• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5688 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۷ بهمن

«اعتماد» واكنش‌ها به ردصلاحيت حسن روحاني را بررسي مي‌كند

دايره تنگ خودي‌ها

مركز افتاد برون بس كه شد اين دايره تنگ

گروه سياسي

از صبح روز چهارشنبه كه خبرگزاري دولتي برنا خبر ردصلاحيت حسن روحاني را رسانه‌اي كرد و ساعاتي بعد كه سايت حسن روحاني رسما خبر عدم تاييد صلاحيت مرد سرد و گرم چشيده را اعلام كرد تا عصر روز جمعه، موضوع اين ردصلاحيت به بحث اصلي بسياري از ايرانيان در فضاي مجازي و عمومي كشور بدل شد. موضوع ردصلاحيت حسن روحاني زماني ابعاد وسيع‌تري پيدا كرد كه خبر رسيد، شوراي نگهبان هر 5 نامزد انتخابات خبرگان رهبري در استان خراسان جنوبي را ردصلاحيت كرده تا ابراهيم رييسي بدون هيچ رقيبي به عنوان نخستين فرد منتخب، راهي مجلس خبرگان رهبري شود! دوگانه حيرت‌انگيزي كه در آن، هر فرد يا جرياني كه از حداقل شانس براي پيروزي در انتخابات بهره‌مند است و مردم اقبالي به او دارند، ردصلاحيت مي‌شود تا مسير براي كسب كرسي‌هاي قدرت سياسي براي يك جريان خاص اقليت فراهم شود.

هر چند برخي فعالان سياسي از قبل احتمال ردصلاحيت حسن روحاني را داده بودند، اما هضم اين موضوع براي افكار عمومي با سابقه بلندبالايي كه روحاني از سال‌هاي قبل از پيروزي انقلاب تا دوران پس از آن داشت، براي افكار عمومي به اين سادگي‌ها نبود. حسن روحاني اما در واكنش به اين ردصلاحيت بازي را به هم نزد و همچنان از مردم خواست كه راي اعتراضي بدهند. او با انتشار بيانيه‌اي نوشت: «باز هم معتقدم بايد در انتخابات شركت كرد اگرچه مرا هم رد كرده باشند.» او افزود: «بايد راهي يافت كه «راي اعتراضي» صداي رساي مردم ايران شود.» عباس عبدي اما از جمله تحليلگراني بود كه تلاش كرد از اين ردصلاحيت رمزگشايي كند. او ردصلاحيت روحاني را مرتبط با گذشته او ندانست و نوشت: «در نقد ردصلاحيت روحاني، به گذشته او اشاره مي‌شود، ولي چنين فهميده مي‌شود كه ردصلاحيت‌ها مربوط به احتمالات آينده است و ربطي به گذشته ندارد.» افكار عمومي اما به استقبال اين ردصلاحيت رفتند و آن را باعث رستگاري روحاني و تلاش براي پيگيري مطالبات مردم از طريق مدني ارزيابي كردند. حسام‌الدين آشنا با قطعه شعري به نقد اين تصميم پرداخت و نوشت: «رفت مرآت دل از كلفت آفاق به زنگ/مركز افتاد برون، بس كه شد اين دايره تنگ».
ساير چهره‌هاي سياسي از هر دو جريان اصلاح‌طلب و اصولگرا نيز واكنش‌هاي متفاوتي به موضوع ردصلاحيت روحاني نشان دادند. جبهه پايداري اما سرخوش از حذف روحاني، غزل غزل، ترجيع‌بندهاي شادي را رسانه‌اي كرد. طيف اقليتي كه به خوبي مي‌داند در يك انتخابات رقابتي از كمترين شانس براي رويارويي با گروه‌هاي ميانه‌رو و اصلاح‌طلب برخوردار نيست و تنها از طريق، حذف رقبا (حتي اصولگرايان سنتي) در يك انتخابات حداقلي است كه مي‌تواند كرسي‌هاي بيشتري را فتح كند. عجيب‌ترين و غيرمتعارف‌ترين واكنش اما مربوط به اظهارات كريمي‌قدوسي، عضو جبهه پايداري در مجلس بود كه با نظيرسازي ماجراي ردصلاحيت روحاني با ماجراي سقيفه ساعده تلاش كرد ريشه ماجراي ردصلاحيت روحاني را به مساله انتخاب جانشيني براي راس هرم مرتبط سازد. جواد كريمي‌قدوسي، نماينده پايداري در مجلس به خبر ردصلاحيت روحاني واكنش نشان داد و در شبكه اجتماعي ايكس نوشت: «كسي كه استعداد و اراده سقيفه‌سازي را داشت توسط شوراي محترم نگهبان ردصلاحيت شد.» واقعه‌اي كه پس از رحلت رسول اكرم در سال 11هجري قمري شكل گرفت و از دل آن ابوبكر به خلافت انتخاب شد. 
انصاري‌راد در واكنش به اظهارات كريمي‌قدوسي در خصوص استعداد حسن روحاني در سقيفه‌سازي گفت: «اين جملات بسيار سخيف از سوي كساني مطرح مي‌شوند كه از مبادي اخلاق، حقوق و حتي جمهوري اسلامي خيلي دور هستند. آقاي روحاني چطور مي‌تواند سقيفه‌سازي كند؟ بالاخره افرادي كه در مجلس خبرگان هستند از طرف مردم انتخاب مي‌شوند. آقاي روحاني چطور مي‌تواند سقيفه‌سازي كند؟ سقيفه‌سازي به مراد برخي معنايش اين است كه عده‌اي را بر محور يك خواستي كه طبيعتا با مصالح كشور و جمهوري اسلامي تناسب دارد، جمع مي‌كند و اين براي آنها خوشايند نيست.»
 اسحاق جهانگيري، چهره اصلاح‌طلب و معاون اول دولت حسن روحاني در واكنش به ردصلاحيت حسن روحاني نوشت: «مردم مي‌پرسند اين چه سازوكاري است كه در هر انتخاباتي بسياري از شخصيت‌ها و مسوولان عاليرتبه مثل روساي جمهور و ... ردصلاحيت شده يا كنار گذاشته مي‌شوند؟»
راي اعتراضي براي واكنش به ردصلاحيت‌ها
حسن روحاني پس از اعلام نظر منفي شوراي نگهبان درباره نامزدي در انتخابات ششمين دوره مجلس خبرگان رهبري بيانيه‌اي منتشر كرد.حسن روحاني با اشاره به ردصلاحيتش در انتخابات مجلس خبرگان گفت: آنان كه با انگيزه‌هاي سياسي دست به ردصلاحيت اينجانب زده و هزاران نفر از داوطلبان مجلس شوراي اسلامي را نيز به دلايل عمدتا سياسي ردصلاحيت كرده و حق مشاركت مردم را از آنان سلب كرده‌اند، نه مالك انقلاب و كشورند و نه صلاحيت تعيين مصالح كشور و سلب صلاحيت از خدمتگزاران صديق و دلسوز كشور را دارند.حسن روحاني پس از اعلام نظر منفي شوراي نگهبان درباره نامزدي در انتخابات ششمين دوره مجلس خبرگان رهبري بيانيه‌اي منتشر كرد.اين بيانيه در حالي منتشر شده كه روحاني در ماه‌هاي اخير بسيار بر موضوع افزايش مشاركت در انتخابات و دعوت و تشويق مردم بر اين موضوع تاكيد كرده است. خبر ردصلاحيت حسن روحاني، رييس‌جمهور پيشين جمهوري اسلامي ايران از صبح امروز هم واكنش‌هاي زيادي در پي داشته؛ سخنگوي جبهه اصلاحات در اين باره با كنايه نوشت: كشتي‌بان را سياست ديگر آمده است!
در متن اين بيانيه آمده است: «با آغاز مرحله ثبت‌نام براي برگزاري انتخابات مجلس خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي، در شرايطي كه تحريم‌هاي ظالمانه بر كليه شوون سياسي، اقتصادي و اجتماعي كشور سايه افكنده و اكثريت ملت ايران با مشكلات معيشتي و كاهش اميد نسبت به آينده دست‌وپنجه نرم مي‌كنند، به‌رغم فضاي سرد مشاركت عمومي در انتخابات پيش‌رو، اينجانب با اعتقاد عميق به نقش انتخابات آزاد، رقابتي و متكي به آراي مردم در ايجاد تحول در جامعه و با توجه به اهميت مجلس خبرگان در تعيين سرنوشت كشور و تاكيد مكرر رهبر معظم انقلاب اسلامي بر برگزاري انتخابات سالم، رقابتي و همراه با سلامت و مشاركت عمومي، پس از مشورت با بزرگان و اهل نظر براي نامزدي در انتخابات مجلس خبرگان ثبت‌نام نمودم، به اميد آنكه بتوانم در اين شرايط حساس تاريخي به وظيفه ديني و ملي خود عمل كنم.انبوه مشكلات داخلي و شرايط بحراني منطقه و تهديدات خارجي، نگراني از آينده كشور و دغدغه دين‌گريزي در جامعه ناشي از سياست‌ها و رويكردهاي تنش‌زا و فاجعه‌بار كنوني، از جمله دلايل من براي ادامه راهي بود كه ساليان دراز در مسووليت‌هاي سخت و دشوار پيموده‌ام.امروز خبر رسيد كه شوراي نگهبان، مانع ورود اين خادم كوچك ملت ايران در انتخابات مجلس خبرگان شده است. اينك لازم مي‌دانم چند نكته را در اين رابطه با شما كه صاحبان اصلي كشور و ولي‌نعمتان نظام هستيد، در ميان بگذارم: 
۱- آنان كه با انگيزه‌هاي سياسي دست به ردصلاحيت اينجانب زده و هزاران نفر از داوطلبان مجلس شوراي اسلامي را نيز به دلايل عمدتا سياسي ردصلاحيت كرده و حق مشاركت مردم را از آنان سلب كرده‌اند، نه مالك انقلاب و كشورند و نه صلاحيت تعيين مصالح كشور و سلب صلاحيت از خدمتگزاران صديق و دلسوز كشور را دارند.
۲- گرچه در زمان ثبت‌نام هم، مي‌شد حدس زد كه وقتي عده‌اي در دو انتخابات قبلي به جرم حمايت از روحاني رد شده‌اند، خود روحاني را هم رد كنند؛ اما من نمي‌توانستم به بهانه عمل نادرست ديگران، به وظيفه‌اي كه خود درست تشخيص مي‌دادم، عمل نكنم. اين بار هم به عشق مردم و براي پيشگيري از خطراتي كه ميهن را تهديد مي‌كند، خود را در معرض حملات و تعرضات قرار دادم.اينك حجت تمام شده است و شاهدي روشن و غيرقابل انكار بر رويكرد حذف‌گرايانه و ضد قانون اساسي جريان اقليت تماميت‌خواه حاكم، پيش چشم ملت ايران آشكار شده است.
۳ - شوراي نگهبان قانون اساسي به جاي آنكه با مصوبه اخير خلاف قانون اساسي مجلس كه حق انتخاب مردم در انتخابات را محدود مي‌كرد، مخالفت كند، با تاييد آن مصوبه و صحه گذاشتن بر اقدامات غيرقانوني هيات‌هاي اجرايي و نظارت، عملا جريان مأيوس‌سازي مردم از انتخابات را تقويت كرد و نه فقط در گفته صريح سخنگوي اين شورا كه در عمل هم، خود را نسبت به مشاركت حداكثري مردم در انتخابات، بي‌مسووليت نشان داد. اين واقعيت تلخ، در تضاد روشن با خواست رهبري است كه زمينه‌سازي براي مشاركت حداكثري در انتخابات را وظيفه همه نهادها برشمردند.
۴- با اين شواهد روشن، ديگر ترديدي نمي‌ماند كه اقليت حاكم، رسما و علنا كاهش حضور مردم در انتخابات را مي‌خواهند. آنها مي‌خواهند انتخابات و صندوق را از تعيين‌كنندگي در سرنوشت مردم بيندازند تا خود بتوانند با تصميمات محفلي، سرنوشت مردم را تعيين كنند. به اين سبب، هم اكنون نيز بيش از پيش بايد بر اهميت راي مردم و تعيين‌كنندگي صندوق راي پاي فشرد و به نقشه حذف صندوق و حذف جمهوريت از نظام اعتراض كرد. راه اعتراض هم جز صندوق نيست. بايد راهي يافت كه «راي اعتراضي» صداي رساي مردم ايران شود. باز هم معتقدم بايد در انتخابات شركت كرد اگرچه مرا هم رد كرده باشند. بايد با راي، اعتراض كرد. راي ندادن، عمل به خواست آنهاست كه مي‌خواهند ما راي ندهيم و به تدريج مردم را از حق مسلم «انتخاب» محروم كنند. لذا وظيفه نمايندگان مقبول سياسي مردم است كه شيوه راي اعتراضي را به آنان نشان دهند.
۵- از اين آقايان بايد پرسيد آيا در اين تصميم، شما بي‌طرفي سياسي را رعايت كرده‌ايد؟ شما اگر نيت سياسي جانبدارانه نداشتيد، به كدام دليل قانوني، صلاحيت كسي كه بيشترين سابقه نمايندگي مردم در نظام را داشته و تا امروز، پنج دوره نماينده مردم در مجلس شوراي اسلامي بوده است، سه دوره نماينده مجلس خبرگان بوده است، دو دوره رييس‌جمهور منتخب مردم بوده است، عضو و رييس اصلي‌ترين شوراهاي تصميم‌گيري نظام بوده است را زير سوال برده‌ايد؟ اگر نيت جانبدارانه سياسي نداريد و از ترس راي‌آوري او خود دست به كار حذف پيشاپيش نشده‌ايد، چرا اين دلايل را با مردم در ميان نمي‌گذاريد؟ و اگر نيت سياسي جانبدارانه داشتيد، آيا اين عملكرد، صلاحيت شما در نظارت منصفانه بر انتخابات را از شما سلب نمي‌كند؟
۶ - بايد پرسيد آيا اين رويكرد، به نفع نظام و كشوري است كه پس از عنايت الهي، جز مردم قدرت ديگري به عنوان حامي و ياور ندارد و در مقابله با تهديدات گوناگون، تنها انسجام و مشاركت مردم است كه امنيت و پيشرفت كشور را تضمين مي‌كند؟ آيا شما مصلحت نظام را بهتر از مردم و رهبري تشخيص مي‌دهيد كه مشاركت و رقابت را براي يك انتخابات حداكثري لازم مي‌دانند؟
۷- بايد پرسيد آيا اين رويه حذف و طرد خادمان مردم و افراد شاخصي كه مورد اعتماد مردمند، اعتماد مردم به نظام را بالا مي‌برد يا به اعتماد عمومي ضربه مي‌زند؟ آيا سرمايه اجتماعي كشور و نظام با اين محدوديت‌ها و ردصلاحيت‌ها افزايش مي‌يابد و جوانان را به آينده كشور و نقش‌آفريني در سرنوشت خود، اميدوارتر مي‌كند يا آنان را از اصلاح امور كشور مأيوس مي‌كند؟ بديهي است اين‌گونه اقدامات خودسرانه كه با استناد به نظارت استصوابي و تفسير ناصحيح و سليقه‌اي از قانون اساسي صورت مي‌گيرد، نه تنها اراده اينجانب را در ادامه راه دفاع از حقوق ملت و ايران عزيز و نظام جمهوري اسلامي سست نخواهد كرد، بلكه با افتخار اعلام مي‌دارم همچنانكه در دوران سخت دفاع مقدس و بحران‌هاي مختلف داخلي و خارجي كه دامنگير كشور بوده است همواره در راه اعتلاء و سربلندي كشور و ملت ايران به‌طور خستگي‌ناپذير تلاش كرده‌ام به پيمان خود با ملت وفادار بوده و تا پايان عمر همچنان به عنوان خادم ملت در كنار مردم صبور و شريف ايران خواهم بود و عميقا اعتقاد دارم كه تنها راه رهايي كشور از تنگناهاي كنوني و تحقق آرمان‌هاي انقلاب در دستيابي به توسعه و تحكيم ارزش‌هاي اخلاقي، تكيه بر آراي مردم، حفظ وحدت ملي، تعامل سازنده با جهان و همسايگان و تغيير رويكرد حكمراني در جهت تامين منافع ملي كشور است.
پروردگارا، ما از اينكه دسترنج اين انقلاب عظيم اسلامي كه خون و آبروي عزيزترين سرمايه‌هاي اين ملت براي آن ريخته شده است، اينچنين بر باد مي‌رود، رنجيده خاطريم. قرار بود در اين نظام، خود اين مردم، سرنوشت خود را تعيين كنند نه آنكه اقليتي چند نفره انتخاب آنان را به آنان ديكته كنند. اين اسلامي نبود كه به مردم معرفي شده بود و اين، آن امانتي نيست كه مردم به پايش جان و جواني دادند.
خدايا تو بارها در لحظه‌هاي خطر تاييداتت را به اين مردم ارزاني داشته‌اي. اكنون نيز دادرس اين مردم نجيب و صبور و قهرمان باش. خدايا اين ملت را از آسيب انحصارطلبان و حاسدان و متملقان و تفرقه‌افكنان مصون بدار. خدايا صلح و عدل و آزادي و آبادي را به كشور ارزاني دار. پروردگارا ميهن‌مان را از دشمن و خشكسالي و دروغ در امان نگهدار.»

چهره‌هاي سياسي درباره ردصلاحيت حسن روحاني چه گفتند

   اسحاق جهانگيري: معاون اول رييس‌جمهوري در دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم: مردم مي‌پرسند اين چه سازوكاري است كه در هر انتخاباتي بسياري از شخصيت‌ها و مسوولان عاليرتبه مثل روساي جمهور و ... ردصلاحيت شده يا كنار گذاشته مي‌شوند؟
   سيد عباس صالحي: مدير مسوول روزنامه اطلاعات: وقتي از قطار انقلاب افراد و گروه‌ها را پياده و بلكه پرتاب و بي‌حيثيت مي‌كنيم، ساده‌ترين برداشت اين است كه چرا سوار شويم كه چنين سرنوشتي پيدا كنيم؟! و وقتي بر نامداران انقلاب چنين روا مي‌داريم، تكليف اين قطار را از آغاز تا پايان تعيين كرده‌ايم!! انقلاب و ايران را به تاراج نسپريم!
   عباس عبدي: فعال سياسي اصلاح‌طلب: در نقد ردصلاحيت روحاني، به گذشته او اشاره مي‌شود، ولي چنين فهميده مي‌شود كه ردصلاحيت‌ها مربوط به احتمالات آينده است و ربطي به گذشته ندارد.
   علي جنتي: وزير ارشاد دولت يازدهم: با ردصلاحيت دكتر روحاني سرمايه اجتماعي او را افزايش داديد. كارنامه او در طول نيم قرن گذشته در صحنه‌هاي دشوار دفاع مقدس، نمايندگي مجلس شوراي اسلامي، مجلس خبرگان، رياست‌جمهوري و ده‌ها مسووليت ديگر روشن است. او هرگز از صحنه سياسي كشور حذف نخواهد شد و همواره در كنار ملت باقي خواهد ماند.
   محمدجواد آذري‌جهرمي: وزير ارتباطات دولت دوازدهم: نسخه حذف افراد يا پياده‌سازي آنها از قطار انقلاب، شفابخش نيست. روال درمان را تدبيري ديگر بايد.
   علي باقري: فعال سياسي اصلاح‌طلب: حسن روحاني با گذر از عافيت‌جويي و تنزه‌طلبي و قدم گذاشتن در مسير سياست‌ورزي اصلاح‌جويانه قانوني و تدريجي، پس از ردصلاحيت، جايگاه، نقش و صلاحيتي فراتر از گذشته يافت. آقاي روحاني! به صف مبارزه مدني و قانوني براي احقاق حقوق ملت و توسعه كشور خوش آمديد.
   جواد امام: سخنگوي جبهه اصلاحات:  به‌ منظور تحقق شعار مشاركت حداكثري و برگزاري انتخابات آزاد، رقابتي و منصفانه با حضور نمايندگان تمامي سلايق و جريان‌هاي سياسي، دكتر ‎حسن روحاني نماينده ادوار مجلس ش.ا، خبرگان رهبري، فرمانده پدافند كل كشور، دبير «شعام» و رييس‌جمهور سابق ‎ردصلاحيت شد. كشتي‌بان را سياست دگر آمده است!
   رحمت‌الله بيگدلي: مدرس حوزه علميه قم: در ديدارهاي جداگانه‌اي كه اخيرا با حسن روحاني و سيد محمود علوي داشتم، گفتم: طبق قرائن موجود شما را ردصلاحيت خواهند كرد، چرا ثبت‌نام كرديد؟گفتند: به‌ دو دليل؛ ۱. كاهش مشاركت را براي نظام خطرناك مي‌دانيم!
۲. ما نمي‌‌خواهيم از قطار انقلاب و نظام پياده شويم، بگذار ما را پياده كنند.
   حسين شريعتمداري: مدير مسوول كيهان: توده‌هاي عظيم مردم از تاييد صلاحيت روحاني در انتخابات ۹۶ هم متعجب بوده و گلايه داشتند . شوراي نگهبان براي انتشار دلايل ردصلاحيت روحاني، منع شرعي و اخلاقي دارد.
   حميد رسايي: نزديك به جبهه پايداري: شنيدن خبر ردصلاحيت حسن روحاني براي نمايندگي مجلس خبرگان از طرف شوراي نگهبان با توجه به مستندات، عملكرد و مواضعش اصلا عجيب نبود. اين اتفاق بديهي بود. بله اگر تاييد مي‌شد بايد به خيلي چيزها شك مي‌كرديم. حالا بايد براي محاكمه روحاني و روشن شدن برخي ابهامات روزشماري كنيم.
   مازيار بالايي: عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي: با رصد انتخابات ‎مجلس خبرگان استان خراسان جنوبي و تنها بودن آقاي رييسي در آن حوزه انتخابيه مي‌شود دو نتيجه گرفت: 
۱- ‎رييسي فاقد اعتماد به ‌نفس لازم است و از هرگونه رقابتي مي‌ترسد.
۲- ايشان تنها تمايل به اول شدن دارد و الا با علم به ردصلاحيت آقاي ‎روحاني بايد از تهران كانديد مي‌شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون