ما كجاي اين قرن ايستادهايم؟!
با اين رويه و وضعيت فقر زيرساختها واقعا مردم به كدام ساز سياستهاي وزارت بهداشت و دولت برقصند و آن را باور داشته باشند و مدنظر قرار دهند و در سبك زندگي خويش لحاظ؟! سياست فرزندآوري و جواني جمعيت يا كه دسترسي نداشتن به امكانات اوليه و زيرساخت بهداشتي و درماني حداقل؟ كدام؟! اگرچه با همين وضعيت فقر زيرساختهاي درماني و نيز سطح پايين خدمات بهداشتي، اين استان طبق آمارهاي رسمي بالاترين ميزان مواليد را نسبت به ديگر مناطق كشور داراست و جوانترين جمعيت استاني را در بين استانها، اما نبايد از ياد برد كه همواره موفقيتآميز بودن يك طرح در گرو اجراي مقدمات و پيشنيازهاست و تحقق پيوستهاي پيش از اجراي آن و نيز بالا بودن ميزان زادوولد اين استان به منزله تثبيت يا افزايش آمار مواليد نيست، چراكه مطابق آمارهاي رسمي استاني طي سالهاي اخير ميزان فرزندآوري در اين استان نسبت به قبل با افتي محسوس مواجه شده كه بيترديد ضعف بنيان اقتصادي خانوارها و نيز دسترسي نداشتن كافي به خدمات مطلوب بهداشتي و درماني نميتواند در اين امر بيتاثير باشد. همچنين بايد توجه داشت كه مورد ياد شده مرگ اخير مادر باردار از شهرستاني بوده بسيار محروم و فاقد بيمارستان و تجهيزات و تسهيلات تخصصي زايماني و اگر احتمال خطاي انساني و نيز قصور پزشكي و كادر درمان را هم در مركز تحت نظر و مورد مداوا قرار گرفته صفر بگيريم اما باز بعد مسافت تا نزديكترين مركز درماني مجهز به شهرستان مبدا، مسيرهاي تردد غيراستاندارد، ضعف فاحش آموزش همگاني بهداشت عمومي، فقر مطلق، ضعف مفرط اقتصادي خانوادهها و دسترسي نداشتن به تغذيه مناسب همه اين موارد در پايين ماندن مداوم شاخصها و بالا بودن ميزان مرگومير مادران باردار و كودكان اين استان دخيل هستند.
و نيز در طول تمام ادوار مديريتي ارتقاي سطح شاخصههاي مربوط به بهداشت و درمان و خدمات نظام سلامت در اين استان دور مانده از توجه با افتان و خيزان همراه بوده و البته به ميزان سطح دغدغه و اولويت مقامات بهداشتي كجدارومريز از دولتي به دولت ديگر دست به دست شده و تحويل؛ بيآنكه به تقويت اثربخش و ملموس زيرساختها بينجامد و افزايش سطح شاخصهاي اين حوزه را موجب شود و بهبود سلامت جامعه را در پيداشته باشد.
حال در اين ميان آنچه سيستانوبلوچستان را از لحاظ شاخصهاي سطح سلامت و زيرساختهاي مرتبط با حوزه بهداشت و درمان با ساير مناطق كشور متمايز كرده و وضعيت را به شكلي بحراني و بسيار تاسفباري روبهرو، ابتدا بالا بودن و پيشتاز ماندن همچنان آمارهاي مربوط به اين حوزه از جمله سوءتغذيه شديد، مرگ و مير مادران باردار و كودكان، حوادث جادهاي و... است و سپس فقر مفرط زيرساختهاي درماني و پايين بودن سرانه تخت بيمارستاني نسبت به جمعيت و فاصله طولاني و معنادار آن با ساير مناطق كشور. امري كه در مرگ اخير مادر باردار و موارد مشابه آن نقش قابل انكاري دارد.
با اين وصف در قرن بيستويك كه كشورها روزبهروز با جديدترين ابزارهاي پيشرفته تكنولوژيك خدمات درماني و بهداشتي را براي شهروندان خود تسهيل ميكنند و ارايه، ما كجاي اين قرن ايستادهايم كه همچنان در بهبود سطح شاخصهاي اوليه توسعهاي مانده و هنوز از مرگومير مادران باردار و كودكان زير هشت سال سخن به ميان ميآوريم؟!