سيد محمد بهشتي، رييس اسبق سازمان ميراث فرهنگي: چه كساني مزاحم اتوبوس گردشگران امريكايي شدند؟
چند ماه قبل فهرستي از پربازديدترين شهرهاي جهان در سال 2023 منتشر شد و در اين گزارش، استانبول در رديف اول اين فهرست بود. وقتي آمار گردشگران ورودي به شهر استانبول را با وضعيت گردشگري كل ايران مقايسه ميكنيم متاسفانه به نتايج تلخي ميرسيم. آمارهاي دورهاي ورود گردشگر خارجي به ايران طي دو دهه اخير نشان ميدهد كه از نيمه دهه 1380، وضع خوبي بابت ورود گردشگران به ايران نداشتيم. اگر چه كه در سالهايي مثل ايام بعد از توافق برجام، آمار ورود گردشگر خارجي به ايران تا حدي بهبود يافت ولي از نيمه سال 1401، ورود گردشگر خارجي به ايران تقريبا به صفر رسيد. البته منظور از گردشگر، توريست فرهنگي و گردشگران اروپايي و غير از وروديهاي همسايگاني جز افغانستان و عراق است كه با اهداف اقتصادي و درماني راهي ايران ميشوند. از نيمه 1401 و به دنبال ناآراميها در كشور، فعالان صنعت گردشگري به صراحت از لغو گسترده تورهاي گردشگري اروپايي و امريكاي لاتين به مقصد ايران خبر دادند و اين وضع تا نيمه سال 1402 هم ادامه داشت و در سه ماهه اخير به دنبال بروز تنشها ميان ايران و اسراييل تشديد شد. حالا سوال اين است؛ چه كنيم كه ميزبان خوبي براي گردشگران فرهنگي و توريستهاي واقعي باشيم؟
مشكل كاهش ورود گردشگر به ايران اين نيست كه مثلا بابت معرفي جذابيتهاي تاريخي و فرهنگي ايران به دنيا ضعف و قصوري داشتهايم بلكه اگر امروز كمتر از سالهاي قبل شاهد ورود گردشگران اروپايي و امريكايي به ايران هستيم، به دليل ايرانهراسي است و ديگر هيچ. اگر گردشگر ميخواهيم، بايد براي رفع ايرانهراسي اقدام كنيم و تمام نهادها بايد به اين مساله توجه كنند كه آيا اقداماتشان در جهت تقويت يا تضعيف ايرانهراسي است كه البته با نگاهي به عملكرد دستگاههاي مختلف در كشورمان، به نظر ميرسد كه اين موضوع، در دستور كار نيست چرا كه بسياري اوقات با رفتارهايي حتي آب به آسياب ايرانهراسي ميريزند آن هم در حالي كه سرمايهگذاري عظيمي در زمينه تقويت ايرانهراسي از سوي اروپاي غربي و امريكاي شمالي صورت گرفته و با اين حال، ما هم اين وضعيت را با رفتارهايمان تقويت ميكنيم. حالا با چنين شرايطي، بايد منتظر ورود گردشگر باشيم؟ همان طور كه شما اشاره كرديد، به دنبال امضاي توافق برجام، شاهد رونق فوقالعادهاي در حوزه گردشگري بوديم چنانكه در آن زمان تقريبا تمام هتلهاي ايران توسط تورها و گردشگران خارجي رزرو شد. اين وضع نشان ميدهد كه ايران براي جذب گردشگر نيازي به تبليغ ندارد بلكه فقط كافي است ايرانهراسي تا حدي تضعيف شود و تقليل پيدا كند چون تا وقتي ايرانهراسي به قوت خود باقي باشد، در صنعت گردشگري خارجي هيچ خبر خوشي نخواهيم شنيد. اين، پاسخ به همه افرادي است كه فكر ميكنند مشكل ما براي جذب توريست، هتلهاي پرستاره يا سرويس بهداشتي تميز يا ضعف در ارائه خدمات است. البته در اين زمينهها هم مشكلاتي هست ولي اين مشكلات در مقايسه با مهمترين مشكلمان كه همان ايرانهراسي است، تقريبا هيچ است. ماههاست كه در بسياري از كشورهايي كه گردشگرفرست محسوب ميشوند و ظاهرا روابط خوبي هم با ما دارند، هشدارهايي از سوي وزارت خارجهشان مبني بر پرهيز از سفر به ايران منتشر شده است. وزارت امور خارجه ما بايد در اين زمينه فعال باشد و از همتايان خودش بپرسد كه چرا چنين هشداري مطرح كردهاند؟ تضعيف ايرانهراسي بايد در دستور كار تمام دستگاههاي ما قرار بگيرد و تعريف جديدي از سوي تمام دستگاهها به جهان مخابره شود مبني بر اينكه آغوش ايران به روي گردشگر باز است و در مقام ميزبان، لبخند بزنيم و روي خوش نشان بدهيم. وضعيت امروز اينگونه است كه نه تنها چنين اقداماتي انجام نميدهيم، بلكه در حال معرفي الگوي تازهای از گردشگري به دنيا هستيم؛ الگويي با اين مضمون كه گردشگر خارجي نميداند اگر به ايران بيايد، آيا زنده به كشور خودش برميگردد يا خير؟ و توريستي كه عازم ايران است، بايد به تمام اعضاي خانواده و دوستانش پاسخگو باشد كه چرا ايران را انتخاب كرده و مگر نميداند كه اين كشور خطرناك است و... اين الگو بايد اصلاح ميشد كه نشده است. بايد به جاي اين الگو به دنيا اعلام ميكرديم كه ايران يكي از امنترين كشورها در حوزه گردشگري است در حالي كه ما براي گردشگران خارجي، تصوري ساختهايم كه آنها در سفر به ايران بابت امنيت جاني نگران ميشوند.
بعد از امضاي توافق برجام هم اعداد گردشگري ورودي ما صرفا نسبت به سالهاي قبلش بهبود داشت وگرنه هيچ وقت اعداد گردشگر ورودي و توريست فرهنگي ما قابل رقابت با تركيه و فرانسه و ايتاليا نبوده.
در تركيه، اولويت اول و دستور كار تمام وزارتخانهها، رونق گردشگري است.
رونق گردشگري يعني چه؟
يعني كه حتي وزارت بهداري و وزارت علوم و وزارت راه تركيه هم موظف به توسعه گردشگري هستند و اگر كوچكترين مانعي در توسعه گردشگري ايجاد كنند، توبيخ ميشوند. در تركيه هيچ نهادي حق ندارد بگويد كه رونق گردشگري فقط وظيفه وزارت گردشگري است ولي در ايران، غير از وزارت ميراث فرهنگي، هيچ فرد و نهادي به فكر توسعه گردشگري نيست. وضع فرودگاه امام مصداق روشن از اين شرايط است چون اولين مواجهه گردشگر ورودي با كشور ما، فرودگاه امام است. آيا شما در فرودگاه امام، آغوش باز براي گردشگر ورودي ميبينيد؟ بنابراين، رونق گردشگري در دستور كار ما نيست آن هم در حالي كه با مساله ايرانهراسي مواجهيم و به شدت لازم است كه اولويت اول تمام نهادهاي كشور، رونق گردشگري باشد.
شما در دولت اصلاحات مسوول سازمان ميراث فرهنگي بوديد. دي ماه 1382 و در دولت دوم آقاي خاتمي، وقتي زلزله بم اتفاق افتاد، در حدي آغوش ايران براي پذيرش گردشگر باز بود كه پرنس انگليس براي بازديد از ويرانههاي ارگ بم به ايران آمد و اين اتفاق از زمان زلزله بويينزهرا و سفر ملكه هلند به منطقه زلزلهزده، بيسابقه بود. با توجه به اينكه آقاي خاتمي با شعار گفتوگوي تمدنها با دنيا صحبت ميكرد، به ياد داريد كه در آن زمان فضايي كه دولت براي پذيرش گردشگر خارجي ايجاد كرد چگونه بود؟
با همين شعار، تعداد گردشگر به ايران افزايش يافت؛ اما ضمنا به ياد داريد كه آقاي خاتمي گفتند در طول دوره رياستجمهوريشان در هر 9 روز با يك بحران مواجه بودند؟ همان زمان هم افراد و گروههايي براي ورود گردشگر خارجي بحران ايجاد ميكردند. چه كساني براي اتوبوس امريكاييها مزاحمت ايجاد كردند؟
دولت مكلف شده كه تا پايان برنامه هفتم توسعه تعداد گردشگران ورودي به كشور به 15 ميليون نفر برسد. آيا چنين هدفي محقق خواهد شد؟
در همین برنامه 5 ساله هفتم، هيچ كدام از لوازم مورد نياز رونق گردشگري پيشبيني نشده و بنابراين چنين هدفي محقق نميشود. پيشبيني نشدن لوازم رونق گردشگري مثل اين است كه شما قصد سفر به اصفهان داشته باشيد ولي بليت اتوبوس نخريد و وسايل خود را آماده نكنيد و هتل رزرو نكنيد و راهي جاده اصفهان نشويد و فقط از قصد سفر به اصفهان صحبت كنيد. طبيعي است كه سفر شما انجام نخواهد شد چون هيچ كدام از لوازم سفرتان را آماده نكردهايد.