رنج تحصيل براي كودكان داراي معلوليت
رحمان دلاوري
كودكان معلول بيش از ساير كودكان از مدرسه و تحصيل محروم ميشوند. حتي اگر به مدرسه بروند، احتمال ترك تحصيل آنها قبل از پايان تحصيلات ابتدايي بيشتر است. براي كودكاني كه از قبل به حاشيه رانده شدهاند، مانند دختران و كودكاني كه در مناطق روستايي زندگي ميكنند، معلوليت، مانع ديگري براي دسترسي به آموزش و تحصيل است. بين 93 تا 150 ميليون كودك با معلوليت در سراسر جهان زندگي ميكنند. سازمان بهداشت جهاني و بانك جهاني تخمين ميزنند كه در برخي كشورها «معلوليت احتمال عدم ثبتنام در مدرسه را دوبرابر ميكند.» تخمين زده ميشود از هر سه كودكي كه ترك تحصيل ميكنند يا از تحصيل محروم ميشوند، يك نفر معلوليت داشته باشد.در برخي كشورهاي جهان سوم تنها 13درصد از كودكان معلول فرصت اشتغال به تحصيل را به دست ميآورند. در كشورهاي در حال توسعه بيش از 40درصد كودكان معلول اصلا وارد دوره آموزش ابتدايي نميشوند و 55درصد آنها نيز از دوره آموزش متوسطه محروم ميشوند. يعني در مجموع تقريبا 30درصد كودكان معلول درنهايت ميتوانند از دوره تحصيلي كامل برخوردار شوند و در نتيجه بسياري از آنها از كسب مهارتهاي اوليه شغلي محروم ميشوند. عدم تحصيل افراد معلول نه تنها بر كيفيت زندگي اين افراد و خانوادههايشان، بلكه بر اقتصاد كشورها نيز تاثير منفي ميگذارد. نتيجه پژوهشهاي سازمان جهاني كار نشان ميدهد اين كشورها بين 5 تا 7درصد از توليد ناخالص ملي خود را به دليل خروج افراد معلول از بازار كار از دست ميدهند. آموزش و تحصيل ميتواند به افراد معلول كمك كند تا امكان دسترسي بيشتري به شغل، بهداشت و ساير خدمات و همچنين آگاهي بهتري از حقوق خود داشته باشند. در ايران با توجه به اينكه برخي كودكان داراي معلوليت در مدارس عادي نيز ميتوانند تحصيل كنند، آمار دقيقي وجود ندارد كه نشان دهد چه تعداد از افراد داراي معلوليت اصلا وارد چرخه تحصيل و آموزش نميشوند يا هنگام تحصيل به خاطر فقر مالي خانواده يا مشكلات فرهنگي مجبور به ترك تحصيل ميشوند .
طبق آمار سازمانهاي بينالمللي، تعداد كودكان داراي معلوليت در سن تحصيل در ايران حدود يك و نيم ميليون نفر برآورد شده است. براساس آمار دولتي، در طول سال تحصيلي 98-1397 تنها 150 هزار كودك داراي معلوليت در سن تحصيل در مدارس ثبتنام شدهاند و بيش از نيمي ديگر يا در مدارس استثنايي يا جدا از ساير دانشآموزان درس ميخوانند. آن دسته از كودكان داراي معلوليت نيز كه در مدارس ثبتنام ميشوند با مشكلات عدم دسترسپذيري كلاسها و ساختمان مدارس و همچنين كمبود ابزارهاي كمكي مثل سمعك يا محتواي دروس در قالبهاي مختلف نظير فايل صوتي، تصويري يا نسخه بريل روبهرو هستند. همين مشكلات باعث ميشود بسياري از كودكان داراي معلوليت امكان تحصيل در مدارس عادي نداشته باشند و گاهي مجبور به ترك تحصيل ميشوند.
اين سازمانهاي بينالمللي طرح «سنجش سلامت نوآموزان» در ايران را مانعي در مسير آموزش كودكان داراي معلوليت ميدانند كه حق آنها را براي حضور در مدارس عادي و رقابت با افراد همسن و سال خود از بين ميبرد و باعث منزوي شدن آنها ميشود.
ايران از سال ۱۳۸۷ به كنوانسيون بينالمللي حقوق معلولان پيوسته است؛ كنوانسيوني كه دسترسي به آموزش فراگير در نزديكترين محل به زندگي فرد در كنار سايرين را حق افراد داراي معلوليت ميداند و دولتهاي عضو را به رعايت اين اصل موظف ميكند. ماده هفتم كنوانسيون از دولتها خواسته براي كودكان داراي معلوليت شرايطي برابر با ساير كودكان فراهم كند. ماده ۲۴ نيز حق آموزش براي افراد داراي معلوليت، فارغ از هر تبعيض و مبتني بر فرصتهاي برابر را مورد تاكيد قرار داده است. در تبصرههاي بند دوم اين ماده از كنوانسيون آمده است: «افراد داراي معلوليت از نظام آموزش همگاني برمبناي معلوليت مستثني نميگردند... افراد داراي معلوليت ميتوانند به آموزش ابتدايي و متوسطه رايگان، با كيفيت و فراگير برمبناي برابر با ساير افراد جامعه خود، دسترسي داشته باشند.»
دولت در سالهاي اخير جهت بهبود دسترسي كودكان داراي معلوليت به آموزش اقداماتي انجام داده است؛ ازجمله، افزايش بودجه آموزش و پرورش كودكان استثنايي و استانداردسازي در ساختمان مدارس نوساز يا در حال بازسازي. دولت همچنين امكان تامين نسخه بريل يا صوتي براي دروس را گسترش داده و از كودكان داراي معلوليت حمايت كرده، اما به دليل نبود رويكردي جامع براي تضمين آموزش فراگير در كل نظام آموزش و پرورش، اقدامات انجام شده كافي نيستند.
طبق برآوردها و نظر كارشناسان، معلولين ساكن روستاها و مناطق محروم و شهرهاي كوچك در مقايسه با شهرهاي بزرگ، بيشتر دچار محروميت از تحصيل ميشوند كه مهمترين دليل آن، مشكلات مالي خانواده، دوري مسافت از شهر و امكانات آموزشي، مشكل در حمل و نقل و جابهجايي معلول به مدرسه، عدم مناسبسازي ساختمان و كمبود امكانات و تجهيزات كمكي مدرسه، برخورد نامناسب با افراد معلول در مدارس عمومي و ... است.
شناسايي و حمايت مادي و معنوي از كودكان و نوجوانان داراي معلوليت در سراسر كشور كه به دلايل مختلف از امكان تحصيل و آموزش محروم شدهاند، بسيار اهميت دارد. سازمان بهزيستي با همكاري وزارت آموزش و پرورش بايد از طريق ايجاد امكان تحصيل و شناسايي و رشد و شكوفايي استعداد و توانمنديهاي ذاتي افراد داراي معلوليت و زمينهسازي براي كسب شغل مناسب و مبتني بر تواناييهاي ذهني و فكري در سنين بالاتر به توانمندسازي آنها كمك كنند. با عنايت به تصورات و ذهنيتهاي غلطي كه از گذشته تاكنون در جامعه مرسوم بوده و به افراد داراي معلوليت به عنوان افراد ناتوان و مستحق كمك و ترحم نگريسته شده بايد تلاش كرد تا با خط بطلان كشيدن بر اين نگرش اشتباه با بسيج امكانات مادي و معنوي خيرين، مديران مدارس، معلمان و افراد داوطلب و جلب همراهي و حمايت دستگاههاي مسوول نظير بهزيستي و آموزش و پرورش زمينه لازم براي اشتغال به تحصيل كودكان و نوجوانان داراي معلوليت در نقاط مختلف كشور به ويژه در مناطق روستايي و محروم كشور فراهم آيد.
فعال اجتماعي حقوق افراد داراي معلوليت