انتخابات امريكا رقابتي كه به مو بند است-3
ابوالفضل فاتح
انتخابات امريكا، اين روزها نزديكترين رقابت را تجربه ميكند. هيجان اوليه كانديداتوري «هريس» قدري فرونشسته و رقابت سنگين خودنمايي ميكند. نظرسنجيها در سطح ملي «هريس» را حدود ۳ درصد پيشتر از «ترامپ» نشان ميدهند، اما در ايالتهاي چرخشي وضعيت بسيار نامتعين است. تازهترين نظرسنجيها نشان ميدهد در ايالتهاي ويسكانسين و ميشيگان، «هريس» به وضوح پيشتاز است و در آريزونا، «ترامپ» پيش افتاده است. اما در سه ايالت جورجيا، نوادا و پنسيلوانيا، هيچ يك از دو كانديدا فاصله معناداري با ديگري ندارند. در سياست خارجي، همچنان جنگ غزه از تاثيرگذارترين رخدادها بر انتخابات امريكا است. هركس حمايت صريحتري از اسراييل داشته باشد، پشتيباني لابي پر نفوذ يهودي امريكا را به دست خواهد آورد و در مقابل آرای مهم مسلمانان و جنبشهاي پروگرسيو را از دست خواهد داد و هر كس بخواهد جانب مردم غزه و جنبشهاي پروگرسيو را ولو در قالبي بينابين بگيرد، با چالش صهيونيستها مواجه خواهد شد. در يادداشت ۱۴مرداد «انتخابات امريكا؛ عدم قطعيت»، بيان شد كه رويكرد نتانياهو، تداوم جنگ براي بقاي خود و به پيروزي رساندن ترامپ است. اين ديدگاهي است كه تحليلگران داخلي امريكا نيز مورد اشاره قرار دادهاند. گويي نتانياهو و ترامپ به ائتلافي استراتژيك دست يافتهاند. اين ائتلاف هم در قالب ائتلاف در حال رشد راستهاي افراطي جهان قابل درك است و هم در قالب منافع دوجانبه. هيچ رييسجمهوري در امريكا به اندازه ترامپ حامي اشغالگران نبوده است.
نتانياهو در انديشه الحاق نهتنها غزه كه كرانه باختري است و ترامپ نيز نشان داده كه در الحاق سرزمينهاي فلسطيني به اسراييل سخاوت بيسابقهاي به خرج ميدهد. از سوي ديگر نتانياهو نيز با رويكردهاي سياسي - نظامي خود و تضعيف چهره بايدن و هريس، در واقع در حال ريختن آب به آسياب ترامپ است.
چه بسا، ايده بحرانساز ترور شهيدان «اسماعيل هنيه» و «فواد شكور»، نيز نتيجه همين «ائتلاف استراتژيك» و «پخت و پز» نتانياهو از آخرين ديدارش با «ترامپ» باشد. آنجا كه احتمال ميرود، آمر ترور «شهيد سليماني»، به او ضرورت اقدامات با ريسك بالاتر به منظور دستيابي به توهم پيروزي سريع را ارايه كرده باشد.
تنها تفاوت اين دو در موضوع جنگ غزه در آن است كه نتانياهو به ايده «پيروزي كامل» باور دارد و ترامپ به ايده «پيروزي سريع» كه هر دو يك نتيجه مشترك خواهند داشت، عدم توافق بر آتشبس در شرايط فعلي! ديگر نقطه اشتراك اين دو ايده، خطرناك و بحرانساز بودن آن است. ايده پيروزي كامل نتانياهو، جنگي دايمي همراه با نسلكشي و ايده پيروزي سريع ترامپ، احتمال اقدامات خطرناك آني را مطرح ميسازد. نقطه اشتراك سوم اين دو ايده، نافرجام بودن آن به دليل ناديده گرفتن «جريانات مقاومت» و «مردم فلسطين» در معادلات است. اين ايدهها ممكن است بحرانها و نسلكشيهاي جديدي را رقم بزند اما يازده ماه گذشته نشان داده كه نتوانسته مردم رنج ديده فلسطين را به تسليم وادار نمايد .
اهميت بحران منطقه براي نتانياهو و ترامپ آنجاست كه در شرايط فعلي، انتخابات امريكا اصطلاحا «به مويي بند» است. به اين معنا كه با چندين هزار راي در برخي ايالتهاي چرخشي نتيجه فرد پيروز در آن ايالت تعيين خواهد شد و چه بسا نتيجه نهايي انتخابات پر چالش امريكا به همان چند هزار راي يكي دو ايالت وابسته باشد!
مناظره سهشنبه آينده اگر برنده واضحي داشته باشد، ميتواند در تعيين وضعيت ماههاي آينده تاثيرگذار باشد و اگر برنده واضحي نداشته باشد، آنگاه يكي از فشردهترين و نزديكترين رقابتها را شاهد خواهيم بود كه حتي تا روزهاي آخر هم شايد نتوان حدس دقيقي زد، چه كسي برنده انتخابات خواهد بود.
چنانچه نتانياهو، وضعيت خود و ترامپ را در تهديد ببيند، اگر بتواند نه تنها مانع آتشبس خواهد شد، بلكه چه بسا به اقدامات خطرناكتر از ترور «هنيه» و «شكور» دست بزند تا با ايجاد بحراني پر دامنه، از يك سو فضاي داخلي اسراييل و از سوي ديگر انتخابات امريكا را تحت تاثير جنگطلبان قرار دهد. احتمال راهبرد پيشدستانه و خطرناكتر «نتانياهو» چه در قالب ترورهاي بزرگ و چه در قالب گسترش بحران و حتي بهرهگيري از سلاحهاي ممنوعه نيازمند بيداري و هوشياري جهان، منطقه، ايران و «محور مقاومت حامي فلسطين» است.
در سوي ديگر دموكراتها كه تاكنون حمايتي همهجانبه از اسراييل داشته و شريك نسلكشي صهيونيستها بودهاند، نتانياهو را به وضوح در كمپ ترامپ ميبينند. طبق تجربه تاريخي از دموكراتها نيز انتظار رفتاري به نفع مردم فلسطين نميرود كما اينكه در يازده ماه اخيز نيز شاهد نبودهايم. اما، منطقا براي حفظ منافع خود بايد حداكثر تلاش را به منظور برقراري آتشبس به انجام برسانند تا در فضاي آتشبس به مرحله نهايي انتخابات وارد شوند و خود را بخشي از راهحل منطقه معرفي كنند و تا حدي آراء جنبشهاي پروگرسيو را هم همراه خود سازند. اين اقدام، دو راه بيشتر ندارد؛ قانع كردن نتانياهو به آتشبس، يا كنار زدن او به هر طريق و شايد تلفيقي از آتشبس و كنار زدن او. چرا كه حتي با فرض آتشبس، احتمال ماجراجويي نتانياهو در جبههاي ديگر چه دور و چه نزديك بعيد نيست.
اين يادداشت بر معادله نتانياهو و انتخابات امريكا متمركز بود و به اين معني نيست كه آنان را فعالمايشاء در همهچيز بداند و روشن است كه جريانات مهم ديگري در منطقه از جمله ايران و همپيمانان ايران، بر جنگ غزه و سرنوشت انتخابات امريكا تاثيرگذار خواهند بود. بايد منتظر ماند و ديد در روزها و هفتههاي آينده، كدام جريان داخلي امريكا بيشترين تاثير را بر جنگ غزه و جريانات داخلي اسراييل يا كدام رخداد در منطقه و اسراييل بيشترين تاثير را بر انتخابات امريكا خواهد گذاشت.