محمدرضا عارف هشدار داد
برخوردهاي تند گشت ارشاد و تشديد خشونت باعث افزايش روياروييها شده است
عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: نوع مواجهه برخي نيروهاي انتظامي كه وظيفه تامين امنيت جامعه را بر عهده دارند با بخشهايي از جامعه كه سبك زندگي متفاوتي را به هر دليل برگزيده است، به جاي فهم درست ريشههاي بحران و نسخهپيچي مسوولانه و خردمندانه و نه امنيتي و تقابلي، تنها نمونهاي از فهم بحران و به اصطلاح مديريت آن است كه اينگونه برخوردها باعث تشديد رودررويي و منازعه در جامعه شده است.
متن يادداشت اينستاگرامي محمدرضا عارف به شرح زير است: همچنانكه نخبگان بخشهاي گوناگون جامعه مدني، همچون نخبگان دانشگاهي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي در برهههاي مختلف نسبت به روند حاكم بر حكمراني در كشور و نتايج و پيامدهاي آن، بالاخص فزوني يافتن اين روند در ساليان اخير هشدار دادهاند، بعضا شاهد بيدار شدن زشتهاي خفتهاي هستيم كه نظم و امنيت جامعه را هدف قرار داده و ميتواند پيامدهاي مخربي بر سپهر سياسي، فرهنگي و اجتماعي كشور برجاي گذارد.چرايي، چيستي و چگونگي ورود به اين درجه از مشكل و بحران در زمانهاي مختلف، توسط نخبگان، تجزيه، تحليل و بررسي شده است و متاسفانه پاسخي درخور از سوي متوليان امر نيافته است.اينجانب نيز به عنوان كسي كه به واسطه حضور در سطوح مختلف جامعه و ارتباطاتي كه با بخشهاي گستردهاي از جامعه نخبگي كشور داشته و از سويي به واسطه تجربه مديريتي كه در سطوح مختلف داشتهام، آنچه برايم واضح و مبرهن است، ظرفيت مخرب و آسيبزايي است كه مديريت نخبهستيز و ناكارآمد كه نه تنها درك درستي از اوضاع و مختصات بحران ندارد، بلكه فراتر از آن در فقدان تدبير و تصميم درست، در مسير تشديد بحرانها و مصائب، حركت ميكند.نوع مواجهه برخي نيروهاي انتظامي كه وظيفه تامين امنيت جامعه را بر عهده دارند با بخشهايي از جامعه كه سبك زندگي متفاوتي را به هر دليل برگزيده است، به جاي فهم درست ريشههاي بحران و نسخهپيچي مسوولانه و خردمندانه و نه امنيتي و تقابلي، تنها نمونهاي از فهم بحران و به اصطلاح مديريت آن است كه اينگونه برخوردها باعث تشديد رودررويي و منازعه در جامعه شده است.با نگاه تكساحتي و بحرانساز مديراني كه بايد با شناخت درست مباني بحران، بر آن فائق آيند، متاسفانه منجر به بازتوليد بحران در ساير بخشها شده است.ذهنيت امنيتي و تقابلي با جامعه، از طرفي منجر به تشديد منازعه بين ملت و حاكميت ميشود و از طرفي مشكلات و بحرانهاي امنيتي را در ساير زمينهها، به وجود خواهد آورد.
آنچه امروز در رواج و تشديد خشونت در جامعه شاهديم و از آن جمله ميتوان به سرقتهاي مسلحانه از منازل اشاره كرد، بخش مهمي از آن به همين عدم شناخت درست از مباني بحران و درمان آن معطوف است.اميدوارم پيش از آنكه كشور به ورطه خشونت بيشتر و آسيبهاي اجتماعي فزاينده بيفتد، اهل تدبير و تصميم و متوليان امر، شناخت عالمانه و نخبگي را بر تحليلهاي سطحينگرانه و تقابلي پيشي دهند و از افزايش مشكلات در جامعه به ويژه به مخاطره افتادن امنيت رواني شهروندان جلوگيري كنند.