پس از اقدام نظامي جمهوري اسلامي ايران در پاسخ به حمله رژيم اسراييل به كنسولگري‌اش در دمشق، كشورهاي غربي و در راس آنها، ايالات متحده و بريتانيا، در دفاع از اسراييل تحريم‌هاي تازه‌اي عليه ايران وضع كردند. در آخرين دور از سلسله تحريم‌هاي غرب، بريتانيا، ايالات متحده و كانادا روز پنجشنبه گذشته تحريم‌هاي ضدايراني جديدي را اعلام كردند. وزارت خارجه بريتانيا روز پنجشنبه در اطلاعيه هماهنگ با دو كشور ديگر اعلام كرد كه افراد و شركت‌هايي كه از «نزديك» در توليد پهپاد ايران دخيل هستند را هدف تحريم قرار مي‌دهد. در همين راستا، اين بيانيه افزود كه دو نفر با ممنوعيت سفر در بريتانيا و مسدود شدن دارايي‌ها مواجه خواهند شد و چهار شركت مشمول مسدود شدن دارايي‌ها هستند.
وزارت خزانه‌داري ايالات متحده نيز به‌طور همزمان گفت كه بيش از ده‌ها نهاد، فرد و كشتي را كه نقش اصلي در تسهيل و تامين مالي فروش مخفيانه پهپاد ايران ايفا كرده‌اند، تحريم مي‌كند. ديويد كامرون، وزير خارجه بريتانيا نيز در بيانيه‌اي كه همراه با اين اطلاعيه وزارتش بود با اتهام‌زني عليه ايران، مدعي شد كه مسوول تشديد تنش در منطقه ايران است و تهديد كرد كه با آنچه او «رفتار بي‌ثبات‌كننده ايران» خواند، برخورد مي‌كند. تحريم‌هاي بريتانيا و امريكا عمدتا به توليد پهپادهاي ايراني مربوط مي‌شود و به نظر صنعت نفت ايران را هدف قرار نداده است، بلكه آنچه در بيانيه وزارت خارجه بريتانيا و وزارت خزانه‌داري ايالات متحده مشهود است، آنها قصد دارند تحريم‌هاي تجاري عليه ايران را با ممنوعيت صادرات قطعات مورد استفاده در توليد پهپاد و موشك گسترش دهند.
طبق ادعاي وزارت خارجه بريتانيا و وزارت خزانه‌داري ايالات متحده، هدف از اين تحريم‌ها اين بود كه ايران را در قبال پاسخ موشكي و پهپادي خود عليه اهدافي در سرزمين‌هاي اشغالي مسوول بداند و جلوي چنين فعاليت‌هايي را بگيرد. اين در حالي است كه اسراييل نزديك به هفت ماه است در غزه و ديگر نقاط منطقه به ويرانگري و جنايت مشغول است و تاكنون دست‌كم 34 هزار نفر را كه عمدتا زن و كودك هستند، به كام مرگ فرستاده است. هر چند اين تحريم‌ها نشانگر سوءنيت غرب در قبال ايران است، به عقيده بسياري از ناظران، احتمالا تاثير عملي آن محدود خواهد بود، زيرا بسياري از شركت‌هاي هدف تحريم قرار گرفته‌اند، قبلا مشمول تحريم‌هاي ايالات متحده بوده‌اند و افرادي كه براي تحريم‌هاي جديد انتخاب شده‌اند بعيد است دارايي‌هايي در حوزه قضايي ايالات متحده داشته باشند.
دفتر كنترل دارايي‌هاي خارجي وزارت خزانه‌داري 16 نفر و دو نهاد در ايران را هدف قرار داد كه توليد‌كننده موتورهاي پهپادهاي مورد استفاده در پاسخ نظامي 13 آوريل ايران عليه اسراييل قلمداد مي‌شوند. اوفِك، همچنين پنج شركت درگير در توليد فولاد و سه شركت تابعه خودروسازي گروه بهمن را كه وزارت خزانه‌داري ايالات متحده آن را متهم به حمايت مادي از فعاليت‌هاي نظامي ايران مي‌كند، تحريم كرد. علاوه بر اين، بريتانيا چندين شاخه نظامي و افراد ايراني را كه در صنايع هواپيماهاي بدون سرنشين و موشك‌هاي بالستيك ايران دخيل هستند، هدف قرار داده است.
در همين رابطه، جو بايدن در بيانيه‌اي مدعي شد كه به وزارت خزانه‌داري امريكا دستور داده است كه به اعمال تحريم‌هايي كه صنايع نظامي ايران را بيشتر مورد هجمه قرار دهد، ادامه دهد. او ضمن اتهام‌زني‌هاي مكرر به ايران گفت: بگذاريد براي همه كساني كه حملات ايران را ممكن مي‌كنند يا از آنها حمايت مي‌كنند روشن باشد، ما در انجام تمام اقدامات لازم براي پاسخگويي شما ترديد نخواهيم كرد. ريشي سوناك، نخست‌وزير بريتانيا در بيانيه‌اي ادعا كرد كه تحريم‌ها توانايي ايران براي بي‌ثبات كردن منطقه را بيشتر محدود مي‌كند.
علاوه بر تحريم‌هاي وزارت خزانه‌داري، وزارت بازرگاني ايالات متحده در حال اعمال كنترل‌هاي جديدي براي محدود كردن دسترسي ايران به ميكروالكترونيك‌هاي پايه تجاري است كه در مورد اقلام توليد شده در خارج از ايالات متحده كه با استفاده از فناوري ايالات متحده توليد مي‌شوند. اين اقدامات پس از آن صورت مي‌گيرد كه مقامات امريكايي در اوايل اين هفته مدعي شدند كه در واكنش به فعاليت ايران در منطقه و جلوگيري از حملات آينده، تحريم‌هاي جديدي را آماده مي‌كنند. قانونگذاران در كنگره همچنين به سرعت قوانيني ضدايراني را پيش مي‌برند كه جمهوري اسلامي ايران و افراد حقيقي را در زمره تحريم‌هاي مالي قرار مي‌دهد.
به علاوه، رهبران اتحاديه اروپا نيز روز چهارشنبه هفته پيش متعهد شدند كه تحريم‌ها عليه ايران را تشديد كنند و از فروش پهپادها و موشك‌هاي ايران جلوگيري به عمل آورند. اين در حالي است كه ايران قانونا حق دارد سلاح‌هاي متعارف خود را به هر كشوري بفروشد. جوزپ بورل، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا مدعي شد كه «رژيم تحريم‌هاي موجود اتحاديه اروپا براي مجازات تهران و كمك به جلوگيري از حملات آينده به اسراييل، تقويت و گسترش خواهد يافت.» او هشدار داد منطقه در آستانه يك درگيري بزرگ است كه مي‌تواند براي بقيه جهان و به‌ويژه اروپا تكان‌دهنده باشد.
ايالات متحده پيش از اين صدها نهاد و فرد در ايران را از بانك مركزي و مقامات دولتي گرفته تا توليدكنندگان هواپيماهاي بدون سرنشين و صرافي‌ها و شركت‌هاي تجاري را متهم به «رفتار بي‌ثبات‌كننده» مي‌داند. تلاش‌هاي امريكا براي تحريم، به خصوص محدود كردن درآمد ايران از نفت و فرآورده‌هاي نفتي به دهه‌هاي قبل بازمي‌گردد. اما اين پرسش همچنان باقي مي‌ماند كه تحريم‌ها چقدر در جلوگيري از افزايش توليد تجهيزات نظامي ايران موثر بوده است. امريكا ايران را تهديد كرده است كه تحريم‌هاي نفتي ايران را تشديد خواهد كرد. اوايل اين هفته، جانت يلن، وزير خزانه‌داري امريكا در نشست مطبوعاتي خود گفت كه ايالات‌متحده «در تلاش است تا توانايي ايران براي صادرات نفت را بيش از پيش كاهش دهد.»
شاهين‌ها بر طبل جنگ مي‌كوبند!
به باور گروهي از ناظران دور تازه تحريم‌هاي اعمالي عليه ايران، منتقدان سياست بايدن را راضي نكرده است، در همين راستا، نشريه فارين پالسي با انتشار يادداشتي مدعي شد، از زمان رياست باراك اوباما، واشنگتن توجه خود را تقريبا به‌طور كامل بر برنامه هسته‌اي ايران متمركز كرده و افزايش نفوذ و قدرت منطقه‌اي اين بازيگر را ناديده گرفته است. اوباما در طول مبارزات انتخاباتي‌اش براي اولين دوره رياست‌جمهوري در سال 2008، متعهد شد كه توافق هسته‌اي با ايران در اولويت اصلي برنامه‌هاي خاورميانه‌اي‌اش قرار دارد. رييس‌جمهوري پيشين امريكا پس از به قدرت رسيدن، اين مهم را اجرايي كرد. در اوايل اين فرآيند، عدم تعادل آشكاري بين درك واشنگتن و تهران وجود داشت. واشنگتن فكر مي‌كرد كه تعامل با ايران در پرونده هسته‌اي، پتانسيل و نفوذ ايران در منطقه را محدود مي‌كند، اين فرض انگيزه امضاي توافق هسته‌اي اوليه با ايران در سال 2013 شد. اما اين توافق براي ايران به عنوان يك پيروزي سياسي قلمداد شد. پس از آن دولت اوباما به دنبال دستيابي به توافق هسته‌اي گسترده‌تر بود و در سال 2015 موفق شد اجراي برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) را تضمين كند.
به ادعاي فارين پالسي، منطق واشنگتن اين بود كه غني‌سازي اورانيوم بزرگ‌ترين تهديد (ادعايي) از جانب ايران در خاورميانه است. طرف امريكايي اين نظريه را مطرح كرد كه همكاري در اين موضوع، در ازاي لغو تحريم‌ها، باعث ايجاد اعتماد خواهد شد. به ادعاي واشنگتن، اين اعتماد پس از آن مبنايي خواهد بود كه براساس آن ايران مي‌تواند در باب موضوعات (ادعايي) ديگري چون برنامه موشكي و حضورش در خاورميانه مشاركت داشته باشد. اين گزاره به ايران فرصت داد تا هم در حوزه برنامه موشكي‌اش پيشرفت داشته باشد و هم نفوذ و قدرتش در منطقه را گسترش دهد. بنا بر ادعاي فارين پاليسي، منطق اوباما، امروز توسط دولت بايدن تكرار مي‌شود؛ هماني كه به‌طور مشابه بر توافق هسته‌اي تمركز كرده و در عين حال تا حد زيادي قدرت ايران را ناديده مي‌گيرد.
فارين پالسي در ادامه اين گزارش ادعايي آورده، حتي دولت دونالد ترامپ، رييس‌جمهور سابق امريكا نيز چندان از مسيري كه اوباما تعيين كرده و اكنون جو بايدن، رييس‌جمهور امريكا در آن قرار دارد، منحرف نشد. ترامپ در سال 2018 امريكا را از برجام خارج كرد و اصطلاح كمپين فشار حداكثري عليه ايران را اعلام كرد. در دوران رياست ترامپ حضور و نفوذ ايران در منطقه بالاخص در سوريه در قياس با دوران رياست اوباما برجسته‌تر شده بود. به ادعاي فارين پالسي، خروج ايالات متحده از برجام به تهران اين فرصت را داد تا علنا واشنگتن را مقصر بداند و سرمايه سياسي‌اش را افزايش دهد. اگرچه ترامپ از عبارت «فشار حداكثري» براي توصيف استراتژي خود درباره ايران استفاده كرد، اما واقعيت اين بود كه اقدامات دولت ترامپ باعث نشد ايران سياست خود را تغيير دهد.
در اين ميان انفعال ترامپ در برابر حملات اعضاي مقاومت به مناقع متحدان ايالات متحده در منطقه، براي تهران فرصت‌ساز شد.به عنوان نمونه در سال 2019 و بعد از حملات انصارالله به تاسيسات آرامكو، واشنگتن خود را كنار كشيد. امروز نيز بايدن چنين طرح شكست خورده‌اي را در چارچوب رويارويي اسراييل و حماس تكرار مي‌كند.از ديد تهران، واشنگتن به دليل عقب‌نشيني‌هاي سياسي و نظامي‌اش، اعتبار خود را از دست داد. هنگامي كه قايق‌هاي تندرو سپاه در سال 2020 كشتي‌هاي نيروي دريايي امريكا در خليج‌فارس را هدف قرار دادند، ايالات متحده پاسخي نداد. اواخر همان سال، دولت ترامپ در تلاش براي تمديد تحريم تسليحاتي سازمان ملل عليه ايران كه در اكتبر 2020 منقضي شد، شكست خورد. در عوض، واشنگتن به‌طور يكجانبه اين تحريم را اعمال كرد. ايران اين سناريو را تاييد‌كننده انزواي ديپلماتيك ايالات متحده مي‌داند. زماني كه واشنگتن در همان سال تحريم‌هاي بيشتري را عليه تهران اعمال كرد، واكنش تهران افزايش غني‌سازي هسته‌اي بود.
فارين پالسي مدعي شد كه امروز به واسطه انفعال امريكا، انصارالله فرصت يافته تا قدرت خود را در يمن تحكيم كند. اين گزاره همچنين موجب شد تا حزب‌الله به قدرتمندترين بازيگر سياسي در لبنان تبديل شود. ساير گروه‌هاي مقاومت حامي ايران در خاورميانه، ازجمله حماس نيز از اين وضعيت سود بردند.پس از 15 سال سياست‌هاي نيمه كاره و كوته‌بينانه ايالات‌متحده، نبايد تعجب‌آور باشد كه خاورميانه اكنون در جنگ است و متحد واشنگتن از چند جبهه تحت فشار قرار دارد.
سايه تحريم‌ها بر بازار نفت!
چند هفته است كه بازارهاي انرژي در مورد افزايش تنش‌ها در خاورميانه به هراس افتاده‌اند. اين امر
در پي اعلام تحريم‌هاي اخير غرب عليه ايران ممكن است اوضاع بازار انرژي را از قبل هم پيچيده‌تر كند. ديويد گلدوين، فرستاده ويژه انرژي بين‌الملل در دوره اوباما و دستيار وزير انرژي در امور روابط بين‌الملل در دوره كلينتون معتقد است مفروضات پايه در سطح جهان بر اين اساس استوار بوده است كه تنگه هرمز باز بماند، زيرا باز نگه داشتن آن نه تنها به نفع بازار انرژي و جهان كه به نفع اقتصاد تحت تحريم خود ايران نيز است. اخيرا و در پي حملات انصارالله يمن به كشتيراني مرتبط با رژيم اسراييل در درياي سرخ و خليج عدن باعث شده است تا تجارت گاز طبيعي مايع با اختلال مواجه شود. اين درحالي است كه قطر تلاش كرده است با افزايش صادرات، اين اختلال را جبران كند، چراكه حوزه نفت و گاز روسيه نيز تحت تحريم است و بازار ممكن است با كمبود گاز طبيعي مواجه شود. اگرچه آرامش پس از رويارويي مستقيم ايران و اسراييل كمي به بازارهاي انرژي بازگشته است، بيم آن مي‌رود كه تحريم‌هاي ايالات متحده و اروپا دوباره آرامش را از اين بازار متزلزل بربايد.
اما سوال كليدي اين است كه در ادامه مسير چه خواهد شد. جنگ در اوكراين به مرحله بسيار حساسي رسيده و كمك‌هاي ايالات متحده به كي‌يف در راه است. اين يعني گسترش جنگ و ادامه بحران در حوزه انرژي جهان؛ به ويژه اينكه اوكراين در حملات اخيرش سعي كرده است حوزه انرژي روسيه را آماج حملات خود قرار دهد. افزايش قيمت نفت قطعا چيزي نيست كه ايالات متحده و دولت بايدن، آن هم در آستانه انتخابات با آغوش بپذيرند. پس در اين ميان، تحريم‌هاي ضد ايران، به خصوص تحريم‌هاي نفتي ايالات‌متحده بيشتر به ژستي سياسي و تبليغاني شبيه است تا اينكه در عمل كارايي لازم را داشته باشد.
ازسوي ديگر، تحريم ايران مي‌تواند تنش در منطقه را نيز از اين بيشتر كند. خطر رويارويي اسراييل با حزب‌الله در شمال براي كاهش خطر حمله موشكي كوتاه‌برد به اسراييل وجود دارد. از سوي ديگر، اسراييل تهديد مي‌كند كه به رفح حمله خواهد كرد و اين يعني ادامه تنش در منطقه و تشديد حملات انصارالله در دفاع از مردم غزه. ايران نيز خود را در دفاع از منافعش محق مي‌داند و از غرب مي‌خواهد تا اسراييل را در تجاوزگري‌اش مهار كند. تهران بارها هشدار داده است كه عواقب ماجراجويي خونين تل‌آويو برعهده متحدين آن است. تاكنون نيز در پي حملات انصارالله به كشتيراني مرتبط با اسراييل، تجارت دريايي با اختلال مواجه شده است و اين امر مي‌تواند با تشديد تحريم‌هاي ايران و همچنين ادامه تنش در منطقه گسترده‌تر شود. پس بازار انرژي، بزرگ‌ترين و راهبردي‌ترين بازار براي غرب مي‌تواند با پيامدهاي جدي مواجه شود.
به نظر مي‌رسد در شرايط كنوني غرب به جاي تحريم ايران و متعاقبا تشديد تنش در منطقه، موضوعات كليدي ديگري ار پيگيري كند: 1) اقداماتي كه ايالات‌متحده و متحدان اسراييل براي جلوگيري از تشديد تنش در منطقه كه مي‌تواند به يك جنگ گسترده‌تر منجر شود، اتخاذ كنند. خطر قريب‌الوقوع حمله به رفح مي‌تواند آتش جنگ را گسترده‌تر كند. از سوي ديگر، تنش در مرز لبنان بسيار بالاست و همين امر مي‌تواند به جنگي تمام عيار ميان حزب‌الله و اسراييل بدل شود. ۲) تحريم‌هاي جديد عليه ايران مي‌تواند بازارهاي چين را تحت‌تاثير قرار دهد و همين مساله خود ممكن است چين را به خريد نفت بيشتر از روسيه كه به نوعي درگير با ايالات‌متحده و غرب است، تشويق كند. 3) تحريم ايران مي‌تواند انصارالله را كه متحد نزديك ايران در منطقه است، براي حمله بيشتر به كشتيراني در درياي سرخ وادارد و اين امر به هيچ‌وجه نمي‌تواند براي غرب مفيد باشد. 4) درنهايت محدوديت‌هاي ادعايي مي‌تواند هر گونه مذاكرات احتمالي درخصوص برنامه هسته‌اي ايران را متاثر كند و دولت بايدن در شرايط كنوني ممكن است بخواهد در ماه‌هاي آخر اين دوره خود به نوعي با تهران بر سر برنامه هسته‌اي به توافق برسد.
به علاوه حداقل هزينه‌هاي حمل و نقل بر اساس افزايش ريسك اقدام نظامي در خليج‌فارس و درياي سرخ، فشار بر شركت‌هاي بيمه امريكا و اروپا براي اجتناب از هرگونه معامله، از جمله معاملات با چين كه شامل نفت خام ايران و تغيير مسير اضافي نفت و گاز باشد، احتمالا افزايش مي‌يابد.
آيا ايران تنگه هرمز را خواهد بست؟
با تشديد درگيري بين ايران و اسراييل و حق مشروع ايران براي دفاع از خود در پي حمايت غرب از اقدامات تجاوزكارانه اسراييل، پرسش بزرگي كه در محافل رسانه‌اي و تحليلي مطرح است، اين است كه آيا ايران تنگه هرمز را خواهد بست؟ براساس گزارش اداره اطلاعات انرژي امريكا (EIA)، حدود 21درصد از نفت مايع جهان (نفت خام، ميعانات و فرآورده‌هاي نفتي) از طريق تنگه هرمز عبور كرده و آن را به مهم‌ترين نقطه انسداد ترانزيت نفت تبديل مي‌كند.
الن والد، از بنيانگذاران آيوي واشنگتن، موسسه فعال در بخش بودجه و مالي در مدارس دولتي كمبريج (ماساچوست)، معتقد است كه اگر ايران عبورومرور از طريق اين تنگه را تعطيل كند، عرضه نفت فورا و به‌طور قابل‌توجهي تحت تاثير قرار خواهد گرفت. آسيا اين اثرات را به شدت احساس خواهد كرد، زيرا 80 درصد نفت خام و ميعانات گازي كه از خليج فارس از طريق اين تنگه خارج مي‌شود به مشتريان آسيايي ارسال مي‌شود. ايران در گذشته بارها هشدار داده بود كه اگر اقدامات غرب در مهار اسراييل ناكام بماند يا تحريم‌هاي نفتي ايران به مرحله‌اي برسد كه نتواند نفت خود را در بازار بفروشد، ممكن است عبور و مرور از تنگه هرمز براي ديگران نيز ديگر ممكن نباشد. تهران تاكنون اين سياست را دنبال نكرده است و به عقيده الن والد، در شرايط كنوني ايران دست به چنين اقدامي نخواهد زد، چراكه اگرچه نفت ايران از نظر فني تحت تحريم‌هاي شديد امريكا قرار دارد، اما اين تحريم‌ها بر خريداران نفت ايران اعمال مي‌شود و اين خريداران راه‌هايي براي فرار از تحريم‌ها با پنهان كردن منشا نفتي كه خريداري مي‌كنند، دارند. علاوه بر اين، دولت بايدن نقض تحريم‌ها را عليه بزرگ‌ترين مشتري ايران، چين، به گونه‌اي اعمال نكرده است كه پالايشگاه‌هاي چيني را از خريد نفت ايران بازدارد. از سوي ديگر، دولت بايدن از ترس افزايش قيمت نفت در بازارهاي غرب كه مي‌تواند براي دولت خود او نيز كشنده باشد، تحريم‌هاي نفتي ايران را تشديد نخواهد كرد.
به عقيده اين كارشناس امنيت انرژي، اجراي تحريم‌ها و امنيت تنگه هرمز دست به دست هم مي‌دهند. اگر ايالات‌متحده تحريم‌هاي نفتي خود را با شدت بيشتري اعمال كند و ايران نتواند براي نفت خود خريدار پيدا كند، ايران مي‌تواند انگيزه‌اي براي بستن تنگه به روي كشتيراني داشته باشد، اما اگر تحريم‌ها تشديد يا به شكل سفت و سخت اجرا نشوند و ايران به درآمد قابل‌توجهي از فروش نفت خود ادامه دهد، آنگاه انگيزه و تمايل كافي خواهد داشت كه تنگه هرمز را براي همه كشتي‌ها
باز نگه دارد.
اما اگر ايران مجبور به اين كار شود، بحران انرژي كل جهان را خواهد گرفت و در ديگر بخش‌ها نيز هزينه‌هاي بيمه براي حمل و نقل نفت و ساير كالاها از طريق خليج‌فارس احتمالا افزايش خواهد يافت.
در نوامبر 2023، انصارالله حمله به كشتي‌هاي تجاري در درياي سرخ و آب‌هاي اطراف را آغاز كرد. جنبش انصارالله متحد نزديك ايران است كه از شروع جنگ غزه بارها اعلام كرده است كه در حمايت از مردم غزه كشتيراني را براي اسراييل و حاميانش ناامن خواهد كرد و به نظر در اين هدف موفق بوده است. در پاسخ، ايالات‌متحده به راه‌اندازي يك ائتلاف دريايي چندمليتي براي حفاظت از كشتيراني در درياي سرخ كمك كرد و از آن زمان چندين‌بار به اهداف نظامي انصارالله حمله كرده است. اين ائتلاف اما ناموفق بوده است، چراكه هنوز حملات نيروهاي انصارالله به اهداف مورد نظر ادامه دارد.
درگيري در درياي سرخ، كشتي‌ها را مجبور كرده است كه در اطراف دماغه اميد نيك حركت كنند. اين امر با افزايش نرخ حمل و نقل، افزايش زمان حمل و نقل و كاهش تعداد كشتي‌هاي موجود، تجارت كالاها از جمله نفت و گاز را مختل كرده است. با وجود اين اختلالات، قيمت‌هاي كليدي نفت مانند شاخص برنت هنوز افزايش نيافته است. قيمت گاز طبيعي نيز نسبتا پايين باقي مي‌ماند، زيرا تقاضاي كلي هنوز به دليل ذخاير كامل گاز اروپا، زمستان نسبتا گرم در برخي نقاط و كندي اقتصاد چين و ساير اقتصادها مانند ژاپن و آلمان كاهش مي‌يابد.
به گزارش رويترز، صادرات گاز امريكا نقش كليدي در حفظ ثبات قيمت‌هاي جهاني، به ويژه در اروپا، بلكه در آسيا داشته است. با اين حال، اگر اختلال در درياي سرخ بي‌وقفه ادامه يابد، هزينه‌هاي جهاني نفت و گاز طبيعي مايع (LNG) را افزايش مي‌دهد. نرخ حمل و نقل براي تانكرهاي نفت و فرآورده‌هاي نفتي همچنان در حال افزايش است - در برخي موارد از نوامبر تاكنون نزديك به 500 درصد. علاوه بر اين، زمان و هزينه‌هاي حمل و نقل براي محموله‌هاي نفت و LNG از خاورميانه به اروپا و آسيا افزايش يافته است.
آينده نزديك نامشخص است. انصارالله در درياي سرخ همچنان به دفاع از مردم غزه با غرب و اسراييل درگير است كه اين امر مي‌تواند به ساير آبراه‌ها و مناطق نيز كشيده شود. همين امر درگيري گسترده‌تر در خاورميانه كه بتواند عرضه نفت يا گاز را به‌طور فيزيكي قطع كند، به‌طور فزاينده‌اي محتمل مي‌كند. گزارش‌هاي ميداني اخير نشان مي‌دهد كه جنگ بين حزب‌الله و اسراييل مي‌تواند گريزناپذير باشد. اين رخداد نيز مي‌تواند با ناامن كردن منطقه، حتي عرضه كالا و انرژي را در درياي مديترانه شرقي با چالش‌هاي جدي روبه‌رو كند.
در راستاي نگراني غرب از تشديد تنش، جوليا نشيوات، معاون سياستگذاري در شركت انرژي ترانس‌كانادا با اشاره به احتمال تشديد درگيري در خاورميانه، به‌ويژه در درياي سرخ و همچنين ميان حزب‌الله و اسراييل كه مي‌تواند تا سوريه و درياي مديترانه شرقي نيز كشيده شود و رويارويي اخير ايران و اسراييل، هشدار داد كه چنين حوادثي و واكنش متعاقب آن از سوي ايران، عرضه جهاني نفت و گاز را به دليل اختلالات تجاري نه‌تنها در خليج‌فارس، بلكه از طريق كانال پاناما تحت‌تاثير خشكسالي قرار خواهد داد. از نوامبر 2023 عبورومرور كشتي‌ها و تجارت از اين آبراه به شدت متاثر شده است. در مجموع، آينده بازار جهاني انرژي ممكن است به زودي به نحوه واكنش امريكاي شمالي بستگي داشته باشد. بانك جهاني تخمين زده است كه تا 8 درصد از عرضه جهاني نفت خام در صورت درگيري قطع خواهد شد. چنين رويدادي همچنين قيمت گاز مايع و ساير كالاها را افزايش مي‌دهد. انفعال آسان و شايد حتي از نظر سياسي مصلحت‌آميز خواهد بود، اما باعث فشار بيشتر بر منابع خواهد شد.