نيمه شعبان نماد اميد و آرمان
جلالالدين مولوي همين مضمون را در دفتر دوم مثنوي مطرح كرده است:
پس به هر دوري، وليي قائم است/ تا قيامت، آزمايش، دايم است/ پس امامِ حي قائم، آن ولي است/ خواه از نسلِ عُمر خواه از علي است/ مهدي و هادي، وي است اي راهجو/ هم نهان و هم نشسته، پيشِ رو/ او چو نور است و خرد، جبريل اوست/ وان ولي كم از او، قنديلِ اوست
موضوع از آنچنان اهميتي برخوردار است كه در قرآن مجيد اين ايده به روشني و مكرر مطرح شده است. از جمله اشاره قرآن مجيد به كتاب مزامير داود است. در مزامير به آينده روشن عادلانه حكمراني بندگان صالح خداوند بر جهان اشاره شده است. (الانبياء: ۱۰۵) منتها به نحو بسيار دقيق و پر لطفي در سوره نور به مختصات چنان جهاني پرداخته شده است. نكات متنوع و لايههاي عميقي در آيه ۵۵ سوره نور وجود دارد: «خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كردهاند، وعده داده است كه حتما آنان را در اين سرزمين جانشين [خود] قرار دهد؛ همانگونه كه كساني را كه پيش از آنان بودند، جانشين [خود] قرار داد و آن ديني را كه برايشان پسنديده است به سودشان مستقر كند و بيمشان را به ايمني مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت كنند و چيزي را با من شريك نگردانند و هر كس پس از آن به كفر گرايد؛ آنانند كه نافرمانند.»
يكم: خداوند آينده روشن جهان و حكمراني صالحان را به عنوان نويد و وعدهاي كه حتما تحقق مييابد، مطرح كرده است.
دوم: دين در جامعه تمكين پيدا ميكند. يعني سخني از تحميل دين و فرامين الهي در جامعه نيست. مردمان با خردمندي و خرسندي باورها و ارزشهاي ديني را ميپسندند و ميپذيرند.
سوم: ناامني در جامعه به ايمني و اميد تبديل ميشود.
ميتوان از اين نكات نه به عنوان وعدهاي براي فرداي آرماني جهان، بلكه براي اداره جامعه خود پيام بگيريم! اگر در حكومت افراد ناصالح متصدي امور شدند، اگر خواستيم با ضرب و زور و فشار دستورات ديني را ترويج كنيم، اگر جامعه مضطرب بود و احساس ايمني و آرامش نداشت؛ يعني ما از جامعه آرماني امام زماني نه تنها فاصله داريم، بلكه به بيراهه ميرويم! در واقع بزرگداشت نيمه شعبان نماد اميد و آرمان براي آينده روشن جهان ميزاني به دست ميدهد كه بدانيم تا چه حد روش و منش ما با چنان آرماني همسو و همسنخ است.