• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۳ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5979 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۳ بهمن

به جوانان اعتماد كنيد

اميد علي بابايي

بگذاريد اول تكليف مخاطبان واژه‌ها و عبارات اين مطلب مشخص شود: منظور از مسوولان، تصميم‌گيران و تصميم‌سازان اصلاح‌طلب هستند و منظور از جناح و...  اصلاح‌طلبان هستند كه دولت فعلي منتسب به آنان است و جاي چانه‌زني هم ندارد! روز جوان، شوخي است! براي دولتمردان خنده‌دار است و براي جوانان همچون متلكي براي نمك روي زخم پاشيدن. اينكه جوان به فردي گفته مي‌شود كه در چه سني قرار دارد مهم نيست، اما قطعا كسي كه بيش از 6 دهه از خداوند عمر گرفته ديگر جوان نيست حتي اگر دلش براي خدمت جوان باشد. تقارن روز جوان با سالروز پيروزي تاريخي انقلاب اسلامي، يادآوري جالبي است كه انقلاب اسلامي با زحمات و حمايت جوانان به ثمر نشست، حتي انديشه‌هايي كه از ذهن جوانان انقلابي متبلور شد، بنيان‌هاي اين انقلاب را مستحكم كرد. در دوراني كه نسبت جمعيت جوان كشور با امروز قابل مقايسه نبود، انديشمندان و متفكران انقلابي هدف خود را روشنگري براي جوانان گذاشته بودند، به تربيت و حمايت جوانان مي‌پرداختند تا در كنار آنان بتوانند انقلاب را از مسير سخت پيش‌رو عبور بدهند و براي ادامه راه انقلاب اين نياز احساس شد كه جوانان بايد فرمان قطار پيشرفت ايران را در دست گرفته و حتي ريل‌گذاري مسير حركت هم به آنان سپرده شود. هشت سال دفاع مقدس نقطه عطف و نمايانگر اهميت نيروي جواني بود، جايي كه از سربازان نوجوان و جوان كه بدون هيچ چشمداشتي سينه سپر كرده بودند تا فرماندهاني كه تازه به جواني رسيده بودند، توانستند با نيروي جواني و تفكرات خلاقانه در مقابل ابرقدرت‌هاي جهان بايستند، با غيرت و وطن‌پرستي همين جوانان بود كه يك وجب از خاك ايران عزيز كم نشد و پرچم اسلام با سرافرازي به اهتزاز درآمد. آيا در زمان جنگ و در ميان آتش، اين جوانان بر سر نشستن پاي سفره‌هاي خالي سنگرها با يكديگر مي‌جنگيدند و از پاي آن بلند نمي‌شدند يا دست در دست يكديگر براي پيروزي و رسيدن به هدف مي‌جنگيدند؟ غالب جمعيت امروز ايران كه جوان هستند در آن روزگار هنوز پا به اين جهان نگذاشته يا اوج دغدغه زندگي‌شان بازي با توپ دولايه و عروسك‌هاي‌شان بوده است. حالا كه چند دهه از عمر اين فرزندان ايران مي‌گذرد دغدغه‌هاي آنان به خانه، كار، ازدواج و ... تبديل شده، اما جالب است كه بسياري از مشكلات كشور تغيير نكرده‌ و بسياري از مسوولان هم همان‌ها هستند.
اين داستان را شنيده‌ايد؟
در جنگ جهاني دوم چند جزيره‌ كوچك در اقيانوس آرام محل رخ دادن يكي از شديدترين نبردها بود، مردم محلي با شگفتي شاهد نمايشي بيرون خانه‌هاي حصيري‌شان بودند؛ آنها افرادي را مي‌ديدند كه با لباس‌هاي يكدست عجيب چيزي مثل استخوان را جلوي صورت‌شان مي‌گرفتند و در آن صحبت مي‌كردند و بعد از اين حركت، پرندگان عظيم‌الجثه‌اي در آسمان مي‌چرخيدند و بسته‌هايي را به پايين پرت مي‌كردند، بسته‌هايي كه پر از غذا بودند. وقتي سربازها عقب‌نشيني كردند و محلي‌ها دوباره تنها شدند، مردم محلي رفتار سربازان را تقليد مي‌كردند. آنها از كاه هواپيماهايي در ابعاد واقعي ساختند و آنها را روي باندهاي ساختگي قرار دادند، در واقع يك فرودگاه را شبيه‌سازي ‌كردند و اميد داشتند تا پرنده‌هايي را به خود جلب كنند كه مقدار زيادي غذا براي‌شان بريزد. روش اصلاح‌طلبان براي جذب جوانان از آغاز رسمي فعاليت‌شان به اين شكل بوده و هست. دولت وفاق ملي ادامه راه دولت‌هايي است كه 16 سال هدايت قطار كشور را در اختيار داشتند، اينكه جزو محبوب‌ترين دولت‌ها بودند شكي در آن نيست، اما در اين هم شكي نيست كه هر دولت اصلاح‌طلب نسبت به دولت همسوي قبل از خود از محبوبيت كمتري برخوردار بوده و اين عدم محبوبيت به ‌خاطر عدم تعلق خاطر جوانان به اين تفكر بوده است. اگر رسانه‌هاي سي سال پيش را ببينيد همان افرادي امروز تئوريسين اصلاحات هستند كه آن ‌موقع به ‌واسطه جواني، به‌روز بودن و ظاهر متفاوت، جماعتي را هدايت و نصيحت مي‌كردند، جناح مقابل را به عدم جوانگرايي متهم مي‌كردند، اين موضوع را آفتي براي كشور مي‌دانستند، اما امروز كه جناح مقابل در هر فرصتي جوانان را جذب و از جوانان در مناصب مختلف استفاده مي‌كند، اصلاح‌طلبان دچار آفت ول‌نكني شده‌اند و هنوز تجربه‌ها و تئوري‌هاي گرانبهاي خود را به ‌واسطه ساختن هواپيماهاي كاهي به جوانان القا مي‌كنند. دوستان اصلاح‌طلب! امروز چه چيزي در چنته داريد؟ چند نفر تئوريسين جديد كشف كرده‌ايد و هدايت قطار مملكت را به آنان سپرده‌ايد كه از هم‌انديشي و وفاق صحبت مي‌كنيد؟  مدارس شلوغ هستند، بيمارستان‌ها كم هستند، نيروهاي جوان در حال مهاجرت هستند؛ اينها را آقاي دكتر پزشكيان هم مي‌دانند و خودشان هم به اين موارد اذعان كرده‌اند. اصلاح‌طلبان هر چند سال يك‌بار مي‌آيند، چند سال به محاق مي‌روند و بعد از آن‌ چند سال دوري از خدمت دوباره همان‌ها مي‌آيند با كوله‌باري سنگين‌تر از تجربه‌ها، اما هر بار مشكلات هم بيشتر و سنگين‌تر شده و اصلاح‌طلبان قديمي اصرار دارند خودشان مشكل را حل كنند، شايد چون خود را موظف مي‌دانند اگر ذره‌اي از مشكلات بر گردن آنان است، مديون مردم نباشند وگرنه جوانان مي‌دانند كه ذره‌اي حب جاه و مقام و كري‌خواني با جناح مقابل از ذهن اين مسوولان نمي‌گذرد! از آنجايي كه پروژه‌ها به همت برخي مسوولان معمولا چند دهه براي به ثمر نشستن زمان نياز دارند، پيشنهاد مي‌شود دولت‌هاي اصلاح‌طلب به فكر ساخت خانه‌هاي سالمندان باشند كه جمعيت جوان امروز بتوانند دوران سالمندي خود را راحت‌تر كنار يكديگر بگذرانند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون