اين هفته آيين رونمايي از كتاب «گوهر مقصود: منتخبي از مجموعه آثار خوشنويسي استاد حبيب رمضانپور» در فرهنگستان هنر برگزار ميشود. رويدادي كه پس از وقفهاي طولاني در چاپ و نشر كتابهاي وزين از سوي انتشارات فرهنگستان هنر يا موسسه تاليف و ترجمه آثار هنري (متن)، بايد به فال نيك گرفت و به آن اميد بست. انتشار هر كتاب، غرس نهالي جديد در باغ فرهنگ و دانش است و اين روزها سخت محتاج چنين نهالستاني سبز و آباديم. بيشك در بسط و رونق فرهنگ هر نهادي ماموريتي مشخص هماهنگ با اساسنامه خود دارد و ساز و كار تعيين سياستها و راهبردها و اولويتهاي اجرايي آن توسط گروهها و شوراهاي متشكل از صاحبنظران و نخبگان در همان اساسنامهها پيشبيني شده است. حتي اگر چاپ يك كتاب باشد. در فرهنگستان هنر نيز از ديرباز انجام طرحهاي پژوهشي و برگزاري رويدادهاي كلان علمي و پژوهشي و هنر و انتشار كتابها و مجلات در گروههاي تخصصي و شوراهاي علمي برنامهريزي ميشد. اما ظاهرا آن فرآيندهاي همافزاييها و تصميمگيري جمعي و شورايي (كه منجر رويدادها و دستاوردهاي درخشان و جريانساز ميشد) جاي خود را به تصميمگيريهاي فردي و سليقهاي داده است. فرآيند انتشار كتاب «گوهر مقصود» نيز بدون بهرهگيري از رايزنيهاي تخصصي و تمسّك به خرد جمعي رقم خورده است. اين قلم بر آن نيست همّت و زحمت متوليان شكلگيري «گوهر مقصود» را زائل و بياجر جلوه نمايد يا جايگاه و رتبه هنري خطاط زبردست را به هيچ انگارد. حاشا كه انصاف همچنين نبُود و بايد سرامدان هنر را بر ديده نهاد و بر دستانشان بوسه زد. غرض دلالت بر جايگاه و شأن فرهنگستان هنر و يادآوري ساز و كارهاي معمول و الگوها و اولويتهاي انتخاب و نشر آثار پژوهشي و هنري است. نگاهي به كارنامه و دستاوردهاي پژوهشي و هنري فرهنگستان هنر در زمينه خوشنويسي، حكايت از پايبندي اعضا و گروهها و مديران به اصول و روشهاي توافق شده بين استادان و صاحبنظران اين شاخه از هنرهاي ايراني است. كافي است نگاهي به سطح برنامهها و رويدادها و منشورات فرهنگستان هنر در حوزه خوشنويسي بيفكنيم. برگزاري دوسالانههاي خوشنويسي جهان اسلام، همايشهاي ملي با موضوع مكاتب خوشنويسي ايران و انتشار كتابها و مقالات تخصصي خوشنويسي و...، همگي با انتخاب، بررسي و ارزيابي و داوري توسط اعضاي گروهها و شوراهاي علمي و هنري صورت گرفته است. با اين سوابق درخشان در ساماندهي به آثار هنري و پژوهشي شايسته است مديران كنوني فرهنگستان هنر، به حرمت قلم، كتابت و كتاب و در راستاي روشنگري و شفافسازي، به اين پرسشهاي اهل فن پاسخ گويند كه:
- چه فرآيند يا سازوكار تخصصي براي انتخاب استاد حبيب رمضانپور و چاپ آثار ايشان طي شده است؟
- ضرورت و اولويت انتشار منتخب آثار ايشان چه بوده است؟ آيا واسپاري اين كار به موسسات انتشاراتي خصوصي ممكن نبود؟
- با وجود كمبود اعتبارات مالي براي اجرا و پيشبرد طرحهاي پژوهشي ملي و انتشار كتابهاي تخصصي، چاپ آثار هنري، بدون پشتوانه پژوهشي در قالب كتابي نفيس چه توجيه منطقي دارد؟
- اگر باب چاپ مجموعه آثار هنرمندان برتر يا همسطح استاد رمضانپور گشوده شود، آيا فرهنگستان توان برآورده ساختن مطالبه هنرمندان عضو و غيرعضو فرهنگستان هنر و انتشار صدها كتاب نفيس در شاخههاي مختلف هنري را دارد؟
- انتشار اين كتاب برآورنده كدام نياز اساسي جامعه هنرمندان و هنرپژوهان و راهگشاي تبيين كدام راز نهفته و سّر نامكشوفي در قلمروی نستعليق ايراني است؟
به نظر ميرسد اقدام فرهنگستان هنر در انتشار اين كتاب نفيس از چند منظر قابل نقد و ارزيابي است:
نخست: فرآيند انتخاب، ارزيابي و تصويب انتشار كتاب در هيچ يك از مراجع و گروههاي تخصصي، شوراهاي پژوهشي و هنري مصوب فرهنگستان هنر طي نشده است و سازوكار حقوقي تنظيم و اجراي قرارداد انتشار در معاونت پژوهشي و هنري و موسسه متن فاقد شفافيت لازم است. گاهي و اغلب اوقات، طرحها را به يكي از گروههاي تخصصي ارسال ميكنند. حتي گروه هنرهاي سنتي كه به عنوان مرجع تصويب طرحها و رويدادهاي هنرهاي سنتي، نظير خوشنويسي و حتي اعضاي علمي موسسه متن، نقش موثري در اين تصميم نداشته است.
دوم: پيشتر آثار گرانسنگي نظير «گلستان هنر قاضي احمد قمي»، «پندنامه جامي (نسخه كهن)»، «مصحف روشن: معرفي برخي از نسخههاي خطي قرآن در موزههاي شيراز (قرن هفتم تا نهم هجري)»، «سرمشق، منتخبي از همايش بينالمللي خوشنويسي جهان اسلام»، «سطر مستور: تاريخ و سبكشناسي كوفي شرقي» و «خوشنويسي اسلامي»، «اصطلاحات خوشنويسي در شعر شاعران بزرگ ايران»، «گردهمايي مكتب اصفهان: مجموعه مقالات خوشنويسي»، «مجموعه مقالات خوشنويسي: گردهمايي مكتب شيراز»، «سبكشناسي خوشنويسي قاجار» و برخي نسخههاي نفيس نگارگري مشتمل بر قطعات ارزشمند و درخشان خوشنويسي نظير «شاهنامه شاه طهماسبي»، «مرقع هند و ايراني»، «خمسه نظامي شاه طهماسبي»، «فالنامه شاه طهماسبي» و نظاير آن از سوي انتشارات فرهنگستان هنر (موسسه متن) به چاپ رسيده است.
در ميان آثار خوشنويسي انتشارات فرهنگستان تنها مجموعه آثار استاد فقيد آيتالله نجومي از عضو پيوسته (جاويد) فرهنگستان، با عنوان «يادگارهاي ماندگار از استاد فرهيخته روزگار سيد مرتضي نجومي» به چاپ رسيده است. شأن و جايگاه علمي، فقهي و هنري آيتالله نجومي بر همگان آشكار است. منتخب آثار اين خوشنويس (ثلث، نستعليق، شكسته نستعليق، نسخ و خطوط متفرقه)، صحاف هنري، مذّهب، قطاط و وصال و نقاش برجسته با ارزيابي تصويب گروههاي تخصصي و طي مراحل ارزيابي آثار پس از درگذشت ايشان به چاپ رسيد. به نظر ميرسد فرهنگستان هنر با چنين پيشينهاي در انتشار پژوهشها و مجموعه آثار خوشنويسي، در چاپ كتاب «گوهر مقصود» از مسير خود خارج شده و از توجيه افكار عمومي جامعه هنري باز خواهد ماند.
سوم: عيار و تراز خط ميرزا غلامرضا و ميرعماد بر كسي پوشيده نيست و آثار او همواره در معرض مطالعه و سرمشقگيري خوشنويسان و هنرپژوهان بوده است. خوشبختانه آثار اين استادان برجسته به واسطه پيشرفت فناوريهاي فضاي مجازي با كيفيت مطلوب، براي مراجعه و مشق نظري يا عملي در دسترس همگان است. قلم استاد رمضانپور نيز دلبستگي كاملي به سبك اين دو استاد دارد و الحق كه رجوع به اصل و پيروي از بزرگان شايسته و بايسته است. اما هنرمند بايد فرزند زمانه خويش هم باشد. در حالي كه آثار استاد رمضانپور، بهويژه آثار «گوهر مقصود» در قالب، محتوا، كتابآرايي، جدولكشي، رنگبندي، قالبهاي قطعهنويسي، چليپا، سياهمشق و ديگر آرايهها و شكلهاي كتابت، جملگي نتوانسته است پا را فراتر از سبك و سياق گذشتگان بگذارد و به نوآوري، خلاقيت و سبك شخصي در چارچوب سنت دست يابد و در سطح تكرار باقي مانده است.
چهارم: كتاب «گوهر مقصود» برخلاف انتظار فاقد پژوهش يا مقدمه تخصصي مناسب در معرفي سبك استاد است. يادداشت استاد اخوين و معرفينامه خودنگاشت هنرمند، بسيار اجمالي و تشريفاتي است. يادداشت استاد احصايي نيز تاييديه اخذ نشان درجه يك هنرمند است و نگارش آن براي چاپ در اين كتاب نبوده است. اصولا چنين كتابهايي به روال معهود انتشارات فرهنگستان هنر بايد همزمان دربردارنده دو جنبه پژوهشي و هنري باشد تا براي مخاطب قابل استفاده باشد. چنانچه خود هنرمند ذكر كردهاند شيوه ميرعماد پر از راز و رمز است. استاد سيد حسن ميرخاني نيز بر اين نكته تاكيد دارند كه: خوشنويسي هزاران نكته باريك و مكتوم دارد كه بايد شرح و بسطشان داد. و اين لزوم پرداختن به ابعاد پژوهشي و نقد آثار خوشنويسي را در چنين كتابهايي آشكار ميسازد.
«جز مفردات و دقت وصافي و زور دست خط را هزار نكته باريك ديگر است
آگاه كم كسي بود از نكتههاي خط گر صادقي زبنده تو را نيك باور است»
پنجم: ساحت خوشنويسي از گذشته تا به امروز نظير ساير حوزهها پر از رقابتهاي تلخ و شيرين و گاهي چالشبرانگيز است. لذا ورود فرهنگستان به اين حوزه بايد با دقت، ظرافت و متاملانه و پرهيز از ورود به چالشها و رقابتهاي اشخاص و گروهها باشد. چاپ مجموعه آثار يك هنرمند، تاييد و اعطاي امتيازي ويژه به اوست و ممكن است موجب رنجش و ايجاد توقع در ساير هنرمندان برتر يا همتراز شود. شايسته بود اين كتاب به انتشار منتخب آثار گروهي از سرآمدان خوشنويسي و استادان خط اختصاص مييافت، بزرگاني که دل در گروی سبك قدما دارند. بيشك در پيش گرفتن روش مشاركتي در انتخاب و ارزيابي تخصصي استادان خوشنويسي و آثار آنان براي انتشار، شائبهها را ميزدود و چاپ آثار به همراه مقالات نقد و جريانشناسي و سبكشناسي آثار خوشنويسي معاصر بسيار مفيدتر مينمود.
ششم: گويا براي انتشار كتاب (صفحهآرايي، چاپ و طلاكوبي و صحافي) مبلغي بالغ بر ۱۰ ميليارد ريال از اعتبارات فرهنگستان هزينه شده است و قيمت هر نسخه از آن در حدود ۵/۲ ميليون تومان برآورد شده است كه خريد آن براي بسياري از هنرمندان و هنرپژوهان دشوار و براي برخي آرزوست. اين در حالي است كه اجراي بسياري از طرحهاي پژوهشي و چاپ برخي كتابهاي آماده انتشار فرهنگستان هنر، به دليل نبود يا كمبود اعتبار يا عدم تخصيص بودجه مسكوت و معلّق مانده است. به نظر ميرسد در حالي كه اجراي طرحهاي كلاني نظير «دانشنامه هنرهاي از ياد رفته هنر ايران» و برگزاري رويدادهاي ملي نظير «كلك خيالانگيز: پاسداشت سرآمدان هنرهاي سنتي ايران» و بسياري از طرحها و رويدادهاي پژوهشي و هنري گروههاي تخصصي، به سبب كمبود اعتبارات، مسكوت مانده، اختصاص چنين اعتبار نسبتا هنگفتي براي چاپ مجموعه آثار يك هنرمند، چندان با اصول مديريتي سازمانهاي دولتي سازگار نيست. با همه اين نقدها و گلايهها، انتشار مجموعه آثار خوشنويسي «گوهر مقصود» را به استاد حبيب رمضانپور تبريك ميگويم و از درگاه خداي مهربان براي خوشنويسان سرزمينم سلامتي و بهروزي و براي متوليان فرهنگ و هنر، تدبير و عدالت و بهرهگيري از نظرات صاحبنظران آگاه و دلسوز فرهنگ و هنر را مسألت دارم.
عضو سابق گروه تخصصي هنرهاي سنتي و صنايع دستي فرهنگستان هنر. 1403