اوکراین و انرژی سرحد نظم جدید جهانی
به یکباره برق و لامپ با توسعه نفت و گاز گسترش یافت. برق که آمد، زندگی بشر از آغاز خلقت بشر تا آن زمان به یکباره تغییر کرد. برق برای ماندن و توسعه، در بسیاری موارد، هنوز به نفت و گاز وابسته بود. نفت، ژئوپلیتیک تازه را رقم زد. تسلط بر منابع نفتی باعث جنگها، اتحادها و سیاستهای جهانی شد. از جنگهای جهانی اول و دوم گرفته تا بحرانهای نفتی دهه ۱۹۷۰ و جنگهای خلیجفارس، در همهجا نفت محرک اصلی سیاست جهانی بود.
حالا و در قرن بیست و یکم جهان میخواهد پیوندهای خود را از طبیعت بگسلد. از اعماق چاههای نفت بیرون بیاید. انرژی را خودش بسازد و مصرف کند. رفتن به انرژیهای نو و گسستن از سوختهای فسیلی، نظم تازهای میآفریند که با نظم قرن بیستمی متفاوت است. نظم آینده جهان نیز با محوریت انرژی است، چراکه انرژی مادر ژئوپلیتیک است. اما عناصر تشکیل دهنده انرژی آینده و دنیای آن نامش «خاکهای کمیاب» است. خاکهای کمیاب، فلزاتی از نوع دیگر مانند لیتیوم، مس، کبالت و نیکل هستند که در ساخت بسیاری از چیزهایی که ما هر روز استفاده میکنیم مانند گوشیهای همراه و کامپیوترها و... کاربرد دارند. اما کاربرد استراتژیک و اساسی آنها در آینده برای رباتها، تراشهها، فناوریهای سبز مانند خودروهای هیبریدی و الکتریکی و توربینهای بادی است که دنیای آینده را میسازند. معدنهای این خاکها در جهان در اندازههای تجاری بسیار کم است. خاکهای کمیاب اسم رمز عصر جدیدی است که بر زبان ترامپ رانده شد. او گفت: «اوکراین خاکهای کمیاب فراوانی دارد. اگر اوکراین میخواهد ما به او کمک کنیم، باید خاکهای کمیابش را دراختیار امریکا بگذارد.» خاکهای کمیاب اوکراین کجاست؟ در استانهای شرقی، همانجا که روسیه در تصاحب و الحاق آن به سرزمین خود بیتابی میکند. سرزمین روسیه خودش یکی از دارندگان اصلی خاکهای کمیاب جهان است و در شمار 10 کشور اول دارنده این خاکها است. پس چرا جنگی با این وسعت به راه انداخت تا استانهای شرقی دارای خاکهای کمیاب اوکراین را تصاحب کند؟ بله؛ برای اینکه این خاکها و معادن به دست اروپا نیفتد. خب، پس حالا معلوم شد چرا اروپا به هر قیمتی که هست نمیخواهد روسیه در اوکراین پیروز شود؟ زیرا اوکراین بیشترین منابع خاکهای کمیاب اروپا را دارد. اوکراین همچنان که سبد نان اروپا به حساب میآید، برای نظم آینده جهانی و انرژیهای آینده نیز نقطه قوت اروپاست. اگر خاکهای کمیاب اوکراین نباشند و به ویژه در تصاحب روسیه درآیند، در آن صورت اروپا در عصر جدید انرژی و نظم آینده مبتنی بر آن، بیدست و پا خواهد بود و حرفی برای گفتن نخواهد داشت.
ترامپ روی نقطه اصلی و اساسی انگشت گذاشت. او برای دنیا روشن كرد که دعوای اصلی بر سر چیست؟ او آشکارا بیان کرد برای گذار عصر حاضر از نظم قرن بیستمی مبتنی بر نفت و سوختهای فسیلی، به نظم متکی بر انرژیهای نو و فراگیر، سیاستها و اتحادهای تازهای در حال شکلگیری است. جنگها و صلحها نیز برای آن است. برای دنیای جدید، سیاستها و اتحادها و نظم قرن بیستمی دیگر به کار نمیآیند. نکته این است که کشور عزیزمان ایران در کجای نظم آینده جهانی خودش را تعریف میکند.