چگونه سوژههاي نقاشي خودتان را انتخاب ميكنيد؟
از دوران كودكي با ابرها و سنگها بازي تصويري داشتهام و اين تصويرسازي از ابرها در ذهنم، هميشه با من همراه بوده. تا زماني كه بزرگ شدم، و در رازونيازهايم با خداوند، از او ميخواستم كه يك هنر ديگر، غير از هنرِ زندگي كردن را به من بياموزد. شبيخوابي ديدم كه بسيار شگفتزده شدم، و آن «پرواز طاووسها» بود. دوباره با خداوند صحبت كردم كه «من كه بلد نيستم بكشم.شما ياري كنيد.» و ندايي شنيدم كه «بكش»، و من كشيدم؛ كه آن تابلو را هنوز دارم. بهجرات ميتوانم بگويم كه تمام آثاري كه من دارم به صورت الهام به من گفته ميشود و من ميكشم. ولي بايد بگويم كه تمام نقاشيهاي من داستان دارند؛ مثل نقاشي «آدم و حوا» كه در لحظه رخ ميدهد. بهعبارتي، هر موقع كه لحظه كشيدن پيش ميآيد، بايد در همان دم نقاشي بكشم.
از نظر حرفهاي، چه شخصي بيشترين تأثير را بر شما گذاشته است؟
بهجرات ميتوانم بگويم اول خدا، بعد بچههايم، و البته شايد طبيعت. رنگهاي شاد و زنده را از طبيعت گرفتهام.
بزرگترين درس زندگي را از چه كسي گرفتيد؟
خانواده مادرم بسيار شاد بودند. بيشترين درس را از مادربزرگم گرفتم كه آن درسِ اخلاق است، يعني رفتارم با همه خوب و شاديآفرين باشد و اينكه انرژياي باشم براي حركت ديگران.
بزرگترين دستاورد شما در حرفهتان چيست؟
اول، «محبتي » كه در آثارم ميبينم. بايد بگويم كه با شروع نقاشي، تولدي دوباره داشتهام. با هر نقاشي، انگار دوباره زاده ميشوم و روح و انرژي ميگيرم، و بايد اذعان كنم كه نقاشي باعث شد از يك فردي كه هميشه در خانه ميماند به يك زن فعال اجتماعي و تاثيرگذار در جامعه تبديل شوم.
بزرگترين دستاورد شما در زندگي چيست؟
خوبيهاي همسرم، خوبيهاي بچههايم، و اينكه همه را دوست دارم.
فلسفه شما در حرفهتان چيست؟
براي دلِ خودم ميكشم؛ براي اينكه شاد باشم و مزاحم هيچكسي نباشم و بدبين به دنيا هم نباشم.
فلسفه شما در مورد اوقات فراغت چيست؟
قصه ميگويم. قصه زياد بلد هستم و ميگويم، تا شنوندهها را شادكنم، اطلاعات خوب به آنها بدهم و از بدي دورشان كنم.
آيا موضوع مورد علاقهاي داريد كه تا به حال فرصت انجام آن را پيدا نكردهايد و دوست داشته باشيد به آن بپردازيد؟
ويولن بنوازم. البته اسكيتبازي و خوانندگي را هم دوست دارم. بالاخره هم يك روزي يكي از اين كارها را انجام خواهم داد.
آيا سرگرمي خاصي داريد؟
هديه دادن. سرگرمي من هديه دادن است. دوست دارم به همه هديه بدهم و هميشه در حال هديه دادن هستم.
هنرمند يا گروه هنري محبوب شما كدام است؟
مرضيه (خديجه اشرفالسادات مرتضايي)، سيما بينا و بيژن مرتضوي؛ و البته، ادِل (ادِل لوري بلو ادكينز) .
اگر بنا شود يك تا چهار شخصيت را براي شام دعوت كنيد، آنها چه كساني خواهند بود؟
دوست دارم خوشاخلاقها را دعوت كنم. اول از همه، خدا، و بعد، سيما بينا، محمدرضا شجريان و همايون شجريان. شام هم كشكبادمجان خواهيم داشت.
چه چيزي جمعآوري ميكنيد؟
هيچ چيز. دوست دارم همهچيزم را ببخشم. در تضاد با جمعآوري هستم.
باارزشترين دارايي شما چيست؟
بچههايم.
بزرگترين نگراني و ترس شما چيست؟
ترس كه اصلن ندارم، چون خدا را در كنارم دارم. و بزرگترين نگرانيام اين است خدا يك زماني از من دور شود.
اگر بنا باشد از فردا اين كاري كه انجام ميدهيد را نكنيد، چه حرفهاي را انتخاب خواهيد كرد؟
يك پتو ميكشم روي سرم و قشنگ و راحت ميخوابم.
از كتاب يك فنجان قهوه با ...