• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۸ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5781 -
  • ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۷ خرداد

«آرت»؛ آزمونِ هنر و دوستي

آريامن احمدي

چگونه يك تابلوي سفيد با پس‌زمينه سفيدِ دويست ‌هزار دلاري مي‌تواند يك دوستي سه نفره پانزده‌ ساله را در موقعيتي متزلزل، تهديد‌كننده و ويران‌كننده قرار دهد؟ ياسمينا رضا، نمايشنامه‌نويس برجسته فرانسوي و عليرضا كوشك‌جلالي، كارگردان معروف ايراني در «آرت» كه اين روزها در تماشاخانه ايرانشهر روي صحنه است، به ما پاسخِ اين پرسشِ طنزآميز را مي‌دهند.
نمايشنامه «آرت» در سال 1994 منتشر و در شانزه‌ليزه روي صحنه رفت و موجب شهرت ياسمينا رضا شد. نمايشنامه‌اي كه بعدتر به شكل ديگري در «خداي كشتار» ديگر اثر نويسنده نمايان شد تا تصويري كميك و تراژيك از روابط بشري ارايه كند. هنرِ ياسمينا رضا در ارايه تصويري تند، گزنده، نيشدار و پُركنايه از انسانِ مدرن در موقعيت‌‌هاي پيش‌بيني ‌نشده است. هنرِ كوشك‌جلالي نيز مانندِ ياسمينا رضا در همين امر نهفته است. او نيز در نمايش‌هاي «خداي كشتار»، «پوزه‌ چرمي»، «سيستم گرون‌هُلم» و اكنون در «آرت» به عنوان چهار نمايشنامه مطرح جهان كه از سه‌ تاي آن فيلم نيز ساخته شده، به دنبال قرار دادنِ انسانِ مدرن در موقعيتِ پيش‌بيني ‌نشده و مواجهه‌اش با «ديگري» است كه شايد بتوان گفت در اينجا، انسانِ مدرنِ نمايش، انسانِ ايراني است كه خودش را در چنين موقعيتي مي‌بيند: مواجه‌ كردن خود با «من»ِ خويش و ديگري و پرسيدن اين سوال: من كدام يك «من» هستم؟ ديگري كدام «من» است؟ نمايش «آرت» آزمون هنر و دوستي (يا آزمونِ درك حضورِ ديگري) بين سرژ، مارك و ايوان است. هر چند روي صحنه‌ نمايش، ما تنها اين سه مرد را در سه مكان -خانه هر سه نفرشان- مي‌بينيم، اما در پس‌زمينه متن و نمايش، سه زن ديگر- فرانسوا، پائولا و كاترين- هستند كه نقشِ همسر و نامزد اين سه مرد را بازي مي‌كنند، اما تنها در ديالوگ‌هاي اين سه مرد به صورت پرشمار حاضر مي‌شوند تا نمايش با شش شخصيت، تماشاگر را مدام در مواجهه با اين ديگري و ديگري‌ها قرار دهد. درك ديگري، درك هنر، دو خطِ موازي اين نمايش است كه توسط اين سه مرد و اين سه زن پيش مي‌رود. مسيري پُرفرازونشيب، پُردست‌انداز كه گاه به صحنه‌اي كميك ختم مي‌شود و گاه به صحنه‌اي تراژيك. در هر دو، مساله من و ديگري، هنر و فهمِ آن، مطرح مي‌شود: هنر مدرن چيست؟ چگونه به هنر مدرن نزديك شويم؟ چگونه با آن ارتباط بگيريم؟و چگونه آن را ارزش‌گذاري كنيم؟ «آرت» اگرچه با اين پرسش‌ها شروع مي‌شود، اما با درك ديگري و خالق اثر پيوند برقرار مي‌كند تا مواجهه انسانِ مدرن را با هنر و دوستي نشان دهد. به نظر مي‌رسد، تمامي رازِ نمايش را در تابلوي سفيد با پس‌زمينه سفيد كه هفتمين شخصيت نمايش و شايد مهم‌ترين آن است، بايد جست‌وجو كرد. هر آدمي در وهله اول، شايد استعاره‌اي از همين تابلو باشد، سفيد با پس‌زمينه سفيد. به مرور و با گذر زمان كه ديالوگ و دوستي شكل مي‌گيرد، تابلو رنگ‌هاي مختلفي به خود مي‌كرد، از خاكستري تا تيره، از روشن تا قرمز. «آرت» با طنز موليري‌اش كه ميراثِ پُرافتخارِ فرانسوي‌هاست، ما را مي‌خنداند، مي‌خنداند و باز مي‌خنداند تا در نهايت ما را با اين پرسشِ فلسفي رها ‌كند: «من در مواجهه با هنر و دوستي، كدام يك از اين من‌ها هستم؟» سرژ؛ پزشكي هنردوست كه به ذوق و طبع هنري خود مي‌بالد، اما توامان آن را با غرور و تكبر و تحكم به رخِ دوستانش مي‌كشد؟ مارك كه با همه بدجنسي‌اش، آشكاركننده‌ درونياتِ تند و گزنده‌‌اي است كه مي‌تواند ديگري را با كلماتِ خشن و زبان تند آزار دهد؟ ايوان؛ فروشنده نوشت‌افزاري كه برعكسِ سرژ و مارك، تحت‌ تاثيرِ حرفِ ديگران تصميم مي‌گيرد و به ‌نوعي حقيقت را براي مصلحت قرباني مي‌كند؟

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون