گام خبرنگاران براي عدالت جنسيتي
زهره آشتياني٭
روز خبرنگار را بيهيچ مقدمهاي به تمام خبرنگاران و اهالي رسانه كه نقشآفرينان عرصه آگاهي بخشي و اطلاعرساني هستند تبريك ميگويم؛ فرهيختگاني كه با نگرشي روشنگرانه و بهدور از هرگونه تعصبهاي فكري، سياسي و جنسيتي صرفا آگاهي بخشي و تبيين مشكلات و تدوين راهكارها را بيهيچ منتي به دغدغه ذهنيشان تبديل كردهاند و چون ديدهبانهايي به نظارهگري مسوولان ميپردازند و دلسوزانه قدم در مسير اصلاحگري برميدارند. بيهيچ شبههاي خبرنگاران و روزنامهنگاران ماموريتي بسيار سنگين بر دوش دارند كه در اين ميان برقراري تعادل و توازن اجتماعي مهمترين آن است كه منفعت عمومي جامعه را در مسير توسعه متوازن در برخواهد داشت و در اين ميان نميتوان از نقش آنها در تبيين گفتمان عدالت جنسيتي كه مقدمهاي بر ايجاد عدالت اجتماعي است سخن نگفت و اين نقشي است كه جامعه بينالملل هنگامي كه «تساوي جنسيتي، توسعه و صلح براي قرن ۲۱» را شعار و دستور عمل خود قرار داد بر آن نيز تاكيد كرد كه اين بيانگر اهميت نقش رسانه در اين عرصه است. در كشورهاي مختلف دنيا خبرنگاران و روزنامهنگاران به عنوان سفيران آگاهي بخش بهدور از هرگونه غرضورزيهاي سياسي و انديشهاي با نكتهبيني و شفافسازي رسالت خود را بر ترويج عدالت در همه ابعاد قرار دادهاند بنابراين اكثر رسانهها فارغ از هرگونه احتياطهاي امنيتي با صداقت گفتار به مكتوبهاي براي بيان دغدغههايي كه به تضييع حقوق برابر ميپردازد تبديل ميشوند و همين رسانهها هستند كه موجب عقد مهمترين قوانين نوشته و نانوشته برابري و عدالت در جوامع بينالمللي ميشوند و اين نقشي گران است كه به آنها اعطا شده و در جامعه ما نيز خبرنگاران به تاسي از تعريف نوين ارتباطات و توسعه مبتني بر «ارتباطات مشاركتي» به نقش ارتباطات در تسهيل مشاركت اجتماع در فعاليتهاي توسعهاي ميپردازند و در واقع اين رويكرد ارتباطي رسانهها را امكان و ميداني براي تسهيل گفتوگو ميان كنشگران گوناگون در مسير حل يك مساله يا مسائل مشترك توسعهاي تبديل ميكند كه در پي سامان دادن كنشهاي شهروندان براي حل مشكلي خاص يا پيشبرد اولويتها و اهداف والاست و در اين ميان تمركز بر گسترش «عدالت» همواره محوري براي حصول توسعه بوده است. عدالت در مفاهيم ديني ما به معناي قرار گرفتن هر چيز در جاي خود است و اگر بخواهيم از منظر مفهوم توسعه متوازن به آن نگاه كنيم عدالت جنسيتي محوري براي توسعه است كه منجر به ورود نگاه برابر در برنامهريزي و سياستگذاريها با رويكرد تعادلسازي در جامعه ميشود. در جامعه ما با توجه به رشد روزافزون زنان درعرصههاي مختلف فرهنگي و اجتماعي و رويش افكار متعالي در آنها، حضورشان درحوزههاي مختلف عملياتي و اجرايي ميتواند عدالت جنسيتي را محقق كند و اين درحالي است كه متاسفانه زن به عنوان يك شهروند اكنون درجايگاه مربوط به خود قرار ندارد وعدالت جنسيتي فاصله زيادي با آرمانها و نگرش ديني و مذهبي ما دارد، اين در حالي است كه در قانون اساسي هيچگونه محدوديتي نسبت به وجود عدالت جنسيتي وجود ندارد بنابراين موانع فرهنگي تابعي از ديدگاههاي ارايه شده درباره عدالت جنسيتي به جامعه است و براي فرهنگسازي لازم است اين موضوع در رسانه به صورت مدون تدوين و تشريح شود. بنابراين علاوه بر آنكه در هر رسانه بايد عدالت جنسيتي ميان زنان و مردان روزنامهنگار برقرار باشد، رسانه ميتواند گامهاي موثري را هم در جهت عدالت جنسيتي در جامعه بردارد. اگر عدالت جنسيتي را تعادل در نقشهاي گوناگون ميان زنان و مردان و توجه به آنان به صورت عادلانه بدانيم، رسانه در متعادلسازي نقشها ميتواند موثر باشد. مفاهيم و آموزههايي كه در رسانهها منتشر ميشوند نبايد بازتوليد نقشهاي مرسومي كه براي زنان تصور ميشود باشند. بايد به نقشهاي مختلف زنان و فعاليتهاي آنان در عرصه اجتماع نيز توجه شود و ترويج برابري و فرصتهاي برابر از رسالت رسانههاست. بنابراين در مباحث مربوط به زنان و خانواده، نقش رسانه، غير قابل انكار و انتظار از خبرنگاران و روزنامهنگاران در اينباره افزونتر است. به همين دليل معاونت زنان براي اطلاعرساني از وضعيت زنان در جاي جاي ايران، ترويج و آگاهي در حوزه زنان و مشاركت دادن نيمي از پيكره جامعه در توسعه كشور، دست خبرنگاران را به گرمي ميفشارد. با همافزايي اهالي رسانه مسائل زنان ميتواند به دغدغه مشترك زن و مرد و افراد جامعه تبديل شود تا بتوان روزي را انتظار داشت كه در آن سخن از تضييع حقوق زنان و مردان نسبت به يكديگر نرود. اين اتفاق با وجود آگاهيبخشي، اطلاعرساني و آموزش است كه ميتواند رخ دهد و هر سه اينها از كاركردهاي رسانه است. در واقع، رسانه ابزار اصلي براي ارتقاي سطح توجه به حقوق زنان و فرهنگسازي در اين زمينه است. هنگامي كه هنوز توجه به برخي حقوق و مسائل زنان همهگير نشده است اين خود زنان خبرنگار و روزنامهنگار هستند كه بايد پاي در عرصه اطلاعرساني، آگاهي بخشي و آموزش حقوق زنان بگذارند. خوشبختانه تعداد زنان خبرنگار ايران قابل توجه است و با وجود نسبت حضور آنان در رسانهها انتظار بيشتري براي شناختن و بازتاب و تحليل مسائل زنان نيز وجود دارد. امروزه رسانه تعريف گستردهاي يافته و فضاهاي حقيقي و مجازي مختلفي كاركرد رسانه را دارند. رسانه خود تبديل به قدرتي شده است كه از آن به عنوان ركن چهارم دموكراسي ياد ميشود. بايد از اين قدرت در راستاي تقويت زنان و خانواده بهره جست. زنان و دختران روزنامهنگار علاوه بر آنكه در زمينههاي مختلف سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در رسانه فعال هستند بايد اين عرصهها را به روي مسائل زنان نيز بگشايند و آنها را تحليل و ارزيابي كنند، توجه جامعه را به آن مسائل برانگيزند و به توانمندي زنان در عرصههاي مختلف ياري رسانند تا همانطور كه زنان خبرنگار و روزنامهنگار توانمندي داريم، زنان فعال سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي توانمندي نيز تربيت شده و شناخته شوند.
٭ دبير كارگروه رسانه معاونت زنان وخانواده رياستجمهوري