• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5963 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۲ بهمن

سرمايه‌گذاري كلان و تمركز مطلق بر انرژي تجديدپذير منطقي نيست

روياي باد و خورشيد براي رفع ناترازي برق

سيدطه‌حسين مدني| امروزه برق به يكي از مهم‌ترين ضروريات زندگي بشر تبديل شده و زندگي بدون آن قابل تصور نيست. عدم تناسب ميان توليد و مصرف برق يا همان ناترازي در ايران طي سال‌هاي اخير به يكي از چالش‌هاي اصلي تبديل شده است. بر اساس آخرين آمارها، مجموع كل ظرفيت توليد برق در نيروگاه‌هاي كشور به 93 هزار مگاوات مي‌رسد كه ۳۸ درصد آن از نيروگاه‌هاي سيكل تركيبي، ۲۶ درصد از نيروگاه‌هاي گازي، ۱۷ درصد از واحدهاي بخار، ۱۳ درصد از نيروگاه‌هاي برق‌آبي، حدود ۴ درصد از نيروگاه‌هاي ديزلي و پراكنده، ۱ درصد از نيروگاه اتمي و حدود ۱ درصد از نيروگاه‌هاي تجديدپذير شامل زيست‌توده، برق‌آبي كوچك، بادي، خورشيدي، بازيافت حرارت و سامانه‌هاي كوچك به دست مي‌آيد. البته اين ميزان توليد پاسخگوي روند افزايش مصرف برق در كشور نبوده و اين عدم توازن ميان افزايش توليد و افزايش مصرف، به 20 هزار مگاوات كسري برق در اوج مصرف تبديل شده است. كمبودي كه احتمالا در تابستان پيش رو به 24 هزار مگاوات خواهد رسيد. ضرورت پيشگيري از بروز چنين ناترازي و مشكلات ناشي از آن، وزارت نيرو را بر آن داشته تا با روي آوردن به سمت انرژي‌هاي تجديدپذير، در كوتاه‌ترين زمان ممكن يعني تا پايان دولت چهاردهم، 25 هزارمگاوات برق خورشيدي و 5 هزار مگاوات بادي توليد كند. طبق برآوردهاي سازمان انرژي‌هاي تجديدپذير، ايجاد چنين ظرفيتي به 15 ميليارد دلار سرمايه‌گذاري نياز دارد. البته برنامه‌ريزي براي توليد برق تجديدپذير موضوع تازه‌اي نيست. پيش‌تر قرار بود در پايان برنامه ششم توسعه، ايران ۱۰ هزار مگاوات برق تجديدپذير توليد كند. اما در حال حاضر كل ميزان برق تجديدپذير توليد شده در كشور تنها ۱۴۴۰ مگاوات است. بنابراين، افزايش توليد برق بادي و خورشيدي به ۳۰ هزار مگاوات در ۳.۵ سال، با توجه به محدوديت‌هاي موجود، هدفي بسيار بلندپروازانه و پرريسك است. به همين دليل، براي اينكه كشور در تأمين نياز كنوني و آينده گرفتار يك فرصت از دست رفته نشود؛ بايد به اهميت تنوع دادن به منابع توليد برق توجه جدي كرد. وزارت نيرو با اين استدلال كه اقليم ايران از ۳۰۰ روز آفتابي و تونل‌هاي باد مداوم برخوردار است و با تكيه بر آن به‌راحتي مي‌توان ۲۵ هزار مگاوات برق خورشيدي و ۵ هزار مگاوات برق بادي توليد كرد، اما با اين وجود، ايران در زمينه توليد تجهيزات و لوازم مورد نياز اين نيروگاه‌ها هنوز ظرفيت محدودي دارد و كل تجهيزات توليد شده در داخل تنها براي توليد ۱۵۰۰ مگاوات برق خورشيدي كافي است. در اين خصوص اگرچه بحث تهاتر تجهيزات با كشورهايي مانند چين هم مطرح است اما بهتر است در اين زمينه، به واردات فناوري‌هاي متنوع توجه شود. علاوه بر اين مسائل، ميزان سرمايه مورد نياز براي راه‌اندازي نيروگاه خورشيدي و مدت زمان بازگشت هنوز يك مانع براي استقبال سرمايه‌گذاران از انرژي‌هاي تجديدپذير محسوب مي‌شود. به عنوان نمونه، در حال حاضر اگرچه هزينه احداث يك نيروگاه گازي با يك نيروگاه خورشيدي برابر است و راه‌اندازي هر دو اين نيروگاه‌ها 450 ميليون دلار سرمايه نياز دارد اما مساله اينجاست كه دوره بازگشت سرمايه در نيروگاه گازي نهايتا يك سال ولي اين زمان براي نيروگاه خورشيدي بين 5 تا 7 سال است. يك نيروگاه خورشيدي نمي‌تواند در تمام طول سال بالاترين راندمان خود را داشته باشد چون بازدهي آن به زوايه خورشيد وابسته است و فقط در ساعت 12 روز يكم تيرماه اين زاويه براي نيروگاه خورشيدي امكان بازدهي با بالاترين راندمان را فراهم مي‌كند و در باقي روزهاي سال اين بازدهي دچار نوسان است. ضمن اينكه در ساعات شب هم توليد برق به صفر مي‌رسد. اين وضعيت باعث بالا رفتن دوره بازگشت سرمايه در نيروگاه‌هاي خورشيدي مي‌شود. در طرف مقابل، نيروگاه گازي بدون توجه به شرايط محيطي و در تمام طول سال امكان فعاليت با راندمان نزديك به حداكثر را دارد. البته در مواقعي نيروگاه بايد براي تعمير و نگهداري خاموش شود كه اين مساله اختلال چنداني در توليد برق و بازگشت سرمايه ايجاد نمي‌كند. همچنين، احداث نيروگاه‌هاي تجديدپذير با ظرفيت‌هاي بالا با مشكل فضا مواجه است. براي مثال، تامين برق ۳.۵ گيگاواتي تهران با انرژي خورشيدي به فضايي معادل ۵۰۰ برابر مساحت ميدان آزادي نياز دارد. اين پنل‌ها بايد بين ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ ساعت در سال در معرض تابش خورشيد باشند. تأمين همين ميزان برق با انرژي بادي نيز به فضايي ۱۰۰۰ برابر ميدان آزادي براي نصب توربين‌ها نياز دارد. علاوه بر اين، عواملي مانند ريزگردها يا زاويه نامناسب خورشيد نيز مي‌تواند راندمان پنل‌هاي خورشيدي را كاهش دهد. البته ذكر اين مسائل و موانع براي نفي مزاياي انرژي‌هاي تجديدپذير و ضرورت رفتن به سمت آن نيست. اين موارد گفته مي‌شود تا پيش از تمركز بر يك حوزه خاص و تزريق سرمايه‌هاي كلان، همه پتانسيل‌ها و شيوه‌هاي توليد برق براي رفع ناترازي و تأمين نيازهاي آينده را با يك سند و برنامه جامع و طبق آمايش سرزميني لحاظ كنيم چون سرزمين وسيع ايران شرايط استفاده از روش‌هاي متنوع توليد برق اعم از فسيلي، بادي، اتمي، خورشيدي و... را در اختيار ما قرار داده است. ضرورت تنوع دادن به شيوه‌هاي توليد برق را مي‌توان در تجربه كشورهاي توسعه يافته هم مشاهده كرد. به عنوان نمونه، ايالات متحده 40 درصد برق خود را از طريق نيروگاه‌هاي گازي تأمين مي‌كند. جالب آنجاست كه سهم انرژي‌هاي تجديدپذير، زغال‌سنگ و انرژي هسته‌اي در تأمين برق اين كشور به ترتيب 22، 20 و 18 درصد و تقريبا برابر است. چين هم به منابع توليد برق خود تنوع داده و همزمان از انرژي اتمي، زغال سنگ، انرژي‌هاي تجديدپذير و ساير شيوه‌ها براي توليد برق استفاده مي‌كند. تجربه كشورهايي كه به سبد انرژي خود تنوع نداده‌اند هم بسيار آموزنده است. آلمان يكي از اين كشورهاست كه وابستگي زيادي به توليد برق به وسيله گاز آن هم گاز وارداتي از سمت روسيه داشت. اين كشور با وقوع جنگ اوكراين شرايط سختي را متحمل شد. فرانسه هم بخش زيادي از برق مورد نياز خود را با انرژي اتمي حاصل از اورانيوم واردتي تأمين مي‌كند. سابقه قطع واردات اورانيوم از كشورهاي آفريقايي در برخي مقاطع، پاريس را به دردسر انداخته است. در نهايت، بايد توجه داشت كه براي رفع ناترازي برق و تامين نيازهاي آينده، سرمايه‌گذاري كلان و تمركز مطلق بر انرژي خورشيدي يا بادي منطقي نيست. همين موضوع در مورد تمركز صرف بر انرژي فسيلي نيز صدق مي‌كند. بنابراين، بايد با پرهيز از شتاب‌زدگي و تعلل، همه جوانب، مزايا، معايب، توانمندي‌ها و ظرفيت‌ها را در تمام شيوه‌هاي توليد برق در نظر گرفت و مانند كشورهاي توسعه‌يافته، به يك سبد متنوع و متوازن از منابع انرژي دست يافت.

رييس انديشكده حكمراني هوشمند

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون