واپسين كورسوي نقدپذيري
پيمان طالبي
احتمالا شما هم شنيدهايد كه بعد از وقفه طولاني، بار ديگر پخش برنامه «مميزي» از شبكه نمايش خانگي از سر گرفته شده؛ برنامهاي كه با زباني طنازانه و بياني كنايي به بررسي مشكلات روز ميپرداخت و نقدهايي را به ساختار مميزي و سانسور وارد ميكرد. از مدتها پيش پخش اين برنامه متوقف شده بود و گويا همين نقدهاي كوچك كه بيشتر موجب سرگرمي مخاطب بودند نيز چندان توسط مسوولان برتافته نميشد. حالا بار ديگر «مميزي» برگشته و من كه دارم اين چند خط را مينويسم، نميدانم بايد اين را به حساب رويكرد دولت جديد و سعهصدر مسوولان آن در انتقادپذيري بگذارم يا چيز ديگر.
اما به بهانه اين ازسرگيري انتشار، نكتهاي كه به نظرم ميآيد، آن است كه حسن برنامه «مميزي» نه از حيث پرداختن به مقوله مميزي و سانسور كه از نظر به چالش كشاندن اين مقوله بود. سالهاست كه عدهاي براي توجيه امر مميزي توليدات هنري در كشور ما، به فرآيند بررسي آثار در كشورهاي ديگر استناد ميكنند، حال آنكه خود ميدانند در هيچ جاي دنيا، سانسور توليدات هنري به اين شدت و حدت نيست. در اين ميان، برنامهاي به جاي تحليلهاي بالا و پايين و چپ و راست امر سانسور يا تلاش بیثمر براي صورتبندي كردن اين امر غيرقابل پذيرش، آن را به طنز ميكشد. اين برخورد به نظر من، درستترين برخورد ممكن با امر مميزي و سانسور است.
باب انتقاد و نقدي كه سازنده باشد، چنانچه در جامعهاي گشوده شود و بگذارند گشوده بماند، چنانكه از نامش پيداست، «سازنده» خواهد بود و ذهنيت جامعه را به درستي شكل خواهد داد. در وفور برنامههايي با موضوع طنز كه بيشتر به لودگي ميمانند و در شرايطي كه سينماي ايران در حوزه آثار طنز، روز به روز در ورطهاي كه به دام آن گرفتار شده، فروتر ميرود از آثار خلاقانهاي چون «مميزي» بايد حمايت كرد و به اصطلاح پاي اين آثار ماند. هرچند نگارنده اين چند خط، خود به بخشهايي از «مميزي» نقدهايي هم دارد - و همچنين پيشنهادهايي براي بهتر شدنش - اما سخن بر سر واپسين روزنههاي نقد و نقدپذيري است. به اين اميد كه اين دريچه كمجان بسته نشود.