي براي مهاجرت ندارد و آينده خود را عضو هيات علمي همين دانشگاه تصور ميكند. آقاي يوسفينيا به پرسشهايي كه چندان مرتبط با كنكور نيستند علاقه چنداني ندارد و ميگويد؛ خيلي فرد سياسياي نيست و هنوز چندان به دنياي
آدم بزرگها وارد نشده است: «نميدانم. به نظر ميآيد يا ميگويند معيشتي است. من هنوز به دنياي بزرگترها وارد نشدم ولي ميگويند معيشتي است. شايد چون ملموستر است.» او همچنين ميگويد برنامهاي براي مهاجرت ندارد و در پاسخ به پرسشي دراينباره هم اينطور توضيح ميدهد كه «من كه البته فعلا برنامهاي براي مهاجرت ندارم و نميدانم اين موج از كجاست. شايد چون فناوري داخلي آنقدر پيشرفته نيست و بچهها فكر ميكنند اگر بروند و بگردند پيشرفت ميكنند اما من خيلي مشكلي با اينجا ندارم. آينده را نميشود پيشبيني كرد ولي امروزِ روز نگاهم اين است.» پاسخ رتبه چهار كنكور رياضي سال ۱۴۰۲ به پرسشهاي كمي اجتماعي را در ادامه بخوانيد.
آقاي يوسفينيا! براي آغاز گفتوگو از مدرسه و معدل خودتان بگوييد.
من در مدرسه علامه حلي تهران درس خواندم؛ مدرسه تيزهوشان است. البته متوسطه اول را در مدرسه شهيد مدني تبريز درس خواندم. معدل كتبيام هم 20/19 شد كه فكر ميكنم اثر مثبتي براي رتبه من نداشت.
و وضعيت تحصيلات و اقتصاد خانواده شما چگونه است؟
درباره خانواده هم معمولي؛ پدرم هيات علمي و مادرم هم كارمند است. تكفرزند هستم.
البته اين شرايط خانوادگي دستكم به نسبت ديگر رتبههاي تكرقمي كه ما با آنها صحبت كرديم، چندان هم معمولي نيست. وضعيت درسي شما در مدرسه چطور بود؟
معمولا درسخوان بودم و مثلا پايه دهم المپياد رفتم (المپياد كامپيوتر) كه البته نشد مدال بياورم، يازدهم هم كه در مدرسه بودم و دوازدهم هم در مدرسه درس خواندم. من كنكور ديماهم بهتر بود و شايد به همين دليل رتبهام خوب شد وگرنه كنكور تير را خيلي خوب نبودم.
در مدرسه و بين همكلاسيهايت هم رتبه تكرقمي داشتيم امسال؟
يكي از هممدرسهايهايم رتبه ۸ شد. البته رتبه
دو رقمي هم زياد داشتيم. يك دوستم هم رتبه ۱۰ شد كه البته او در تبريز درس خوانده و از آنجاست؛ علي نوري.
معمولا رتبههاي برتر رياضي سراغ برق يا تازگي كامپيوتر ميروند؛ چه برنامهاي براي انتخاب رشته داريد؟
ميخواهم مهندسي برق دانشگاه شريف را انتخاب كنم. البته به كامپيوتر هم علاقه دارم و به همين خاطر هم المپياد كامپيوتر رفتم ولي برق را انتخاب خواهم كرد.
گويا ميتوانيد دو رشته هم انتخاب كنيد.
امكانش هست ولي من تصميمي ندارم شايد بعدتر سراغ كامپيوتر بروم البته ولي فعلا برنامهاش را ندارم.
اين پرسش را از ديگر رتبههاي برتر امسال هم پرسيديم؛ فكر ميكنيد چنين رتبهاي را چه شرايطي ميسازد؟ مثلا خود را فردي نخبه يا با ظريب هوشي بالا ميدانيد يا مثلا اثر تلاش زياد و كمي شانس است؟ پرسش اين است كه خودتان چه نگاهي به اين موفقيت داريد؟
به نظرم نتيجه تلاش درست است؛ نه لزوما تلاش. من روزهاي مدرسه سه، چهار ساعت درس ميخواندم و روزهاي تعطيل هم ۸ تا ۱۰ ساعت. فكر ميكنم بيشتر از استعداد و هوش برنامهريزي درست اثرگذار است.
همين برنامهريزي درست هم شايد نوعي استعداد و توانمندي خاص محسوب شود. مثلا ممكن است كساني بيشتر از شما تلاش كرده باشند و دقيق و درست هم درس خوانده باشند ولي به اين موفقيت نرسيده باشند. منظور اين است كه ميتوان گفت همين تلاش درست هم نوعي هوشمندي است؟
من اسمش را كمك ميگذارم. درباره خودم، پدرم و معاون آموزشي مدرسه جناب آقاي دهقان اين نقش را داشتند.
فكر ميكنيد سال ۱۴۱۲ كجا باشيد؟ شفافتر اينكه در اين لحظه خواسته شما از ۱۰ سال آينده خودتان چيست؟
من فكر ميكنم شايد مثلا هيات علمي دانشگاه شريف در رشته برق باشم يا مدير طراحي در يكي از شركتهاي بزرگ خودمان. البته دوست دارم كارم پژوهشي محور باشد تا كار طراحي يا مثلا استارتآپ.
بحث مهاجرت در ايران به نظر داغ است و وقتي اسم نخبه يا رتبه برتر ميآيد خودبهخود در كنار آن بحث مهاجرت هم مطرح ميشود؛ شما برنامهاي براي مهاجرت داريد؟
نه. بالاتر هم گفتم كه ۱۰ سال آينده خود را هيات علمي برق شريف ميدانم. فعلا برنامهاي براي مهاجرت ندارم.
بهطور كلي شما چه نگاهي به اين داستان مهاجرت در ايران داريد؟ همين كه اين پرسشها مدام مطرح ميشود و انگار رايج است كه اگر فردي موفقيتي كسب كرده بلافاصله درباره مهاجرت از او سوال شود...
من كه البته فعلا برنامهاي براي مهاجرت ندارم و نميدانم اين موج از كجاست. شايد چون فناوري داخلي آنقدر پيشرفته نيست و بچهها فكر ميكنند اگر بروند و بگردند پيشرفت ميكنند اما من خيلي مشكلي با اينجا ندارم. آينده را نميشود پيشبيني كرد ولي امروزِ روز نگاهم اين است.
شما اصليترين مساله يا مشكل امروز ايران را چه ميدانيد؟
نميدانم. به نظر ميآيد يا ميگويند معيشتي است. من هنوز به دنياي بزرگترها وارد نشدم ولي ميگويند معيشتي است. شايد چون ملموستر است.
البته منظورم از نگاه خود شماست؛ به عبارت سادهتر شما فكر ميكنيد اصليترين مساله امروز ايران چيست يا چه مشكلي اگر برطرف شود شرايط كشور بهتر ميشود؟
نميدانم اصلا درباره اين مسائل فكر نكردم. اما الان بنياد نخبگان دكتراي پيوسته فيزيك گذاشته و همين باعث ميشود بچهها اينجا بمانند. اگر اين كار را درباره برق هم انجام بدهند شايد باعث شود بچهها بيشتر بمانند.
سال كنكور شما، سال پرالتهابي براي جامعه ايران بود. شما اين سال را به لحاظ اجتماعي چگونه ديديد؟
من براي اينكه كنكورم دي ماه بود و نميخواستم ضربه ببينم دنبال نكردم كه چه اتفاقاتي افتاده است. فضايش را چندان دوست نداشتم و زياد فرد سياسي نيستم.
سه كتاب يا فيلمي را كه در اين سال خوانديد يا ديديد و بر زندگي شما تاثيرگذار بود، به خوانندگان معرفي كنيد؟
ميتوانم از فرد اسم ببرم؟
حتما.
سه نفر تاثير مهمي روي زندگي و كنكورم داشتند كه دوست دارم از آنها تشكر كنم؛ يكي آقاي رسول دهقان كه تاثير بسزايي داشت در اين موفقيت.
در كنارش پدرم بودند و يكي هم شايد آقاي ندافزاده كه دبير حسابان من بودند و به نظرم از نظر اخلاقي خيلي روي من تاثير گذاشتند؛ اينكه اخلاق از هر چيزي مهمتر است.