• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5690 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۹ بهمن

رضاخان به روايت آيرون‌سايد

مرتضي ميرحسيني

ادموند آيرونسايد كه اوايل پاييز 1299 به ايران آمد، مامور شده بود تا فرماندهي نيروهاي انگليسي مستقر در شمال ايران را به عهده بگيرد. دولت انگليس تصميم گرفته بود اين نيروها را از ايران بيرون بكشد. بعد، در سير حوادث، كار ساماندهي قزاق‌هايي را كه پس از ناكامي در سركوب نهضت جنگل در قزوين اردو زده بودند نيز به آيرونسايد سپرده شد. همانجا براي نخستين‌بار با رضاخان روبه‌رو شد كه آن زمان عملا فرماندهي آن قزاق‌ها را در دست داشت. در خاطراتش مي‌نويسد: «فرمانده آنها مردي بود با قامتي به بلندي بيش از شش پا، با شانه‌هايي فراخ و چهره‌اي بسيار مشخص و متمايز. بيني عقابي و چشمان درخشانش به او سيمايي زنده مي‌بخشيد كه در آن مكان دور از انتظار بود. او مرا به ياد راجه‌هاي مسلماني مي‌انداخت كه در هند مركزي ديده بودم. نام او رضاخان بود. به اين ترتيب مردي كه قرار بود بر سرنوشت كشورش تاثيري عظيم به جا بگذارد، رفته‌رفته در معرض توجه قرار گرفت. به ‌خاطر دارم نخستين‌باري كه او را ديدم، پيكرش از يك حمله جدي مالاريا دستخوش تب و لرز شده بود. اما من متوجه شدم كه او هرگز از پا درنمي‌آمد. تصميم گرفتيم كه فورا او را فرمانده موقت بريگاد قزاق كنيم.» برخلاف رضاخان، احمدشاه برايش هيچ جذابيتي نداشت. چند بار به ملاقاتش رفت و با او درباره مسائلي كه وجود داشت به صحبت نشست. مي‌نويسد: «ايران با چنين فرمانروايي چه مي‌توانست بكند؟ آيا عجيب بود كه اين كشور تا اين حد در منجلاب فرو رفته بود؟ اين كشور به مرد قدرتمندي نيازمند بود كه آن را نجات دهد، اما مطمئنا چنين مردي را نيافته بود. هميشه اين امر براي من رازي بود كه اين كشور چگونه استقلالش را حفظ كرده است؟ يك‌بار، هنگامي كه قلمرو اين كشور ميان بريتانيا و روسيه تزاري تقسيم شد، چنين به نظر مي‌رسيد كه ايران استقلالش را از دست داده باشد... از ديدگاه يك انسان غربي، اين كشور كاملا آماده است تا به دامان كمونيسم بيفتد. طبقه بالاي جامعه اين كشور كاملا فاسد و بي‌مصرف و اقشار پايين آن به ‌شدت تنگدست هستند... هر كسي را ديدم، از من سوال مي‌كرد كه پس از خارج شدن نيروهاي شمال از ايران، چه بر سر كشور خواهد آمد. نمي‌دانم كه آيا معتقدات اسلامي مردم ايران به عنوان سلاحي در برابر كمونيسم روسي عمل خواهد كرد يا نه.»

البته او حمله قواي شوروي به ايران را بعيد مي‌ديد. در صحبت با اتباع اروپايي مقيم تهران، زماني كه از او درباره هجوم بلشويك‌ها پرسيدند، گفت: «فكر نمي‌كنم بلشويك‌ها قادر باشند دست به يك هجوم جدي بزنند. آنها در كشور خودشان گرفتاري‌هاي زيادي دارند.» اما به نظرش، ايران براي نجات از فقر و بي‌نظمي به رهبري قوي نياز داشت. «چه وقت مرد قدرتمندي براي حكومت بر ايران از راه مي‌رسيد؟ بي‌ترديد اگر رهبري از جايي بروز نمي‌كرد، كشور از ميان مي‌رفت.» در آن برهه، چند بار - از جمله يك بار در چنين روزي - از تهران به قزوين رفت. «به‌طور منظم از بريگاد قزاق در آقابابا بازديد مي‌كردم. رضاخان اينك سرهنگ دوم شده بود و بريگاد به سرعت به مرحله كارايي نزديك مي‌شد. مسووليت تعيين تاريخي كه آنها ‌بايد از حيطه كنترل ما خارج شوند به عهده من واگذار شده بود و من در نظر داشتم كه اين كار را حدود يك ماه پيش از شروع عقب‌نشيني به سوي بغداد انجام دهم. از اين‌رو، من دو مساله را با رضاخان در ميان گذاشتم. به او گفتم كه چه موقعي او را از حيطه كنترل خارج خواهم كرد و همچنين از او خواستم قول بدهد كه طي عقب‌نشيني ما، به هيچ اقدام خصمانه‌اي ضد ما دست نخواهد زد... همچنين از او خواستم كه نه خود دست به اقدام خشني براي سرنگون كردن شاه بزند و نه اجازه چنين اقدامي را به ديگران بدهد. در هر دو مورد او قاطعانه به من قول داد كه طبق خواسته من رفتار كند. او بسيار رك و راست با من حرف زد و گفت كه از سياستمداراني كه به‌ خاطر نفع شخصي خود كنترل مجلس را در دست گرفته‌اند، بيزار است. او يك سرباز بود و در خانواده يك سرباز پرورش يافته بود. از اين ‌رو از سخنان بي‌پايان و بي‌نتيجه سياستمداران تنفر داشت.» آيرونسايد، آدم خودش را پيدا كرده بود. «از نظر من، او مردي قوي بود كه سر نترسي داشت و قلبا خيرخواه كشور خود بود. ايران براي روزگار سختي كه پيش‌رو داشت، به يك رهبر نيازمند بود و او بي‌ترديد مردي بود كه فوق‌العاده باارزش به ‌شمار مي‌آمد.»

توضیح ضروری: آنچه خواندید نظر «آيرون‌سايد» یک جاسوس انگلیسی است و روزنامه اعتماد برای آشنایی مخاطبان با چگونگی رویدادهایی نظیر کودتای رضاخان بخش‌هایی از آن را منتشر کرده‌است که البته دیگرانی هستند که این نظر را رد می‌کنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون