بحران سوريه؛ تركيه با چه فرصتها و چالشهايي روبهرو است؟
سرمايه آنكارا در شام نقد شد!
رقابتهاي دامنهدار تهران و آنكارا از قفقاز تا دمشق و بغداد
سقوط زودهنگام بشار اسد رييسجمهور سوريه در اكثر پايتختهاي خاورميانه نگرانيهاي زيادي را به همراه داشت. اما به ادعاي گروهي از ناظران، آنكارا جزو اين پايتختها نيست. رجب طيب اردوغان، رييسجمهور تركيه، به جاي نگراني درباره چشمانداز سوريه پس از بيش از يك دهه درگيري، فرصتهايي را پيش روي خود ميبيند. ناظران براي خوشبيني او دلايلي (ادعايي) را مستند ميكنند؛ يكي از آن دلايل اين است كه از ميان تمامي بازيگران اصلي منطقه، آنكارا قويترين كانالهاي ارتباطي و تاريخچه همكاري با گروه تحريرالشام در دمشق را دارد.
گروه هيات تحريرالشام يك گروه تكفيري و راديكال بوده كه قبلا با القاعده مرتبط بوده و توسط تركيه، ايالات متحده و سازمان ملل به عنوان يك گروه تروريستي شناخته ميشود. با وجود اين نامگذاريها، تركيه بهطور غيرمستقيم به تحريرالشام كمك كرده است. به ادعاي برخي نشريات خارجي حضور نظامي تركيه در شهر ادلب در شمال غرب سوريه عمدتا اين گروه را از حملات نيروهاي دولتي سوريه محافظت كرده و به آنها اجازه داده است كه سالها بدون مزاحمت اين استان (ادلب) را اداره كنند. تركيه همچنين مديريت جريان كمكهاي بينالمللي به مناطق تحت كنترل تحريرالشام را بر عهده داشته كه اين امر مشروعيت اين گروه در ميان محليها را افزايش داده است. تمام اين عوامل منجر به نفوذ تركيه در گروه تحريرالشام طي سالهاي اخير شده است.
فارن افرز در ادامه گزارش ادعايي خود آورده است كه بشار اسد سالها به درخواستهاي همكاري تركيه پاسخي نداده بود. به گونهاي كه طي اين سالها اردوغان تلاش ميكرد روابط خود را با دمشق بهبود ببخشد و ميليونها پناهجوي سوري را كه حضورشان در تركيه حمايت از حزب حاكم او را تضعيف كرده بود، به كشورشان بازگرداند. همزمان به دليل حملات اسراييل به غزه و لبنان و حواس پرتي روسيه در اوكراين، اردوغان فرصتي را براي مجبور كردن رييسجمهور سوريه در راستاي نشستن بر سر ميز مذاكره پيش روي خود ديد.
اكنون كه بشار اسد بهطور كامل از صحنه خارج شده؛ اردوغان آماده است تا از سرمايهگذاريهاي خود در ميان مخالفين سوريه نهايت بهرهبرداري را داشته باشد. در ادامه گزارش ادعايي فارن افرز آمده است كه شرايط به گونهاي براي تركيه در سوريه فراهم است كه ايران و روسيه كه رقباي اصلي تركيه در سوريه تحت تاثير تحولات يك سال اخير خاورميانه قرار گرفتهاند. از طرفي سقوط دولت در سوريه حتي ميتواند پنجرهاي براي خروج نيروهاي باقي مانده امريكايي فراهم كند، كه اين امر هدف ديرينه آنكارا بوده است. به ادعاي اين نشريه اگر تركيه بتواند از خطرات احتمالي پيش روي خود جلوگيري كند، ممكن است در جنگ داخلي سوريه به عنوان برنده ظاهر شود. به گزارش ديگر نشريات خارجي اما مسير اردوغان براي نفوذ در سوريه هميشه پر از چالش بوده است. به گونهاي كه پس از آغاز دور اول درگيريها در اين كشور در سال ۲۰۱۱، آنكارا به حامي پرشور اپوزيسيون دولت در اين كشور تبديل شد و كمكهاي مالي و نظامي به گروههاي شورشي ارايه داد و حتي به آنها اجازه داد از خاك تركيه براي سازماندهي و راهاندازي حملات استفاده كنند. آنكارا در آن بازه زماني اميدوار بود كه با تشكيل دولتي متشكل از اوپوزيسيون مورد حمايت خود در دمشق، نفوذ منطقهاي تركيه افزايش يابد. اما با طولاني شدن جنگ داخلي سوريه، اين وضعيت براي تركيه مشكلاتي ايجاد كرد. همزمان تلاشهاي آنكارا براي تغيير دولت اسد ، روابط دوستانه قبلياش با اعراب منطقه را تحت تاثير قرار داد. تركيه با مصر، عراق، اردن، عربستان سعودي و امارات و همچنين از سوي ديگر با حاميان دولت سوريه يعني ايران و روسيه، دچار تنشهايي شد. تركيه با مصر، عراق، اردن، عربستان سعودي و امارات متحده عربي و همچنين با قدرتمندترين حاميان اسد، ايران و روسيه، درگير شد. انزواي آنكارا باعث شد كه ابراهيم كالين، مشاور ارشد سياسي اردوغان در سال 2013 از تعهد تركيه به مخالفان سوري به عنوان سياست خارجي «انزوايي گرانبها» ياد كند.
نكته حياتي در اين رابطه اين است كه درگيري سوريه همزمان روابط پرتنش تركيه با ايالات متحده را به يك كابوس استراتژيك تبديل كرد. تصميم ايالات متحده در سال ۲۰۱۴ براي تامين تسليحاتي واحدهاي حفاظت از مردم كرد سوريه (YPG) گروهي كه آنكارا آن را يك سازمان تروريستي ميداند نقطه عطفي در روابط دوجانبه ميان آنكارا و واشنگتن بود. از منظر ايالات متحده، حمايت از كردها پس از ماهها تلاش ناموفق براي متقاعد كردن تركيه به انجام اقدامات بيشتر براي سركوب داعش به يك ضرورت استراتژيك تبديل شد. واشنگتن، كه بهطور فزايندهاي از بيتوجهي تركيه به فعاليتهاي داعش در داخل مرزهايش نااميد شده بود، گزينه بهتري را مقابل خود نميديد. از سوي ديگر، آنكارا تصميم همپيمان خود براي تسليح دشمناتش را خيانت به خود تعبير كرد.
با تشديد منازعات ميان تركيه و ايالات متحده، روسيه از اين وضعيت نهايت بهرهبرداري را كرد. مسكو در سال ۲۰۱۵ براي نجات بشار اسد وارد سوريه شد و منافع خود را در تضاد با منافع آنكارا قرار داد. به گونهاي كه روسيه در سوريه برتري واضحي داشت و اردوغان چارهاي جز همكاري با ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه، نداشت. در ادامه گزارش ادعايي فارن افرز آمده است كه تنها با چراغ سبز مسكو بود كه تركيه توانست در سال ۲۰۱۹ به شمال سوريه حمله نظامي كرده تا پيشرويهاي كردها را مهار كند. برخي بر اين باورند كه تصميم اردوغان براي خريد سيستمهاي دفاع موشكي 400 - S روسي با هدف به دست آوردن حمايت مسكو جهت حمله به مواضع كردها انجام شد. اكنون اما با سقوط بشار اسد در سوريه توازن قوا به سرعت به نفع تركيه تغيير كرده است. چرا كه برخي ناظران در اين رابطه مدعياند سقوط اسد نه تنها به تركيه آزادي عمل بيشتري در سوريه ميدهد، بلكه اعتبار روسيه را در ديگر مناطق حوزه رقابت دو بازيگر تضعيف خواهد كرد. آفريقا يكي از اين مناطق است. مداخله در سوريه به پوتين كمك كرد از اين اعتبار براي ايجاد روابط نزديك با آفريقا به ويژه در مناطق ساحلي، بهرهبرداري كند، در حالي كه تركيه تلاش ميكرد خود را به عنوان يك گزينه جايگزين مسكو معرفي كند. به ادعاي فارن افرز سقوط بشار اسد تصوير روسيه را مخدوش كرده و شراكتهايش طي سالهاي اخير را تهديد ميكند. خلأ ايجاد شده ناشي از عدم حضور نظامي مسكو در سوريه ميتواند تركيه را به عنوان گزينه جايگزين معرفي كند.
به ادعاي ديگر نشرياتي كه تحولات اخير سوريه را تحليل ميكنند سقوط اسد همچنين روابط تركيه و ايران را تحت تاثير قرار خواهد داد.پيش از اين در سوريه، ايران با كردهاي سوري در مبارزه با داعش هماهنگي داشت و به اين ترتيب نيروهاي تحت حمايت تركيه را در برخي مناطق كنار گذاشت. ناظران مدعياند اين عامل، مبارزه تركيه با حزب كارگران كردستان (PKK) را هم پيچيدهتر كرده بود. از طرفي ديگر در قفقاز جنوبي، آنكارا و تهران در فضايي رقابتي قرار دارند. حالا به ادعاي ناظران به واسطه تحولات شام، رقابت ديرينه دو قدرت منطقهاي ممكن است فراتر از قفقاز، در عراق و سوريه ادامه پيدا كند.
اما در بخش ديگري از گزارش اين نشريه آمده است كه سقوط دولت در سوريه احتمالا به اردوغان يك مزيت ديگر نيز خواهد داد: فرصت آشتي با واشنگتن. حضور نظامي ايالات متحده در سوريه و همكاري با كردها روابط دوجانبه را تحت فشار قرار داده و عملياتهاي تركيه در منطقه را پيچيده كرده است. در سال ۲۰۱۹، چند روز پس از آنكه دونالد ترامپ، رييسجمهور وقت ايالات متحده، اعلام كرد كه نيروهاي امريكايي از سوريه خارج خواهند شد، آنكارا دستور حمله نظامي به متحدان كرد سوريه تحت حمايت واشنگتن را صادر كرد. ترامپ خشمگين با وضع تحريمهايي قول داد كه تعداد كمي از نيروهاي امريكايي را در بخشهايي از سوريه براي حفاظت از تأسيسات نفتي نگه دارد. آنكارا مدتهاست كه خواهان خروج نيروهاي امريكايي بوده و انتخاب ترامپ به عنوان رييسجمهور براي دوره دوم اميدها را براي تركيه زنده كرد كه او در نهايت نيروهاي باقي مانده امريكايي را به كشورشان بازگرداند. خروج بشار اسد ميتواند اين نتيجه را محتملتر كند.
در ادامه گزارش فارن افرز به اين فرضيه مهم اشاره شده كه اگرچه سوريه پس از اسد فرصتهايي براي آنكارا فراهم ميكند، اما همزمان خطرات غيرقابل انكاري وجود دارد كه نيروهاي راديكالي كه دولت سوريه را شكست دادند، ممكن است بيثباتي و افراطگرايي را ترويج دهند. چرا كه معمولا انتقال قدرت به اين سبك وسياق به ندرت به آرامي انجام ميشود. سيزده سال پس از قيام در ليبي كه به دست ناتو حمايت شد و منجر به سرنگوني و مرگ معمر قذافي شد، اين كشور همچنان در درگيري و هرج و مرج غرق شده است و جمعيت آن با وجود ثروت نفتي فراوان، رنج ميبرند. پس از بركناري صدام حسين در سال ۲۰۰۳، رهبران جديد عراق با مشكلاتي در راستاي تحكيم دموكراسي مواجه شدند و كشور دچار خشونتهاي وحشتناكي شدند. سوريه نيز امروز با چالشهايي بهمراتب مشابه و شايد حتي بزرگتر مواجه است. حال سوال اصلي اين است كه آيا گروههايي كه جايگزين دولت سوريه شدهاند ميتوانند به اين مشكلات رسيدگي كنند، همچنان مشخص نيست. اگر حاكمان جديد بتوانند براي بازسازي سوريه خيز جدي بردارند، تركيه قطعا نقش مهمي ايفا خواهد كرد. با اين تفاسير به نظر ميرسد كه آنكارا نخواهد توانست نحوه حكومتداري را به رهبران جديد در دمشق ديكته كند.
عامل ديگري كه بايد به آن توجه كرد اين است كه حاكميت تحريرالشام در ادلب به هيچوجه دموكراتيك نبوده است. آنكارا ممكن است از يك دولت جديد سوريه بخواهد كه حقوق زنان و اقليتها را تضمين كند، اما هيچ تضميني براي پاسخ مثبت اين گروه راديكال به اين درخواستها وجود ندارد. از طرفي ديگر مشكلات حل نشده كردها ميتواند به بيثباتي مداوم در شمال سوريه منجر شود كه احتمالا به تركيه نيز سرايت خواهد كرد. اگر شورشيان در به رسميت شناختن حقوق برابر براي تمام سوريها را در قانون و عمل موفق نباشند نتايج مطلوبي را براي آنكارا به دنبال نخواهد داشت. به گزارش فارن افرز همچنين خطر بازگشت داعش در اين شرايط وجود دارد. اين گروه تروريستي ممكن است با بهرهبرداري از اين دوره جديد هرج و مرج سعي كند دوباره خود را در اين كشور احيا و مستقر كند. اين درحالي است كه تركيه كه معمولا ميزبان بخشهايي از شبكههاي فعال داعش بوده در برابر حملات تروريستي آسيبپذير است.
بنابراين توسعه سياسي سوريه در كوتاهمدت نه تنها به نيتها و تواناييهاي دولت جديد بستگي دارد، بلكه همچنين به اقدامات قدرتهاي خارجي براي كمك به ثبات و بازسازي كشور نيز وابسته است. از طرفي اگر ائتلاف تحت رهبري تحريرالشام فشارهاي بينالمللي براي تحقق وعدههايش به تشكيل يك دولت فراگير و نهادهاي مدني را ناديده بگيرد، از سوي جهان طرد خواهد شد و يك سوريه منزوي به راحتي ميتواند دوباره به هرج و مرج و خشونت بازگردد. در اين صورت، تركيه بايد با همسايهاي كه از نظر اقتصادي ويران شده و توسط گروههاي مسلح رقيب پارهپاره شده، مواجه شود. اين شرايط منجر به احياي تروريسم و نيز بروز مجدد بيثباتي شده و در نهايت پشيماني اردوغان از اين موفقيت فاجعهبار را به دنبال خواهد داشت.