كابينه، نيازمند شخصيتهاي بزرگ است
جعفرگلابي
احتمالا بسياري ازمردم نميدانند كه حتي در دولتهاي اصلاحطلب اغلب نيروها وچهرههاي اين جناح پستهاي درجه اول را نداشته و بيشتر در حد معاونتها و روساي سازمانها مشغول فعاليت شدهاند.با اينكه روساي دولتهاي اصولگرا دراين زمينه با دستان باز عمل كرده و اتفاقا تندترين نيروهاي خود را به وزارتها رساندهاند ولي اصلاحطلبان همواره مشمول انواع حساسيتها بودهاند و حتي چهرههايي كه مديريتهاي ممتار از خود نشان دادهاند و راستوچپ به آن اذعان داشتهاند درنهايت به پستهاي درجه چندم گماشته شده ، زيردست كساني كار كردهاند كه در واقع جزءشاگردانشان محسوب ميشدهاند! حالاكه رييسجمهور محترم در حال آغاز به كار است برخي از اصلاحطلبان يا خود اعلام كردهاند كه چشمداشتي به پستها و مقامها ندارند يا بهواسطه وجود حساسيتها حتي درحد نامزدي مطرح نشدهاند.درعوض هستند خيل هميشه مديران و پروژهبگيران كه از ابتداي پيروزي دكتر پزشكيان زنبيل گذاشته تا در شوق خدمت به خلق خدا غرق شوند! فشارهاي جلوداران در اين زمينه به حدي زياد شدكه آقاي بهزاد نبوي در بياني نزديك به خشم گفت؛ به نظر ميرسد شعار «براي ايران» قبل از انتخابات، به شعار «براي وزارت» تبديل شده. از همه اعضاي كميتهها عاجزانه استدعا دارم، به خاطر ايران و به خاطر دكتر پزشكيان بينوا، دست از سهمخواهي از اين گوشت قرباني بردارند! اما گويا اوضاع كابينه ازاين هم فراتررفته كساني درمعرض وزارت قرار گرفته يا مطرح شدهاند كه در اردوگاه اصولگرايان هستند و اتفاقا حساسيت مردمي نسبت به آنها وجود دارد. كساني كه در زمان مديريتشان بلواي بنزين به راه افتاد و برپيكر جامعه زخمي شد كه فراموشياش دشوار است.نكته بسيار مهم در موضوع كابينه كه گاهي از فرط بديهي بودن مغفول ميافتد اين است كه مردم با حمايت شخص آقاي خاتمي و فعاليت شبانهروزي اصلاحطلبان درسرتاسركشور به جناب آقاي پزشكيان اعتماد كردند و قاعدتا انتظاردارند ايشان بر اساس عهدي كه با مردم بسته و عرف رايج جهان سياست است از چهرههاي پيشرو در دفاع ازحقوق مردم استفاده كند.خوب ميدانيم كه در دولت سيزدهم نهتنها ازتندترين افراد جناح اصولگرا درسطح بيسابقهاي استفاده شد بلكه معياري بهنام تخصص و تجربه به كارنيامد.
شدت مشكلات بروز يافته از اين نوع مديريتها بهحدي شدكه دولت هم تاب آنها را نياورد! همانها كه قول تغييرهزاران مدير را دادند و تا توانستند بيضابطه عزل ونصب كردند! واقعيت آن است كه اگر دولت بخواهد در انواع جهتگيريهاي خود دچار اعوجاجهاي اشتغالساز نشود و بخشي از انرژيهاي خود را صرف كنترل آنها نكند راهي جز بهكارگيري گسترده نيروهاي مجرب وكارشناس و بيتوقع ندارد.نميشود بهنام وفاق و وحدت مردودين پستها با حداقل كارآمدي بهكار خود ادامه دهند و درحوزههاي مختلف اميدهاي ايجاد شده در مردم را كمرنگ كنند.آقاي ظريف بهدرستي گفت كه كابينه ائتلافي نداريم و اساسا در ايران در نبود سيستم حزبي امكان تشكيل يك دولت ائتلافي وجود ندارد.مهمترازاعضاي كابينه كه شخصا بايد بزرگ وشجاع باشند ومستقلا شخصيتي صاحبنظر و وزين و بنبستشكن داشته باشند، هماهنگي و نزديكي چارچوبهاي نظري وزيران كابينه اهميتي بديهي دارد و خلاف آن امكان عدم موفقيت دولت را افزايش ميدهد.تيم همكار رييسجمهور بهجاي ياري جستن از رييسخويش كه البته طبيعي است هركدام امكان نقشآفريني درحوزههاي مختلف را دارند و بايد ظرفيتهاي مغفول مانده مديران بزرگ را به فعليت برسانند؛درشرايط خطير با انبوه مشكلات و بحرانها، وزرا همچون خود رييسجمهور وارد ميدان مين ميشوند و انتظار از آنها سياستداني، خودگذشتگي و درايت و پهلواني است.وزيري كه با تشر يك روزنامه يا يك نماينده يك طرح يا پروژه يا موضع درست و اساسي را رها ميكند و از دفاع ازمردم عاجز ميماند در شأن وزارت دولت حق و عدل نيست. كشور هزار كار ناشده و زمين مانده و بستر خراب شده دارد، وزيران ستادي و دفترنشين به درد شرايط كنوني نميخورند.قطعا حضور در ميدان و بازديد درماني مراد نيست.وزير دانشمند وكاردان با جامعيت فكري و عملي ميداند چه زماني با فراخوان كارشناسان وجلسههاي تعيينكننده به مصاف بحرانها برود و چه زماني آستين بالابزند و درميدان حاضر شود. پاكدستي و دوري از اشرافيت در عين دانش و تعهد تراز دولت آقاي پزشكيان است چنانچه خود او ساده زندگي ميكند و با مردم نشست و برخاست دارد و در آنها شوق ميآفريند.ديريست كه مردم فكر ميكنند مسوولان از آنها جدا شده دردآشنايشان نيستند. دانش و تخصص نبايد سادگي و فروتني را از مديران بگيرد و سادگي و بيآلايشي نبايد يك مدير را عوامزده كند و از تصميم و حتي جراحيهاي سخت باز دارد.خوب يا بد، واقعگرايانه يا تخيلي انتظار از دولت آقاي پزشكيان بالا است و ايكاش اگر كسي درخود پايمردي و سلحشوري وشجاعت و ازخودگذشتگي و گذشتن از تمنيات شخصي و دنيايي را نميبيند ، عذر بخواهد و به خويش مشغول شود.