تحليلي درباره ۲ كمدي پرفروش سينما
تامل كنيم!
فريدون جيراني
«يك هفته پيش بود كه رفتم سينما ملت براي ديدن فيلم «هتل». ساعتي را انتخاب كردم كه سالن سينما خلوتتر باشد. تصور ميكردم آن ساعت خلوتتر است و راحتتر ميشود فيلم را ديد. اما در سانس يك و سي دقيقه بعدازظهر هم سالن سينما پر و دور از انتظار من بود، آنهم براي فيلمي كه مدت زيادي از اكران آن گذشته بود. اما بودن در اين سالن پر و همراهي و همدلي مخاطب با فيلم برايم جالب بود.
از همان لحظات نخستين فيلم اين همراهي با خنديدن و دست زدن شروع شد و ادامه پيدا كرد تا پايان نمايش كه فكر ميكنم تماشاگر به يك همدلي با فيلم رسيده بود و راضي سالن سينما را ترك ميكرد. اين راضي بودن را در فضاي داخل و خارج از سالن ميشد حس كرد. فكر نميكنم در نوشتن همراهي و همدلي اشتباه كرده باشم. فيلمي كه زمان نگارش اين متن تاكنون ۲۲۰ ميليارد (تومان) فروخته و بالاي پنج ميليون بيننده داشته، نميتوانسته بدون همراهي و همدلي تماشاگر به اين ميزان فروش و بيننده رسيده باشد.
درباره فيلم «فسيل» هم كه بالاي ۳۰۰ ميليارد (تومان) و بيش از هفت ميليون بيننده بالاتر از «هتل» ايستاده همين همدلي و همراهي وجود داشته است.
اما اين دو فيلم با يكديگر متفاوت هستند. «فسيل» تنه ميزند به گونه كمدي سياسي، اجتماعي و «هتل» يك كمدي رمانتيك است. كمدي سياسي، اجتماعي كه لحن انتقادي به شرايط داشته باشد در سينماي ايران پس از انقلاب كم ساخته شده است كه هنوز «اجارهنشينها» در صدر آن قرار دارد. البته من «مطرب» را هم با همه مميزيهايي كه به فيلم اعمال شد به عنوان يك كمدي سياسي، اجتماعي دوست دارم.
اما كمدي رمانتيك در سينماي امروز گونه پرخطري است، چراكه شوخي ميكند با روابط زناشويي و روابط عاشقانه قبل ازدواج و كاراكتر محوري و مركزي اين كمديها زنان هستند، به همين دليل كسي كه شرايط سياسي، اجتماعي و مميزي اين سالها را بداند ميتواند متوجه شود كه ساختن اين نوع كمديها خيلي دشوار است. البته مميزان در دادن پروانه نمايش به چنين فيلمهايي هميشه به اين دلخوش بودند كه اين چالشها در داخل طبقه متوسطه مدرن ميگذرد و خانوادههاي سنتي از اين چالشها به دور هستند.
يك مسوول حوزه هنري زمان نمايش فيلم «صورتي» به من گفت: من اين روابط را متوجه نميشوم ولي از فيلم بدم نميآيد. اما عدهاي هم هستند كه هميشه نگران از بين رفتن اخلاقيات خانوادهها هستند و با ديدن اين فيلمهاي كمدي دادشان درميآيد كه واي اخلاقيات از بين رفت. عدهاي كه به نظر من با نزديكي و دوري به دولتها تعدادشان زياد و كم ميشود. در حال حاضر اين عده بيشترشان به دليل نزديكي با دولت موجود اعتراضشان را از سينما متوجه شبكه خانگي كردند. شبكهاي كه دارد جاي تلويزيون را ميگيرد و همين موضوع باعث عصبانيت و اعتراض آنها شده و فرياد ميزنند كه اخلاقيات و خانواده در اين شبكه از بين رفت. روشنفكري هم از گذشته تا امروز با فيلمهاي پرفروش مشكل داشته است كه دليل آن را بايد در فضاي سياسي- اجتماعي جستوجو كرد كه روشنفكري در آن نفس ميكشيده است.
از گذشته تا امروز روشنفكري نتوانسته در فضاي نسبتا آزاد نفس بكشد و در آزادي فيلمنامه بنويسد و در آزادي فيلم بسازد. هميشه با محدوديت روبهرو بوده كه در دولتهاي مختلف اين محدوديت از ديروز تا امروز متفاوت بوده است. من درباره «فسيل» در يك برنامه اينترنتي با حضور كارگردان و دكتر پرويز اجلالي، استاد بازنشسته جامعهشناسي دانشگاه علامه طباطبايي و نويسنده كتاب «دگرگونيهاي اجتماعي فيلمهاي سينمايي» مفصل صحبت كردم و از آن دفاع كردم. اين صحبتها در پلتفرم زينما قابل مشاهده است. دوست داشتم بحثي شبيه فيلم «فسيل» درباره فيلم «هتل» هم با تحليل در يك برنامه اينترنتي داشته باشم كه اين اتفاق شكل نگرفت.
حالا در اين مقاله تاكيد ميكنم با فيلمي كه توانسته بالاي پنج ميليون بيننده داشته باشد بايد مهربانانه برخورد كنيم و تحليلگرانه به اين موضوع نگاه كنيم كه دليل اين ميزان بيننده چيست؟ قطعا تحليل فيلمهاي پرفروش ما را متوجه شرايط فرهنگي، اجتماعي و سياسي جامعهاي ميكند كه در حال حاضر در آن به سر ميبريم. فروش اين دو فيلم جاي تامل دارد. اما بايد بدانيم فروش اين دو فيلم به معناي رونق سينماي ايران و جامعه با نشاط امروز نيست كه از آن حرف ميزنند. شايد برعكس اگر تحليل و تأمل كنيم متوجه جامعه مضطربي بشويم كه براي فراموشي اضطرابهاي اقتصادي و اجتماعي به جايي پناه برده است كه فقط دو ساعت او را از اين اضطرابها دور كند.»
منبع: ايسنا