• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۸ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5976 -
  • ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۸ بهمن

فرونشست زمين در ايران چقدر خطرناك است؟

مهدي زارع

در دو دهه اخير طرح موضوع فرونشست زمين از سمينارهاي آكادميك و انتشارات دانشگاهي به عرصه رسانه‌هاي عمومي آمده و كمابيش هر از گاهي اخباري از نتايج مطالعات پژوهشگران در اين زمينه منتشر مي‌شود. براي تعيين اينكه چند كيلومتر از خطوط لوله ايران در مناطق فرونشست زمين قرار دارد، ابتدا بايد مقياس فرونشست زمين در سراسر كشور را درك كنيم. بر اساس يافته‌هاي اخير، تقريبا 56 هزار كيلومتر مربع (3.5 درصد) از مساحت ايران عمدتا به دليل برداشت شديد آب‌هاي زيرزميني با فرونشست زمين مواجه است. البته توجه كنيم كه تخمين زده مي‌شود حدود 10 تا 15 درصد از كل مساحت ايران به عنوان شهري طبقه‌بندي شده است. اين بدان معناست كه تقريبا بين 16 هزار كيلومتر مربع (10 درصد) تا 25 هزار كيلومتر مربع (15 درصد) از مساحت ايران شهرنشين هستند. از آنجا كه پهنه‌هاي فرونشست عمدتا همان‌جا هستند كه مردم زندگي مي‌كنند، مي‌توان گفت كه حدود ۲۳ تا ۳۵ درصد از مناطق شهري ايران در معرض فرونشست زمين هستند. اين پديده خطرات قابل توجهي را براي زيرساخت‌ها از جمله خطوط لوله ايجاد مي‌كند. اطلاعات مشخصي در مورد طول كل خطوط لوله در اين مناطق فرونشست، به صراحت در اطلاعات موجود منتشر نشده ولي تخمين زده مي‌شود كه بخش قابل توجهي از زيرساخت‌هاي خط لوله ايران -  به ويژه در مناطقي مانند تهران، استان كرمان (به ويژه بخش رفسنجان)، اصفهان، خراسان رضوي، سمنان، آذربايجان شرقي و غربي، همدان، فارس، يزد و سيستان و بلوچستان به دليل ادامه فرونشست زمين در معرض آسيب هستند . با توجه به اينكه تهران به تنهايي زيرساخت‌هاي شهري حياتي را در معرض خطر ميزان فرونشست بيش از 20 سانتي‌متر در سال در مناطق خاص از پهنه پيرامونش در شهريار، ملارد و ورامين دارد، منطقي است كه نتيجه بگيريم هزاران كيلومتر از خطوط لوله در استان تهران و پيرامون آن در مناطق مختلف با شرايط مشابه تحت اثر فرونشست زمين قرار دارند.البته بدون ارقام يا مطالعات دقيق كه طول دقيق خطوط لوله را در اين مناطق خاص فرونشست زمين نشان بدهد، نمي‌توان عدد دقيقي را به‌طور قطع بيان كرد. در مورد مناطقي در ايران كه تاسيسات حياتي در محدوده فرونشست زمين و مناطق سكونتگاهي قرار دارند، ابتدا بايد تعريف كنيم كه «تاسيسات حياتي» شامل زيرساخت‌هاي حياتي مانند سامانه‌هاي تامين آب، خطوط لوله نفت و گاز، سدها، نيروگاه‌ها، تونل‌ها، جاده‌ها و شبكه‌هاي حمل و نقل و تاسيسات شهري مي‌شوند.در تهران با سرعت فرونشست بالا در مناطق خاص به دليل برداشت بيش از حد آب‌هاي زيرزميني تاسيسات حياتي كليدي تحت تاثير قرار گرفته‌اند از جمله سامانه‌هاي تامين آب، زيرساخت‌هاي حمل و نقل، جاده‌ها و خطوط مترو و خطوط لوله گاز. بخش رفسنجان در استان كرمان عمدتا به دليل كشاورزي كه به ‌شدت به آب‌هاي زيرزميني متكي است و زيرساخت‌هاي كشاورزي به ويژه تسهيلات مربوط به توليد پسته تحت تاثير ويژه فرونشست زمين است. همچنين سامانه‌هاي مديريت آب با خطرات ناشي از نشست زمين مواجه هستند. در اصفهان نيز فرونشست زمين در ارتباط با پمپاژ آب‌هاي زيرزميني است . كارخانجات و كارخانه‌هاي توليدي، سايت‌هاي ميراث فرهنگي، بناها و محوطه‌هاي تاريخي در اصفهان در معرض فرونشست زمين هستند. در استان خراسان رضوي به ويژه در اطراف مشهد، فرونشست زمين به دليل برداشت بي‌رويه از منابع آب زيرزميني دليل مهم تحديد تاسيسات حياتي است ازجمله زيرساخت‌هاي شهري، خطوط مترو، ساختمان‌هاي مسكوني و موسسات تجاري و جاده‌هاي مشهد به ساير شهرها اولين جاهاي در معرض آسيب هستند. يزد نيز با فرونشست زمين و آسيب‌پذيري پهنه‌هاي شهري و كارخانه‌ها و همچنين سامانه‌هاي آبياري قنات باستاني مواجه است. فرودگاه‌هاي ايران نيز در معرض فرونشست زمين هستند. فرودگاه بين‌المللي امام خميني تهران در حدود 30 كيلومتري جنوب تهران در منطقه‌اي قرار دارد كه به دليل برداشت بيش از حد آب‌هاي زيرزميني، فرونشست شديد زمين گزارش شده است. فرودگاه بين‌المللي شهيد بهشتي اصفهان در شمال شرق شهر اصفهان با مسائل مهم فرونشست زمين شناخته مي‌شود. كاهش آب‌هاي زيرزميني در اين منطقه به ناپايداري زمين پي زيرساخت مي‌انجامد.فرودگاه كرمان به دليل شيوه‌هاي مديريت ناپايدار آب در معرض آسيب فرونشست زمين قرار گرفته است.فرودگاه يزد نيز مواردي از فرونشست زمين مربوط به برداشت آب‌هاي زيرزميني را گزارش كرده است. فرودگاه بين‌المللي مشهد در جنوب شرق شهر مشهد نشانه‌هايي از فرونشست زمين در ارتباط با برداشت آب زيرزميني نشان داده است. فرودگاه بين‌المللي شيراز در جنوب شرق شيراز و مناطق اطراف آن با چالش‌هاي برداشت آب‌هاي زيرزميني در معرض اثرهاي فرونشست زمين نيز است.مكان‌هاي باستاني مهم و قابل توجه ايران نيز در مناطق فرونشست زمين قرار دارند . در تهران محوطه‌هاي باستاني متعددي از جمله شهر باستاني ري تحت اثر فرونشست شديد زمين، به ويژه به دليل برداشت بيش از حد آب‌هاي زيرزميني در محدوده شهرري قرار دارد. در استان كرمان محوطه‌هاي باستاني در شهر كرمان و در شهر باستاني بم، ارگ بم در معرض فرونشست زمين قرار دارند . در اصفهان چندين مكان تاريخي مانند مسجد جامع و كاخ عالي‌قاپو به دليل كاهش آب‌هاي زيرزميني درگير فرونشست زمين هستند. در نزديكي شيراز، محل‌هاي قرارگيري تخت جمشيد، نقش رستم و پاسارگاد مناطقي در معرض فرونشست زمين هستند . در استان خوزستان محدوده‌هاي باستاني در شوش و پيرامون اهواز در معرض نشست زمين هستند. در يزد محوطه‌هاي باستاني و مساجد تاريخي در معرض خطر فرونشست زمين هستند. در شهر قم اماكن مذهبي و فرهنگي و به ويژه محوطه حرم حضرت معصومه (س) و بازار تاريخي تحت اثر فرونشست زمين هستند. اين محوطه‌هاي باستان‌شناختي نه تنها به دليل اثرهاي مستقيم فرونشست زمين، بلكه از تغييرات محيطي حاصل از آن در معرض آسيبند كه به آسيب‌هاي ساختاري يا از دست دادن ارزش ميراث در طول زمان موجب  معرضيت  بيشتر  اين  محوطه‌ها  هستند.

مساله‌اي دانشگاهي  و  نه اجرايي؟ چرا؟
موضوع فرونشست زمين در ايران يك نگراني محيط زيستي مهم است كه موضوع تحقيقات دانشگاهي و هشدارها بوده است. با اين حال، به‌‌رغم تلاش‌هاي پژوهشگران براي برجسته كردن خطرات مرتبط با اين پديده به نظر مي‌رسد كه هشدارهاي آنها اغلب از سوي مقامات دولت و حاكميت ناديده گرفته مي‌شود. در اين غفلت عوامل مختلفي دخيل هستند. يكي از دلايل اصلي عدم آگاهي عمومي سياستگذاران و سياستمداران در مورد شدت و پيامدهاي فرونشست زمين است. بسياري از مقامات دولتي اطلاعات اوليه علمي در مورد پيامدهاي بالقوه بلندمدت فرونشست زمين بر زيرساخت‌ها، كشاورزي و منابع آب ندارند و مساله را درك نمي‌كنند. اين عدم درك ملي منجر به اولويت‌بندي ناكافي مشكل در برنامه‌هاي دولتي مي‌شود. دولت‌ها معمولا تامين نيازمندي‌هاي اوليه، رشد اقتصادي يا پروژه‌هاي توسعه فوري را بر مسائل پايداري بلندمدت مانند فرونشست زمين اولويت مي‌دهند. در بسياري از موارد، منافع كوتاه‌مدت از پروژه‌هاي ساختماني يا استخراج منابع بر پرداختن به مخاطرات محيط زيستي ارجحيت داده مي‌شود. ايران با چالش‌هاي اقتصادي متعددي از جمله تحريم‌ها و ممنوعيت ارتباطات و تبادلات مالي بين‌المللي و حيف و ميل بودجه عمومي در يك حكمراني پرهزينه مواجه است كه توانايي براي حفظ نيروهاي تخصصي براي سرمايه‌گذاري در نظارت بر محيط‌زيست و راهبردهاي كاهش ريسك فرونشست زمين را در سطح دولت محدود مي‌كند. دولت به جاي سرمايه‌گذاري در پژوهش يا بهبود زيرساخت‌ها با هدف كاهش مخاطرات فرونشست، منابع خود را معمولا صرف توسعه‌اي همچنان ناپايدار مي‌كند كه به فرونشست بيشتر در مناطق مختلف ايران مي‌انجامد. تداوم شيوه‌هاي گذشته كشاورزي در دولت چهاردهم، تداوم شهرك‌سازي و نهضت ملي مسكن در همين دولت، توسعه شهرهاي اقماري مانند پرديس و پرند در استان تهران همگي نشانه‌ها و نمونه‌هاي برنامه‌هايي است كه فرونشست زمين را در سال‌هاي پيش رو بيشتر و سريع‌تر مي‌كند. ساختار حكمراني نيز در ايران با پراكندگي در وزارتخانه‌ها و سازمان‌هاي مختلف مسوول مديريت محيط‌زيست، برنامه‌ريزي شهري و واكنش به سوانح روبه‌رو است. اين تكه‌تكه بودن منجر به خنثي شدن تلاش‌هاي ناهماهنگ براي مقابله موثر با فرونشست زمين شده است. هنگامي كه نهادهاي مختلف به‌طور مستقل و بدون يك راهبرد واحد عمل مي‌كنند، هر نوع تلاش موجود علمي و اجرايي در تضاد و اشتراك منافع سازمان‌هاي مختلف خنثي مي‌شوند. يكي ديگر از عواملي كه در بي‌توجهي به هشدارهاي دانشگاهي نقش دارد، مشاركت محدود عمومي در مسائل محيط زيستي در ايران است. حمايت كافي از سوي سازمان‌هاي جامعه مدني براي تاكيد بر مساله فرونشست زمين صورت نمي‌گيرد. بدون حمايت يا تقاضاي قوي عمومي براي تغيير، نهادهاي دولتي كمتر احساس مي‌كنند كه نياز به توصيه‌هاي دانشگاهي وجود دارد. نگرش فرهنگي نسبت به علم و دانشگاه نيز در نحوه درك مديران دولتي از هشدارهاي دانشگاهي در مورد مخاطرات محيط زيستي مانند فرونشست زمين نيز موثر است . همچنان نسبت به يافته‌هاي علمي ترديد وجود دارد يا سامانه‌هاي دانش و آگاهي سنتي بر شواهد علمي  و نتايج  پژوهش‌هاي   دانشگاهي ترجيح  داده  مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون