دو «ره» پیداست
محمد ذاکری
دور اول انتخابات ریاستجمهوری با بیتوجهی و قهر قاطبه مردم و مشارکت نازل ۴۰درصدی به پایان رسید و اکنون دو نامزد از دو آوردگاه فکری و منطق کشورداری کاملا متفاوت به دور دوم و مرحله نهایی راه یافتهاند. اگر هنوز چشم و گوش بازی به روی جامعه در حاکمیت باقی مانده باشد باید پیام رای ندادن اکثریت 60درصدی شنیده و دریافت شده باشد که امید دارم چنین باشد. در این خصوص دو احتمال وجود دارد؛ یا صدای بلند هموطنانی که به خاطر نارضایتی عمیق از شرایط موجود و رفتار حاکمیت، عدم اعتماد به ساز و کارهای انتخابات بیفایده بودن شرکت در آن و انتخاب هر یک از گزینهها و... در انتخابات دور اول شرکت نکردند در سطوح عالی کشور شنیده شده و در پی علاج مسائل برخواهند آمد یا چشم و گوشها بسته است و قرار است در بر همان پاشنه قبلی بچرخد. هر یک از این دو احتمال را که در نظر بگیریم باز فرق میکند چه کسی در پاستور بنشیند. اگر جمعه قرار بود بین پزشکیان و قالیباف یکی برگزیده شود باز میشد دل به اتفاقات سپرد و امیدوار بود با حضور هر یک، کشور در مسیر عقلانیت و واقعگرایی (ولو با رویکردها و روشها و تیم متفاوت) قرار گیرد. اما امروز در سوی دیگر میدان جریان فکری و سیاسی قرار گرفته که در سالهای اخیر تلاش کرده به اتکای منابع مالی عظیم با منشا نامعلوم و تمامیتخواهی و خالصسازی و با ابتنا بر افکار و اندیشههای موهوم و فضایی، جا پای خود را در نهادهای قدرت محکم کرده و افکار خطرناک خود را در عرصههای مختلف سیاست داخلی و خارجی و اقتصاد و فرهنگ و محیطزیست در کشور پیاده کند. همین گشت ارشاد و طرح نور و حجاببان و... را درنظر بگیرید که با تمام قوا و پشتیبانی کامل فراجا و وزارت کشور و شهرداری در حال انجام است و حالا هیچ کدام هم آن را گردن نمیگیرند و در بازی با کلمات آن را عمق راهبردی میخوانند. داستان سرعت اینترنت و فیلترینگ را درنظر آورید که کسب و کارهای کوچک و بزرگ مردم با چه مشکلاتی روبهرو شد و حالا هم به دنبال فیلترینگی هستند که هیچ کس نتواند از آن عبور کند. ماجرای دردناک کرونا را به یاد آورید که چه کسانی دعوای واکسن ایرانی و خارجی راه انداختند و با امضای طومار مانع واردات واکسن شدند و مدعی بودند با روغن بنفشه و ادرار شتر میتوان کرونا را درمان کرد و حالا بابت همان از مردم طلبکارند. در سیاست خارجی با تنشزایی مستمر برای کشور هزینه ایجاد کردند و مانع از نتیجهبخشی برجام، تداوم و تشدید تحریمها و دشواری جریان تبادلات مالی کشور با دنیا شدند و امروز هم غزه را مثال میزنند تا بگویند از جنگ نمیترسند. در اقتصاد تورم 40درصدی را چند سال در کشور تثبیت کردند و کمر طبقه متوسط را شکستند و در پی ایده فقیر کردن مردم بودند. نه تنها مانع از ورود سرمایه برای توسعه زیرساختهای کشور شدند بلکه با بالا بردن ریسک سرمایهگذاری، سرمایههای داخلی را هم فراری دادند. به بهانههای واهی هر روز یک مغازه و شرکت و سایت را بستند و بر در و دیوار کسب و کار مردم شعار نوشتند. اکنون نیز قبل از به قدرت رسیدن غیرهمفکران خود را پسماند و دورریز جبهه کفر و نفاق میخوانند و از هیچ توهین و درشتگویی نسبت به هموطنانشان فروگذار نمیکنند. حالا بد نیست فکر کنیم که این جریان و تفکر امروز در کدام سوی این دوقطبی ایستاده است و افکار موهوم و بسته خود را به اسم برنامههای رنگارنگ و پر زرق و برق کادوپیچ کرده و به ما عرضه میکند. اکنون ایران و تکتک ما فرزندان آن در موقعیتی دشوار و انتخابی سخت قرار گرفتهایم. خانهنشینی و قهر و بیتفاوتی در روز جمعه دیگر حاوی پیامی به حاکمیت نیست، چون پیام را در دور اول ارسال کردهاید. من قویا باور دارم که پزشکیان و بزرگتر از او نیز در این ساختار و شرایط موجود نمیتواند معجزه کند. اصولا همین که وعدههای فضایی نمیدهد و تصویری خوشرنگ و لعاب از آینده برای ما نمیسازد نشانگر صداقت او و البته درک واقعبینانهاش از ظرفیتها و محدودیتهای جایگاه رییسجمهور است. در عین حال باور دارم برای بهبود نسبی زندگی من و شما و البته جلوگیری از تخریب و تضعیف بیشتر آن خواهد کوشید. باز به عرض اولم برمیگردم. چه به احتمال ضعیف حاکمیت صدای اعتراض شما را شنیده باشد و بخواهد جبران مافات کند و سیاست کشتیبان تغییر یابد، پزشکیان فرصت بهتر و عملیتری برای تحقق این خواسته است و چه بخواهد همین روند را ادامه دهد حداقل میتواند سختیها و مشکلات را کمتر کند یا لااقل بیشتر نکند. با این همه «انتخاب حق شماست».