تهران را احيا كنيم!
بهروز مرباغي
تهران ظرفيتهاي بسياري براي تبديل شدن به يك زيستگاه مدرن و در عين حال اصيل دارد. توپوگرافي طبيعي تهران، قدمت تاريخي و باستاني آن، قرار گرفتن در چهارراه تمدنهاي جهاني و چهارفصل بودن آن، بخشي از ظرفيتهاي اين كلانشهر است. در اين يادداشت فقط به بخش كوچكي از ظرفيتهاي تهران اشاره ميكنيم، معماري و شهرسازي تهران و فعلا فقط به ظرفيتهاي معماري آن ميپردازيم. در اين شهر تنوعي از معماريهاي چند صد سال گذشته را ميتوان ديد، از معماري دوره ايلخاني تا قاجار و سپس پهلوي. در نظر داشته باشيم برخي شهرهاي معتبر و زيباي اروپايي كه مقصد گردشگري جهاني هستند، دو، سه سده بيشتر سابقه ندارند، مثل بوداپست پايتخت مجارستان. اما چنان اين شهر را احيا و آراستهاند كه اندازه آتن باستاني گردشگر دارد. در تهران هم لازم نيست روي گذشته دور آن پافشاري كنيم. چهره تهران پس از قاجار براي جذب بيشترين گردشگر كافي است. مثلا اگر خيابان بهارستان و خيابان ري تميز و پيراسته شوند و بدنههاي قاجاري آن نمايان شوند، تصور اينكه اين خيابانهاي شلوغ و پر از بنر و تابلو و آشفتگي چنين شكل و شمايلي دارند، تعجببرانگيز خواهد بود يا اگر خيابانهاي سعدي و فردوسي احيا شوند و باقيمانده معماريهاي پس از جنبش مشروطه رخ نمايند، تبديل ميشوند به خيابانهايي شبيه به اروپا يا اگر خيابان فرصت را با دقت برداشت و سپس پيرايش كنيم متوجه ارزشهاي فراوان معماري پهلوي اول و دوم ميشويم. آثاري كه هنوز هم پرتلالو و معتبر هستند. خيابانهاي فلسطين، دمشق و سهيل هم پر از چنين آثار زيبا هستند. كافي است با چشم خريدار و كمي كارشناسانه به آنها نگاه كرده و ارزشهاي نهفتهشان را درك كنيم، حتي خيابان انقلاب. اين خيابان فراتر از ارزشهاي معماري معاصر ايراني، داراي ارزشهاي مكاني و فرهنگي است. آن را ميشود سكانسبندي كرد. مثلا از ميدان انقلاب تا ميدان فردوسي را به عنوان محور فرهنگي مورد توجه قرار داد. در اين محور بين دو ميدان دهها موسسه فرهنگي، انتشاراتي، دانشگاهي و مدني وجود دارد كه گل سرسبد آنها دانشگاه تهران است. ضمن آنكه برخي نقاط نوستالژيك تهران هم در همين محور قرار دارد مثل شيريني فرانسه. بگذريم كه مجسمه فردوسي در ميدان فردوسي يكي از شاهكارهاي مجسمهسازي كشور است و قصه بانوي سرخپوش تهراني كه سالها در برابر آن مجسمه در پيادهرو ميدان مينشسته بخشي از ادبيات اين محور را ميسازد. اين خيابان در كليه جريانات سياسي معاصر هم يكي از محورهاي مهم بوده و اين ويژگي هم ميتواند به عنوان حافظه تاريخي شهر به اين محور الصاق شود. بدين ترتيب بسياري از خيابانها و شوارع شهري تهران ظرافيت بازآفريني و پيرايش دارند تا هويت گمشده تهران را دوباره زنده كنند. در اين باب حرف بسيار است.
معمار و مدرس دانشگاه