جایگاه قوانین و دستورالعملهای حرفهای برای عوامل سینما کجاست؟
شاهپور محمدی
اخیرا دو نفر از عوامل سریال رویای نیمه شب غرق شدند. قبل از آن نیز عدهای سر صحنه یک سریال تلویزیونی زیر آوار ماندند.
و چقدر راحت این خبرها را در رسانهها خواندیم و رد شدیم. هر کدام از این افراد، فرزندان خانوادههایی بودند که آنها را چشم انتظار گذاشتند.
چه کسی پاسخگوی خانوادهها و بازماندگان آنهاست؟ مسوولیت اینگونه حوادث با کیست؟
سریالهای تلویزیونی به واسطه هنرمندان سینما ساخته میشوند، اما باید دید رسانه ملی در حفظ جان عوامل اجرایی خارج از سازمان صدا و سیما تا چه میزان متعهد و مسوول است؟ هماکنون شرایط به گونهای است که نقش رسانه ملی در تولید سریالهای تلویزیونی، صرفا به تامین بودجه این پروژهها محدود میشود.
اگر قرار است رسانه ملی از استعدادهای هنرمندان سینما در تولید آثار خود استفاده کند، باید مشخص کند که در قبال این همکاری، کدامین مسوولیتهای حمایتی را نیز در زمان بروز حوادث داراست؟ آیا مسوولیت تامین و پرداخت دستمزد عوامل یک سریال کافی است؟ در زمان حوادثی از این دست چه باید کرد؟
آیا عوامل سازنده در زمان همکاری با سریالها تحت پوشش بیمه حوادث قرار میگیرند؟ بعد از بروز حادثه چه کسی پاسخگوی خانوادههای این افراد خواهد بود؟ مخصوصا برای آثار تاریخی پرحجم تلویزیون که نیازمند هنروران زیادی نیز بوده و احتمال هرگونه مشکل و حادثه برایشان وجود دارد، آیا بیمه حوادث برای چنین مواقعی درنظر گرفته میشود؟
حادثه خبر نمیکند و اتفاق نیز یکبار میافتد. نهاد رسانه ملی در زمان عقد قرارداد سریال با تهیهکنندگان مسوولیت همه امور و افراد را به تهیهکنندگان واگذار میکند و از همان لحظه عقد قرارداد اعلام میکند که هیچگونه مسوولیتی در قبال عوامل ندارد و همه نوع مسوولیتها با تهیهکننده خواهد بود.
پس میماند صرفا تامین هزینه پروژه...! آیا نهاد رسانه میبایست صرفا به تامین سرمایه تولید بسنده کند و منتظر دریافت اثر تولید شده براساس مفاد زمانی قرارداد خود با تهیهکننده باشد؟
و این تهیهکننده است که باید شناخت و اشراف کافی نسبت به همه اشخاص حقیقی طرف قرارداد و تمامی جوانب کار داشته باشد تا هیچگونه اتفاقی نیفتد و اگر هم بیفتد صرفا او مسوول است...!
اما در کنار همه اینها کدامین تهیهکننده تمامی عوامل را بیمه میکند تا حداقل در زمان بروز اتفاقات ناخواسته، بتواند از طریق بیمه پاسخگو باشد؟ وقتی اتفاقی میافتد چند صباحی خبر آن درج میشود و چند روزی بعد از مراسم خاکسپاری نیز به ادامه تولید و فیلمبرداری میپردازند و پایان ماجرا. آیا به واقع اینگونه نیست؟ آیا همه اینها به معنای این نیست که هنوز جایگاه هنر و هنرمندان سینما مخصوصا در بخشهای مهم و حساسی مثل طراحی صحنه و دکور، در رسانه ملی و حتی خانه سینما به درستی تعریف نشده است؟
از طرفی آیا آموزشهای لازم مهارتی برای برخی صنوف فنی خانه سینما، قبل از ورود این افراد به عرصههای مختلف حرفهای به واقع ارایه میشود؟
قطعا ما از چنین مکانیسمهای حرفهای در خانه سینما برخوردار نیستیم و معمولا هر کسی براساس سفارش، دوست و آشنای خود را به سر صحنه میبرد به هوای اینکه کاری یاد بگیرد و درآمدی کسب کند و به مرور زمان تبدیل به یک فرد حرفهای شود.
وقتی در یک چنین فضا و اتمسفری کارهای فنی و هنری دکور و صحنه آنهم در پروژههای بزرگی بخواهند صورت گیرند، طبیعی است که هر اتفاقی برای این افراد بیفتد و مشخص هم نشود که مسوولیت حوادث ناخواسته این افراد با کیست و بعد از اتفاق، تکلیف خانواده آنها چیست؟
باید گفت بخش مهم ماجرا به خانه سینما مربوط میشود. این خانه موظف است ساز و کاری طراحی کند که عوامل حرفهای از طریق صنوف خانه سینما به تهیهکنندگان فیلمها و سریالها معرفی شوند.
باید به گونهای عمل شود که سازندگان سریالهای تلویزیونی، قبل از عقد قرارداد با عوامل اجرایی کار، استعلام آنها را از خانه سینما و صنوف مربوطه دریافت کنند تا جنبه حقوقی و قانونی فعالیت این عزیزان حفظ شود.
حادثه خبر نمیکند و هر اتفاقی در هر شرایط کاری و برای هر کسی میتواند بیفتد، اما آنچه مهم است اینکه خانه سینما در هر شرایطی میبایست مراقب و مدافع وضعیت شغلی اعضای صنوف خود باشد و در موارد بروز حادثه نیز بتواند جنبههای حقوقی لازم را در مورد همکاران سینمایی خود مورد پیگیری قرار دهد.
خانه سینما باید از اتفاقات و حوادث دلخراش اخیر درس بزرگی بگیرد. این خانه باید با نهاد صدا و سیما تفاهمنامه همکاری مشترک امضا نموده و جایگاه نظارتی خود را در اینگونه موارد ارتقا دهد.
خانه سینما میبایست توان هنری اعضای خانه را قبل از همکاری با سازندگان فیلمها و سریالها به تایید صنوف مرتبط رسانده و افرادی را که تجریبات کافی نداشته یا دورههای تخصصی لازم را نگذرانده باشند، حداقل برای پروژههای بزرگ و سنگین معرفی نکند.
رسانه ملی نیز باید با هدف پیشگیری از حوادث ناگوار، برای چنین هماهنگیهایی با خانه سینما اقدامات لازم را انجام دهد .
روزمزد بودن هنروران در فیلمها و سریالها نباید باعث شود تهیهکنندگان و مدیران تولید با این تصور که آنها چون نقش کلیدی در پروژهها ندارند، بنابراین افراد موقتی محسوب میشوند.
تمام عوامل تولید از دید تهیهکنندگان و صاحبان آثار باید به یک چشم دیده شوند. حادثه خبر نمیکند و در یک لحظه میتواند هر اتفاقی برای هر فردی بیفتد، چه برای دستیار صحنه، چه برای بازیگر حرفهای و چه برای یک هنرور و عوامل دیگر. مهم این است که کارها از مجاری قانونی خود که خانه سینما و صنوف سینمایی هستند، پیش بروند تا حوادث و اتفاقات به حداقل ممکن برسند. موارد حقوقی مربوط به خانوادههای آسیبدیدگان میبایست با قدرت و قوت بیشتری از طریق خانه سینما مورد پیگیری قرار گیرند.
حتی اگر آنها عضو خانه سینما نبوده باشند. سازمان سینمایی و نهاد رسانه ملی موظف و مکلفند با کمک همدیگر از خانوادههای این عزیزان داغدار حمایتهای اساسی انجام دهند. یک توافق مدون و حساب شده فیمابین خواهد توانست بروز اتفاقات را به حداقل برساند. به امید هماهنگی، تدبیر و دوراندیشی بخشهای مختلف تولید فیلم و سریال در کشور...!
مستندساز و منتقد