• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5940 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ دي

درنگي بر نمايشنامه‌هاي تياگو رودريگز

تئاتر به مثابه كوچ ‌نشيني و سفر

حسن فرضي‌پور

ديدگاه‌هاي جديد تياگو رودريگز در مورد ميراث ‌تئاتر را به وضوح مي‌توان در اقتباس‌هاي او ديد. از اقتباس مينيماليستي از آنتوني و كلئوپاترا شكسپير (2015) كه معجوني از سياست و عشق است، همراه اقتباس هولناك رودريگز از تراژدي‌هاي يوناني، با عنوان ايفي ژني، آگاممنون، الكترا (2015)، در كنار اقتباسي از مادام بواري اثر گوستاو فلوبر (2015) كه شامل گزارش محاكمه‌اي است در سال 1857 عليه فلوبر به دليل توهين به اخلاق عمومي و حسنه؛ اما آنچه شگفت‌انگيز به نظر مي‌رسد نمايشنامه‌اي است با نام، كاتارينا‌ و زيبايي‌ كشتن فاشيست‌ها (2020) . تياگو رودريگز، بازيگر، كارگردان، تهيه‌كننده و مدير هنري، به دليل توانايي‌اش در خلق نمايشنامه‌هاي تحسين شده در صحنه‌ پرتغال و تئاتر اروپا شناخته مي‌شود. فرقي نمي‌كند او به اقتباسي از يك اثر برجسته كلاسيك بپردازد يا متاثر از نويسندگان جديد باشد يا متوني كه خود رودريگز آنها را نوشته روي صحنه ببرد در هر صورت مخاطب شاهد شكستن مرزهاي واقعيت و عبور از آن خواهد بود به صورتي كه همواره با تئاتري زنده روبه‌رو مي‌شود كه پس از آن به انديشه بپردازد. به نظر مي‌رسد نمايشنامه كاتارينا و زيبايي كشتن فاشيست‌ها (2020) به واقع همان چيزي است كه رودريگز مي‌كوشد از انسان بگويد . اثري بنيادين از فرهنگ پرتغال كه مخاطب را وادار مي‌كند به تمامي جوانب اجتماعي و سياسي بينديشد. درام سياسي خانوادگي كه بازتابي عميق در شيوه نگرش انسان به نوعي همزيستي كنار هم اشاره دارد. از نظر رودريگز تئاتر مكاني ايده‌آل براي خلق حافظه جمعي است و اين اثر توان اين خلق را به خوبي در بستري دراماتيك ايجاد مي‌كند. براي دهه‌ها، يك خانواده پرتغالي كه خود را وقف مبارزه با فاشيسم كرده است هر تابستان در مكاني تجمع مي‌كنند و يكي از اعضاي خانواده يك فاشيست را به قتل مي‌رسانند. در واقع اين خانواده فاشيست‌ها را مي‌كشند و اين سنتي قديمي در بين اعضاي خانواده است كه تمامي  اعضاي خانواده هميشه از آن پيروي كرده‌اند. خانواده‌اي كه بيش از 70 سال مشغول كشتن فاشيست‌ها به عنوان يك سنت بوده‌اند. امروز آنها در يك خانه روستايي در حومه شهري در جنوب پرتغال جمع شده و مهيا براي برگزاري يك مراسم ديگر هستند. اين‌بار نوبت به يك بانو رسيده است. كاتارينا، دختر خانواده، در شرف كشتن اولين فاشيست خود است. امسال همه‌ چيز مهياست، مقتول تعيين شده كه يك فاشيست است و براي همين هدف به عمد ربوده شده است. قاتل به تعبيري نامزد قتل كاتارينا نيز مشخص است كه قرار است قتل را صورت بدهد. پس همه ‌چيز مهياي كشتن يك فاشيست است. اما كاتارينا خود را قادر به كشتن او نمي‌بيند، بنابراين از انجام اين كار خودداري مي‌كند و دعواي خانوادگي شروع مي‌شود و پرسش‌هاي فراواني شكل مي‌گيرد. آيا استفاده از خشونت به شرط رسيدن به دنيايي بهتر قابل دفاع است؟ و اينكه به بهانه دفاع از دموكراسي، می‌توان قواعد دموكراسي را شكست؟ و اصلا چه كسي فاشيست است و چه كسي فاشيست بودن يك فاشيست را مي‌تواند تشخيص بدهد؟ اما دختر خشونت را به عنوان ابزار عمل رد مي‌كند. اختلاف بين مواضع رخ مي‌دهد در بين پوپوليست‌ها ترديدي وجود ندارد كه چگونه بايد پيش بروند. اين اثر داستاني قدرتمند و شگفت‌انگيز از چگونگي به قدرت رسيدن و ظهور پوپوليسم در اروپاست و البته كساني كه مي‌كوشند در برابر آن مقاومت كنند. تياگو رودريگز از طريق اين پارادوكس، تئاتري جذاب خلق مي‌كند. تئاتري كه ايده مركزي قوي‌اش و پيشبرد داستاني آن تماشاگر را هدف قرار مي‌دهد و نگرش مخاطبان را با ترديد روبه‌رو مي‌كند. با طرح نمايشي خود يك معضل اخلاقي، را در بستر جامعه و سياست و انسان كنكاش مي‌كند. تياگو كه در خانواده‌ای روشنفكر به دنيا آمد علاوه بر نگارش مقاله و داستان مي‌كوشيد در تئاتر آماتور نيز فعاليت صورت بدهد. هر چند از او خواستند از طبيعت خويش پيروي كرده و تئاتر را رها كند. تياگو رودريگز اينك يكي از جوان‌ترين كارگردانان معتبر اروپاست كه در اوايل 40 سالگي‌اش علاوه بر تحسين در صحنه‌هاي اروپا به هنرمندي برجسته در جهان نيز تبديل شده است. علاوه بر دريافت جايزه معتبر واقعيت‌هاي جديد تئاتر 2018 اروپا، او به عنوان مدير جشنواره آوينيون در 2023 كه بزرگ‌ترين رويداد تئاتري و اجراي زنده جهان است، انتخاب شد. جايزه واقعيت‌هاي جديد تئاتر اروپا و مديريت آوينيون، عمق ارتباط او با تئاتر و اروپا را نشان مي‌دهد. رودريگز در مصاحبه با اگنس باردون مي‌گويد: وقتي خيلي جوان بودم، متوجه شدم كه رابطه من با تئاتر نيز رابطه با جهان و با يك قاره است: اروپا. در واقع وقتي نمايشنامه‌اي را خلق مي‌كنم، بلافاصله آن را به عنوان يك فرم قابل ترجمه تصور مي‌كنم. مخاطب خيالي من هرگز فقط پرتغالي نيست. در ذهن من، تئاتر با ايده كوچ‌نشيني همراه است.  براي من، ايجاد يك نمايش مانند بستن  چمدان‌هايت  و رفتن  به جاده  است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون