وزارت ورزش، نه جوانان!
امید علی بابایی
سال‌هاست وزارت ورزش و جوانان تشكيل شده، وزارتي كه براي نشان دادن اهميت مسائل جوانان، در كنار نام ورزش نام جوانان را نيز يدك مي‌كشد و چون بيشتر سنگيني بار ورزش و افتخارآفريني‌هاي آن هم بر دوش جوانان است، نام درستي برايش انتخاب كرده‌اند.
همه ترازوي عدالت را ديده‌ايد، تراز بودن دو كفه اين ترازو مشهورترين نماد برقراري عدالت است؛ در وزارتخانه‌اي كه ورزش يك كفه و جوانان كفه ديگر ترازو هستند بايد عدالت بين دو طرف برقرار باشد اما هميشه سنگيني كفه ورزش آشكار بوده است. در كشوري كه حداقل يك‌سوم جمعيت آن را جوانان تشكيل مي‌دهند، مسائل جوانان بايد اهميت و اولويت داشته باشد همان‌طور كه در ورودي وزارت ورزش و جوانان گفته‌اي از رهبر انقلاب قرار داده شده: «مساله جوانان در كشور ما بايد به يك مساله حقيقتا ملي تبديل شود. همه بايد در قبال جوانان احساس مسووليت كنند.» در حالت خوش‌بينانه مي‌توان گفت شرح وظايف و اختيارات بخش جوانان وزارتخانه نامعلوم است كه باعث سردرگمي مسوولان و متوليان امور جوانان مي‌شود تا نتوانند مسووليت خود را به درستي انجام دهند و در حالت بدبينانه چون بخش ورزش جنبه تبليغاتي و رسانه‌اي دارد وزرا بيشتر به امور ورزشي مي‌پردازند تا اگر موفقيتي هم كسب شود، بتوانند آن را به نام خود بزنند.
همان‌طور كه اشاره شد كاملا واضح است كه نقش‌آفرينان اصلي عرصه ورزش، جوانان هستند اما بين همين جوانان هم فرق مي‌گذارند يعني بخشي از ورزشكاران قهرمان و افتخارآفرين كه محبوب مردم نيز هستند، ممكن است كمتر از كساني كه به عنوان ورزشكار، جنجال‌آفرين و مغضوب مردم هستند موردتوجه قرار بگيرند، چون رشته ورزشي آنان پرطرفدار نيست!
مراسم تجليل از قهرمانان المپيك و پارالمپيك برگزار شد، سالن اجلاس سران مملو از جمعيت بود، مراسمي كه برگزاركننده اصلي آن وزارت ورزش و جوانان بود اما غالب جمعيت آن جوانان نبودند! احترام پيشكسوتان دلسوز واجب است چون آن دسته از پيشكسوتان دلسوز كه هنوز به كشف و پرورش استعدادها مي‌پردازند باعث افزوده شدن گنجينه ذخاير قهرمانان ايران عزيز مي‌شوند اما در اين بين و در اين مراسم‌ها بيشتر از پيشكسوتان چند رشته ورزشي خاص و آن‌هم پيشكسوتان جنجالي، ناكارآمد و هميشه در صحنه (كه برخي از آنان نه تنها كمكي به رشد ورزش و پرورش استعدادها نمي‌كنند بلكه چوب هم لاي چرخ اين جوانان مي‌گذارند و از قضا نزد مردم هم محبوبيتي ندارند) دعوت به عمل مي‌آيد و اتفاقا به طرز عجيبي بر اين‌گونه چينش و دعوت اصرار مي‌شود! يا مثلا تركيب پيشكسوتان دعوت شده به بازديد از جزيره بوموسي در قالب هيات همراه وزير محترم ورزش و جوانان با حضور برخي چهره‌ها كه بلافاصله بعد از ورود به سالن برگزاري مراسم هم به دعوت وزير در كنار ايشان نشستند و به خوش و بش با او پرداختند و ساير پيشكسوتاني كه شايد در نظر وزارتخانه محبوب هستند، تشكيل شده بود.
جالب اينجاست كه پيشكسوتان دعوت شده به مراسم تجليل از مدال‌آوران المپيك و پارالمپيك هم از نظر ميزان محبوبيت، قابل تأمل بودند! حضور برخي از اين افراد در چنين مراسمي شايد به اين خاطر باشد كه بقيه ياد بگيرند چگونه نقش پيشكسوتي و حمايت از جوانان را انجام دهند تا يك تيم ورزشي مفتخر به كسب عنوان دومين تيم پير جهان شود و همچنين آن ورزش بعد از حدود نيم قرن نتواند به المپيك راه پيدا كند!
آقاي وزير شما حق داريد! حجم و سنگيني كار بخش ورزش بسيار زياد است، شما بايد براي شنيدن دغدغه‌ها در اردوي تيم‌هاي ملي، مجامع فدراسيون‌ها و... شركت كنيد، براي ايجاد انگيزه و حمايت، جام قهرماني مسابقات ليگ كشتي آزاد را اهدا كنيد كه بسيار پسنديده است اما فراموش نكنيد نيمي از وظيفه شما حل و فصل مسائل و معضلات جوانان در قالب چارچوب‌ها و اختيارات شماست، حداقل در اين‌گونه مراسم چند جوان هم به عنوان هيات همراه ببريد يا از پيشكسوتاني كه محبوب جوانان هستند در كنار پيشكسوتان مورد وثوق خودتان دعوت كنيد تا شايد باعث دلگرمي جوانان شود.
آقاي دكتر دنيامالي! همه شما را در قامت يكي از مديران توانمند و با ذكاوت مي‌شناسند كه در سازمان‌ها و مسووليت‌هاي مختلف به‌خوبي وظايف مديريتي خود را انجام داده‌ايد، شما مي‌توانيد با بررسي اتفاقات گذشته از روش مديريت مبتني بر شواهد كه مورد علاقه جناب دكتر پزشكيان است، استفاده كنيد تا به موفقيت بهتري در حوزه‌هاي ورزش و جوانان دست پيدا كنيد. لطفا در اين بين يك بار ديگر هنگام ورود به وزارتخانه، فرمايش رهبري در ورودي وزارتخانه را هم مطالعه كنيد تا شايد تلنگري باشد و يك‌چندم همان زمان و انرژي‌اي كه براي ساماندهي امور ورزشي مي‌گذاريد براي مسووليت‌ها و وظايف خود در حوزه جوانان بگذاريد تا نام ورزش و جوانان كاملا برازنده اين وزارتخانه باشد. در پايان بي‌انصافي است اگر گفته نشود كه توانايي، خلاقيت و ذكاوت يك مهندس، ورزش را مديريت مي‌كند و كار به دست اهلش سپرده شده است و بايد اميدوار بود كه همين فرآيند در حوزه جوانان نيز پياده شود.