حيف از آن ميراث كه تخريب ميشود!
هاني رستگاران
حتما براي شما پيشآمده كه در شهر محل سكونت خود از معبري گذر كنيد و بهيكباره با گودبرداري يا ساختماني در حال ساختوساز مواجه شويد كه روزگاري بناي تاريخي زيبايي در آنجا چشمنوازي ميكرده است. البته حذف اين بناي تاريخي صرفا قلعوقمع و تخريب مشتي آجر و خشت نيست؛ اين صفحهاي از تاريخ و شناسنامه هويتي ايران و آن شهر يا روستا است كه براي هميشه از صحنه روزگار پاك ميشود و هيچ بازگشتي براي آن متصور نيست. بهطور روزانه در اقصي نقاط كشور گزارشهايي از تخريب عمدي، سازمانيافته يا بر اثر رها شدن يك اثر ارزشمند به گوش ميرسد كه بخش بسياري از آنها بهواسطه مطامع اقتصادي افرادي سودجو صورت ميگيرد؛ اما شايد ريشه اين اتفاقات فراتر از آن چيزي است كه بهظاهر پيداست. گاهي شنيده ميشود مالكان بناهاي تاريخي در هماهنگي با مراجع ذيربط و متولي اقدام به تخريب شبانه يا دور زدن ضوابط و مقررات حفاظتي از بناهاي تاريخي ميكنند. مطابق با دستورالعمل تعيين آثار واجد ارزش تاريخي - فرهنگي كه در سال 1398 از سوي وزارت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي ابلاغ شد، شناسايي آثار تاريخي و فرهنگي به دو سطح ملي و واجد ارزش تاريخي و فرهنگي تفكيك شد كه اقدام مفيد و موثري در طبقهبندي معيارهاي ثبت آثار در فهارس ذيربط بود. در سال 1401 و دوران وزارت عزتالله ضرغامي، تعيين آثار واجد ارزش فرهنگي و تاريخي به ادارات كل استانها تفويض شد كه اين امر از طريق كميتههاي تخصصي استاني انجام ميگرفت. صدور دو دستورالعمل زمينه حفاظت از ابنيه ارزشمندي كه ممكن است تا زمان اجراي فرآيند بوروكراتيك طولاني و پيچيده تا صدور حكم ثبت آثار، تخريب شوند را ايجاد ميكرد؛ اما ظاهرا هنوز راه براي آنكساني كه بخواهند بناي تاريخي در اختيار را تخريب كنند كم نيست. مشاهدات نشان ميدهد بعضا مالكان آثاري كه واجد ارزش تاريخي و فرهنگي شناختهشده، مبادرت به دستكاري در ماهيت و اصالت كالبد بناي خود ميكنند. اين تغييرات شامل حذف تزيينات، تخريب المانهاي خاص معماري موجود كه در تعيين قدمت و دوره ساخت بنا موثر است، استفاده از پوششهاي ملات ناهمگون بهروي جدارههاي بيروني براي محو آثار رخبام و نظاير آن و تخريب عمدي بخشي از ورودي يا فضاهاي داخلي است. اعمالي ازايندست قاعدتا تخلف محسوب ميشود و بايد مطابق با قانون مدني يا قانون مجازات اسلامي از فرد خاطي شكايت شود تا نسبت به اعاده بنا به وضع سابق اقدام كند، ولي بعضا ديدهشده شخص بهجاي اينكه مورد مواخذه يا برخورد قانوني قرار گيرد، با مراجعه به ستاد وزارتخانه و دفتر متولي امر، عكسهاي وضع موجود پلاك كه پس از دخل و تصرف غيرقانوني مالك در آن بوده را ارايه ميدهد و بدون در نظر گرفتن ابعاد و شاخصههاي تاريخي و فرهنگي پلاك، اصالت محلي يا منطقهاي و توجه به تبعات فرهنگي و اجتماعي كه ممكن است در آن شهر ايجاد شود، با تعيين اثر به عنوان بناي واجد ارزش فرهنگي و تاريخي مخالفت ميشود. اگر رخدادهاي اينچنيني را تخريب خودخواسته ميراث تاريخي و واجد ارزش ايران ندانيم، چه نام ديگري ميتوان بر آن نهاد؟ گذشته از اينكه بعضي شهرداريها، نهادهاي مديريت شهري و سوداگرانِ بيخبر از هويت و تاريخ ايران، بااطلاع يا بياطلاع دست به صدور مجوز يا تخريب اين آثار براي ايجاد ارزشافزوده پلاكها ميكنند، اين اقدامات به تخريب دومينووار بناهاي تاريخي بهخصوص در شهرهايي كه حائز بافت تاريخي مصوب با عناصر غني از ميراث ارزشمند هستند، بهطور چشمگيري دامن ميزند. جغرافياي ايران مملو از مواريث ارزنده باقيمانده از گذشتگان است كه هر كشوري براي داشتن آنها رويابافي ميكند، اينكه ما چگونه از اين مواريث حفاظت و پاسداري ميكنيم تا به نسلهاي بعد منتقل كنيم، وظيفهاي بر عهده همه اجزاي جامعه است. شايد ضرورت داشته باشد كه عموم مردم را بافرهنگسازي و آموزشهاي پايه با اين مهم آشنا كنيم، اما وقتي نام نهاد متولي مطرح ميشود، كمترين انتظار اين است كه دفتر پاسخگويي به عملكرد آن براي مالك بناي تاريخي ننويسد كه تعيين واجد ارزش فرهنگي و تاريخي يك اثر از بنيان خلاف قانون بوده و اداره كل استان بايد صورتجلسه خود را ابطال كند و اجازه تخريب صادر كند يا دستور بازپسگيري شكايت از متخلفي را بدهد كه عمدا بناي تاريخي خود را از ريشه و بُن تخريب كرده است. اينها دغدغههايي است كه بهطور روزمره ذهن دوستداران و علاقهمندان به ميراث تاريخي و فرهنگي را به خود مشغول مينمايد. البته با استقرار دولت چهاردهم و رويكرد فرهنگي رييسجمهور و وزير تازه بر مسند نشسته ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي، اميد است كه روزهاي خوشي پيش روي اين مجموعه حافظ هويت و تاريخ ايرانزمين باشد وازتغيير رويههاي نادرست پيشين كه گاهي منجر به تخريب بخشي از اصالت شهرها ميشد جلوگيري شود. بهواقع زخمهاي كهنه بر بدن نحيف ميراث فرهنگي ايران بسيار است و ترميم آنها با اين ميزان از اعتبارات دولتي ناچيز و شرايط سخت اقتصادي كاري زمانبر و سخت؛ اما بيشك تغيير نگاهها و ارج نهادن بر فعاليت كساني كه با چنگ و دندان سالهاست ميراث گرانسنگ خود را حفظ كردهاند، ميتواند چشمانداز اميدبخشي را براي آيندگان به همراه داشته باشد.
روزنامهنگار و كارشناس ميراث فرهنگي