باز هم لالهزار!
بهروز مرباغي
مدتها است كه براي احياي اين يا آن بخش از شهر و برگرداندن سيما و كاربري قديم آن بحث ميشود. شايد مطرحترين بخش شهر كه دربارهاش نشستها و نوشتههاي فراوان جريان دارد، لالهزار است. عده بسياري هستند كه لالهزار امروز را نميپسندند. اينان آن چهره از لالهزار را ميپسندند و آرزوي بازگشتش را دارند كه تمام محور از شمال تا جنوب در سيطره سينما و تئاتر و كافه بود. امروز، لالهزار تحت سيطره صنف الكتريك و برق است. البته اين صنف همان موقع هم بود ولي نه به اين وسعت و تعداد. شايد جذاب باشد بدانيم سال ۱۳۲۵ مهندس عليرضا افضليپور نمايندگي برند سوييسي الكترو لانديس را در ايران و خيابان لالهزار افتتاح كرد. اين مغازه هنوز هم هست و كار ميكند. عليرضا افضليپور همان است كه دانشگاه بوعلي همدان را ساخت و به وزارت علوم هديه كرد. او مهندسي خوشفكر و كارآفريني با هوش اقتصادي بود. سالي كه او در لالهزار مغازه الكتريكي را افتتاح كرد، اوج دوران فرهنگي لالهزار بود. اوج آزاديهاي سياسي و فعاليتهاي وسيع صنفي و اجتماعي بود. او در چنين زمانهاي مغازه الكتريكي خود را در اين خيابان راه انداخت. امروز حدود سه هزار واحد برق و الكتريك در لالهزار فعال است. آيا امروز ميتوانیم به اين واحدها بگوييم محل كارشان را ترك كنند و به تعدادي خياط و مزون و كافه بگوييم بيايند در آن مغازهها كاسبي خود را راه بيندازند؟ اصولا آيا ميشود با كسبوكار مردم مثل مهره شطرنج رفتار كرد و آنها را چيد؟ شهر و گسترش و توسعه آن منطق دروني خود را دارد. آناني كه خيابان لالهزار را به بخشهاي فرهنگي و تفريحي تقسيم ميكنند و معتقدند حتي سالهاي چهلِ لالهزار سالهاي افول فرهنگي است و اين محور تبديل به مكاني براي نازلترين تفريحهاي مردم شده و حتي برخي آن را لجنزار يا چنين القابي مينامند، امروز دنبال احياي لالهزار كدام دوره يا سالها هستند؟ واقعيت آن است كه در سالهاي بيست و تا حدودي سي سده گذشته، لالهزار مأمن و موطن فرهنگ مترقي كشور بود. ولي چه شد كه آن شكوه فرهنگي رفت و سينماهاي آنجا در حد دو فيلم با يك بليت سقوط كردند؟ چه شد سالنهاي تئاتر آنجا تبديل به مكانهاي آتراكسيون شدند؟ آيا كساني يا گروههايي با نقشه از پيش طراحيشده كمر به قتل لالهزار بستند؟ امروز اين نظر در ميان برخي روشنفكران مطرح است كه لالهزار پس از كودتاي 28 مرداد تاوان سالهاي فرهنگي خود را داد و حكومت مركزي انتقام خود از جامعه مدني را با سركوب لالهزار گرفت. اگر اين نظر درست باشد، بايد اين پرسش را پاسخ داد كه نيروها و افراد جامعه مدني كجا رفتند؟ اگر محل و مكانشان را كوفتند و بياثر كردند، خودشان چه شدند؟ كجا را محور فعاليت خود كردند؟ اصولا باقي ماندند؟ فعال بودند؟ نكند به اين نتيجه برسيم كه با افول آنان لالهزار افول كرد!
معمار و مدرس دانشگاه