• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۶ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5974 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۶ بهمن

هوادار پرسپوليس كه يك چشم خود را از دست داد در گفت‌وگو با «اعتماد»:

آقاي‌ هوادار! به مادرم‌ گفتم نفرينت نكند

بيكار شدم و‌ اميدوارم‌ مدير پرسپوليس روي قول خود‌ بماند

روزبه‌ دلاور

به گزارش «اعتماد» متاسفانه در‌ حاشيه بازي پرسپوليس و تراكتور شاهد صحنه‌هاي تلخي بوديم‌ كه ابعاد اين‌‌ حواشي با گذشت حدود يك هفته از آن هنوز ادامه دارد. از يك طرف، تراكتوري‌ها مدعي هستند كه چون پرسپوليسي‌ها عليه هواداران تبريزي‌ حاضر شعارهاي‌ قوميتي سر داده‌اند و به دروازه‌بان اين تيم فحاشي كردند بايد محروم شوند و در سوي مقابل پرسپوليسي‌ها نسبت به آسيب ديدگي بعضي از هواداران خود شاكي هستند!

يكي از اين هواداران سانحه ديده كه در جريان بازي و بر اثر پرتاب شيء يك‌ چشم‌ خود را از دست داده محمدجواد عبده است. براي بررسي بيشتر شماره همراه اين هوادار را از طريق باشگاه پرسپوليس پيدا كرديم تا بيشتر در جريان جزييات اين اتفاق تلخ قرار بگيريم و چكيده‌اي از اين گپ و گفت را با شما به اشتراك بگذاريم.

محمدجواد عبده به «اعتماد» گفته با وجود مصدوميت شايد براي ‌بازي با النصر باز هم به استاديوم برود چون عاشق اين تيم است و از دست دادن يك چشم دليل نمي‌شود تا دست از حمايت از پرسپوليس بردارد. در ادامه صحبت‌هاي جالب اين هوادار با روحيه را مي‌خوانيد.

 

اهل كجا هستي؟

من محمدجواد عبده هستم از كرج. اصالتم ترك است.

چند سال است كه براي تشويق پرسپوليس به استاديوم مي‌روي؟

از بچگي به استاديوم مي‌روم و شديد طرفدار پرسپوليس هستم .

در بازي با تراكتور چه اتفاقي براي شما افتاد؟

نيمه اول به خوبي و خوشي تمام شد و هواداران دو تيم با هم كاري نداشتند اما بين دو نيمه بود كه ديديم از طرف تراكتوري‌ها سنگ و بطري پرتاب مي‌كنند. من به داداشم گفتم بيا‌ جاي خودمان را عوض كنيم كه همان لحظه دومين سنگ به صورتم خورد و من هم‌ چون عينك طبي روي صورت داشتم شيشه آن روي صورتم تركيد و برادرم با كمك چند هوادار ديگر من را سوار آمبولانس كردند و به نزديك‌ترين بيمارستان كه رسول اكرم بود، انتقالم دادند. در آنجا چون متخصص چشم نداشتند بستري‌ام نكردند و آمبولانس هم من را آنجا گذاشت و رفت و ما را با رضايت شخصي خودمان به بيمارستان محب كوثر بردند و آنجا هم بستري‌ام نكردند و به فارابي رفتم. آمبولانسي در كار نبود و برادرم من را از اين بيمارستان به آن بيمارستان مي‌برد! فكر كنم سه ساعت زمان برد تا بالاخره در بيمارستان فارابي بستري شدم! بيمارستان‌ها به ما مي‌گفتند بايد با رضايت شخصي خودتان برويد.

عمل جراحي كردي؟

بله يك عمل انجام دادم كه 8 ساعت طول كشيد و فقط براي اين بود تا ساختار چشمم حفظ شود.

نتيجه‌اش چي شد؟

اين عمل من براي بينايي‌ام نبود يك عمل روز چهارشنبه دارم كه دكترها گفتند براي بينايي‌ات است كه عمل را انجام دهيم يا نه فرقي ندارد چون ديگر با چشم سمت چپ خودت نمي‌تواني ببيني. كل يك چشم خودم را از دست دادم. هيچ درصدي هم براي بازگشت بينايي‌ام ندادند.

چقدر هزينه كردي؟

تا الان25 ميليون تومان كه كل هزينه از طرف باشگاه پرسپوليس پرداخت شد‌. دو تا عمل ديگر دارم كه ان‌شاءالله باز هم پيگير من باشند.

از طرف باشگاه پرسپوليس چه ‌كسي به ملاقات شما آمد يا تماس گرفت؟

آقايان درويش و لشکري و اسماعيل بيگي و سام دليري كه پيگير حال من بودند. در بيمارستان هم به ملاقاتم‌ آمدند اما منزل‌مان هنوز هيچ كسي نيامد. از بازيكنان‌ هم ‌آقاي خدابنده‌لو لطف داشتند كه پيام دادند.

سنگ كه به سمت شما پرتاب شد امكان‌ دارد از طرف جايگاه پرسپوليسي‌ها باشد؟

خير؛ من صورتم به سمت تماشاگران تراكتور بود و وقتي ‌بلند شدم صندلي‌ام را عوض كنم سنگ به صورتم خورد.

قبلش از طرف شما به سمت هواداران تراكتوري شيء پرتاب نشده بود؟

اصلا سمت ما سنگ و چوب نبود و طرف تراكتوري‌ها بود كه به يك‌باره شروع شد. ما كه طبقه‌ بالا ‌بوديم ‌فقط تيم ‌خودمان را تشويق كرديم‌ و در نيمه اول از تماشاگران دو تيم شعاري نشنيدم و نيمه ‌دوم را نديدم‌ چون‌ بيمارستان بودم! من بازي با استقلال و سپاهان و بازي‌هاي قهرماني و اكثرا مهم را از نزديك ‌ديدم اما فاصله تماشاگران نزديك بود. اگرچه بازي با استقلال هم فاصله‌مان نزديك بود اما‌ فحاشي نمي‌كرديم ‌يا شيء پرتاب نمي‌كرديم.

پيگير نشدي ببيني كار چه كسي بود كه اين بلا را بر سر چشمت آورد؟

دردي كه تحمل كردم وحشتناك بود و با يك چشم‌ چطور مي‌توانستم ببينم كار كي بود؟

دوست داري به آن كسي كه سنگ را به سمت شما پرتاب كرد چه ‌ بگويي؟

چيزي نمي‌توانم بگويم! وقتي به خانه برگشتم ديدم پدر و مادرم ‌گريه مي‌كنند. حتي به مادرم‌ گفتم آن كسي كه سنگ پرتاب كرده را نفرين نكند كه به من گفت آن زماني كه مي‌خواهم‌ براي نفرين‌ آن فرد بگذارم به جاي آن تو را دعا مي‌كنم. نه نفرينش كرديم‌ و ‌نه از او‌ گلايه داريم اما خدا كند‌ ديگر اين رفتارها را تماشاگران هيچ تيمي انجام ‌ندهند. اين خيلي بد است. فقط همين!

شغل شما چيست؟

حراست شركت داخلي بودم كه سرپرستم با من تماس گرفت و گفت مدير خواسته تا براي تو جايگزين پيدا كنيم يعني عذرم را خواستند! ماهي 18 ميليون مي‌گرفتم و 16 ميليون آن را قسط ماشين مي‌دادم!

به لحاظ روحي در چه وضعي هستي؟

خدا را شكر خيلي عالي هستم، چون خيلي قوي هستم.

باز هم‌ به استاديوم‌ مي‌روي؟

صددرصد! اگر عمل‌ خودم را انجام ‌دهم و دكتر اجازه دهد و حال خودم خوب بود بازي با النصر به استاديوم مي‌روم.

اين همه سال بازيكنان را تشويق كردي فقط خدابنده‌لو حالت را پرسيد؟

من به خاطر بازيكن چشم خودم را از دست‌ ندادم بلكه به خاطر عشق ‌ به تيمم ‌ بود.

بين بازيكنان فعلي كدام را بيشتر از همه دوست داري؟

آقاي اميد عاليشاه و بين پيشكسوتان هم فقط آقا كريم باقري.

صحبت خاصي داري؟

باشگاه پرسپوليس و آقاي درويش به من قول كار دادند كه فقط مي‌خواهم پيگير كارم ‌باشند چون وضعيت مالي‌ام خيلي خيلي بد است.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون