«اعتماد» در گفتوگو با عبدالرضا فرجيراد بررسي كرد
رمزگشايي از سفر مقام ارشد اطلاعاتي تركيه به تهران
ابراهيم كالين، رييس سازمان اطلاعات تركيه در سفري نادر به ايران آمد و طي اين سفر به ظاهر از پيش تعيين نشده ديدارهاي مهمي با اسماعيل خطيب، وزيراطلاعات كشورمان و نيز علياكبر احمديان، دبير شوراي عالي امنيت ملي داشت. اين سفر درحالي انجام شده كه اخيرا و به دنبال تحولات شام و حمايت تركيه از تحريرالشام؛ گروهي كه رهبرشان احمد الشرع به عنوان رييسجمهوري دولت انتقالي برگزيده شده است ، آنكارا دست بالا را دارد و منافع اين بازيگر در تضاد با منافع ايران قرار گرفته؛ گزارهاي كه به ادعاي ناظران ميتواند روابط ايران و تركيه از سوريه تا قفقازجنوبي و بالاخص كريدور زنگزور را تحت تاثير قرار دهد، پيش از اين تحولات نيز روابط دو بازيگر در قالب رقابت قابل تبيين بود، هرچند تهران و آنكارا در حوزههاي مختلف ژئوپليتيكي و سياسي همصدا بوده و هستند. حال در شرايطي كه طرح ادعايي ترامپ مبني بر كوچ فلسطينيها از غزه در غرب آسيا جنجالساز شده و اسراييل به دنبال اشغال سرزمينهاي بيشتري در منطقه است، تحولات شام و صفآرايي بازيگران منطقهاي و بينالمللي براي نفوذ در سوريه پسا اسد، اهميت اين سفر را به واسطه نفوذ ايران در سوريه برجستهتر كرده است. گفته ميشود موضوعاتي چون فرآيند بازگشايي سفارت تهران در دمشق، موضوع كردهاي سوري و نقش ايران در مديريت آنها توسط تركيه، ادعاهاي اخير دونالد ترامپ عليه ايران و به طور مشخص امضاي يادداشت اجرايي در ديدار با نتانياهو و همچنين اشغال بخشهايي از سرزمين سوريه توسط اسراييل در كانون رايزنيها قرار داشت. به ادعاي اين تحليلگران هرچند كه در مقطع كنوني و بعد از سقوط دولت بشار اسد تركيه جايگزين ايران در اين جغرافيا شده است اما نميتوان نقش آنكارا را اگر نگوييم احياي كامل جايگاه تهران در شام، اما در ايجاد پلي ميان ايران و حاكمان جديد دمشق ناديده گرفت. به ادعاي همين گروه، اين احتمال وجود دارد كه تهران براي بازتعريف نقش خود در شام و انتقال پيامهاي خود به رهبران اين كشور با تركيه رايزنيهايي داشته باشد.در اين ميان همصدايي دو بازيگر در برابر سياستهاي ادعايي اسراييل نيز قابل تأمل است؛ سياستهايي كه خطر ظهور راديكاليسم در منطقه را براي دو كشور ايران و تركيه برجسته كرده است.علاوه بر اين گمانهزني ادعايي شايد آنكارا در راستاي طرح خود براي مهار كردهاي سوري به تهران سفر داشته و به دنبال معاملهاي برد-برد با رقيب خود ميباشد.به اين بهانه روزنامه اعتماد با هدف واكاوي و بررسي سفر از پيش تعيين نشده رييس سازمان اطلاعات تركيه به تهران با عبدالرضا فرجي راد، استاد ژئوپليتيك گفتوگو كرده است.فرجيراد ضمن اشاره به مساله مهم كردهاي سوري و نيز اشغال سرزمين سوريه توسط اسراييل به عنوان مسائل مهم احتمالي كه در باب آن رايزنيهايي انجام شده، بر اين باور است كه به نظر ميرسد بعد ازسقوط دولت اسد در سوريه تنها پل ارتباطي ميان ايران و هيات حاكمه دمشق در مقطع كنوني تركيه باشد و در اين راستا آنكارا ميتواند نقش بسزايي در تامين منافع ايران در سوريه هرچند به صورت حداقلي ايفا كند. مشروح اين گفت وگو را در ادامه ميخوانيد:
ارزيابي شما از سفر بيسابقه ابراهيم كالين رييس سازمان اطلاعات تركيه به ايران چيست؟
از آنجايي كه ابراهيم كالين، وزير اطلاعات تركيه با مقامهاي اطلاعاتي و امنيتي كشورمان يعني اسماعيل خطيب، وزير اطلاعات و علياكبر احمديان، دبير شوراي عالي امنيت ملي، ديدار داشته، ميتوان گفت كه در جريان اين سفر اطلاعات مستقيم و مهمي درباره مسائل سوريه ميان دو طرف رد و بدل شده و در باب آن رايزنيهايي انجام شده است. در روزهاي پاياني دولت بشار اسد در سوريه، وزير امور خارجه ايران با همتاي ترك خود در ارتباط بود و تماسهايي داشتند، در جريان اين تماسها مقامات آنكارا متعهد شدندكه اماكن مذهبي مقدس در امان بمانند. اما اكنون به نظر ميرسد كه اين اماكن در معرض تهديد قرار دارند و اجازه داده نميشود كه اجتماعاتي در آنها برگزار شود. از طرفي مساله كردها براي آنكارا گزاره مهمي است. در حال حاضر، تركيه در شمال سوريه درگير رويارويي با گروههاي كرد است. هرچند كه تركيه گفتوگوهايي با احمدالشرع رييسجمهور موقت سوريه داشتهاند، اما به نظر ميرسد كه اين رايزنيها نتايج رضايتبخشي نداشته است. از طرفي كردها، با توجه به موفقيت نسبي كه در مقطع فعلي به دست آوردهاند، جسارت بيشتري پيدا كرده اما هنوز آمادگي كاملي براي ادغام در ساختار سوريه را ندارند و به دنبال نوعي خودمختاري در شمال اين كشور هستند. گفتني است اخيرا نيز شايعهاي در روزنامههاي تركيه منتشر شد مبني بر اينكه ايران به كردهاي سوري پهپاد داده است. ايران اما اين موضوع را تكذيب كرده و رهبر كردهاي سوريه نيز متقابلا اعلام كرده كه نه تنها هيچ ارتباطي با مقامات ايراني ندارد بلكه هيچ تسليحاتي نيز دريافت نكردهاند. در هر صورت اين شايعات در تركيه رسانهاي شده و به نوعي تهديدي است كه ايران بايد در تصميمگيريهايش آن را لحاظ كرده و از برقراري ارتباط با كردهاي سوريه خودداري كند؛ اين خواسته تركيه است. البته كه ايران تاكنون تمايلي براي ارتباط با كردهاي سوريه نشان نداده است. موضوعات ديگري احتمالا مورد رايزني ميان تهران و آنكارا قرار گرفته است از جمله مسائل قفقاز و همچنين تحولات جديدي كه در منطقه رخ داده، همچنين ادعاهاي اخير ترامپ و يادداشت اجرايي كه توسط او امضا شد، از طرفي احتمال گفتوگوهاي ميان ايالاتمتحده با گروههاي كرد سوري نيز وجود دارد و اين موضوع براي تركها نيز اهميت دارد. همچنين در موضوعاتي ديگر اين امكان وجود دارد كه در مورد تاسيس سفارت ايران در دمشق رايزنيهايي انجام شده باشد، زيرا ايران بهطور مستقيم و البته در فرآيندي مثبت با رييسجمهور موقت سوريه ارتباط ندارد و اين ارتباط از طريق تركيه صورت ميگيرد. ممكن است در اين رابطه و همچنين در مورد امنيت سفارت، صحبتهايي شده يا احتمالا در مورد زمان بازگشايي سفارت تهران در دمشق رايزنيهايي انجام شده باشد.
با توجه به اين واقعيت كه در جريان تحولات شام و به دنبال سقوط دولت بشار اسد، تهران و آنكارا به عنوان دو قدرت منطقه در باب سوريه از استراتژي متفاوتي پيروي ميكنند، اين نشست تا چه اندازه ميتواند بسترساز همگرايي نسبي منافع دو بازيگر در آينده شام باشد؟
واقعيت اين است كه تركيه به دنبال ثبات در سوريه است تا بتواند منافع خود را تامين كند و همزمان مساله كردها را مديريت و با آن مقابله كند. از سوي ديگر، ايران نيز اعلام كرده كه خواهان ثبات و به رسميت شناختن حقوق اقليتها در سوريه است و نميخواهد شاهد آشفته شدن اوضاع در اين كشور باشد، به ويژه اينكه كشورهاي ديگري نيز در امور سوريه دخالت ميكنند و به دنبال تامين منافع خود و تصرف سرزمينهاي سوريه هستند. در مقطع كنوني به نظر ميرسد كه ايران به نوعي از معادلات سوريه با سقوط بشار اسد كنار رفته و تركيه جايگزين ايران شده است. ميتوان براساس گفتههاي مقامات ايراني اينگونه تعبير كرد كه تهران به دنبال اختلافافكني در سوريه برخلاف منافع تركيه نيست و همچنين تاكنون سند يا مدركي دال بر دخالت ايران در امور داخلي سوريه مشاهده نشده است.
گفته ميشود مساله كردهاي سوريه ميتواند محور رايزني تهران و آنكارا باشد؛ بالاخص آنكه ادعا شده دولت تركيه درصدد سازش با حزب كارگران كردستان است، اين فرضيه محتمل است و دو كشور در اين باره چگونه ميتوانند مشاركت داشته باشند؟
توجه داشته باشيد كه رهبر حزب كارگران كردستان (پكك)، آقاي عبدالله اوجالان، اخيرا با مقامات تركيه ديدار داشته و پيام مثبت خود را به تركها اعلام كرده است. اما به اعتقاد من، اين مساله مربوط به امور داخلي تركيه است و هيچ ارتباطي با ايران ندارد. ايران هيچ همكاري با پكك ندارد كه بخواهد در اين موضوع دخالت كند. آنچه مسلم است، اين است كه گفتوگوها در تهران احتمالا حول محور كردهاي شمال سوريه ميچرخد و ممكن است از اين قضيه نگرانهايي وجود داشته باشد. لذا مساله كارگران كردستان يك موضوع داخلي است كه خود تركها بايد در مورد آن تصميمگيري كنند و ايران نه تمايل دارد و نه مصلحت است كه در اين زمينه دخالت كند. بنابراين، اين موضوع ارتباطي با ايران ندارد.
به باور شما با توجه به صفآرايي منطقهاي و فرامنطقهاي در شام و دست بالاي تركيه در معادلات اين كشور، تهران چگونه ميتواند از روابط خود با آنكارا به عنوان اهرمي براي بازتعريف نقش خود در سوريه استفاده كند؟
در ابتدا اشاره كردم كه ايران مسائل سوريه را بيشتر از طريق تركيه دنبال ميكند. يكي از اين مسائل، موضوع سفارت است و همچنين اماكن مقدس، اما ميتوان گفت ديگر موضوع مهم براي ايران ارتباط كشورمان با لبنان از طريق سوريه است كه تمايل داريم اين ارتباط در شرايط كنوني حفظ شود. البته منظور از اين ارتباط، لزوما همكاري نظامي يا تامين سلاح نيست. ايران سالهاست كه با لبنان در ارتباط است و شيعيان هميشه در آنجا حضور داشتهاند. ايران تمايل دارد اين ارتباط را حفظ كند و به نظر ميرسد كه تركها ميتوانند در احياي اين روابط و تقويت آن كمك كنند. بنابراين، اگر تركيه قرار است بهطور مداوم به دنبال امتيازاتي از ايران باشد، بايد امتيازاتي نيز به تهران بدهد و نميتواند رفتاري جاهطلبانه داشته باشد و اجازه دهد كه تنها خود به عنوان بازيگري يكهتاز در سوريه يا لبنان نفوذش را حفظ كند. ايران نيز مانند ساير بازيگران، به دنبال ثبات در سوريه و همچنين در لبنان است. اكنون نيز كابينه جديد لبنان تشكيل شده و فعاليتهاي سياسياش آغاز شده است. ايران نيز نشان داده كه آمادگي همكاري با دولت جديد لبنان را دارد. تركيه نيز بايد بداند كه ايران يك قدرت منطقهاي است و اين همكاريها بايد دوطرفه باشد. البته اين احتمال وجود دارد كه دوطرف در باب بحث اشغال سرزمين سوريه توسط اسراييل رايزني كرده باشند. البته كه من معتقد نيستم كه دولتها و كشورها در سوريه به صفآرايي مقابل يكديگر پرداختهاند، بلكه آنها به واقع با يكديگر همكاري ميكنند. تركها تمايل دارند كه احمد جولاني رييس دولت موقت سوريه به دنبال همصدايي با سعوديها، قطريها و اماراتيها باشد و در حال حاضر نيز اين همكاري محقق شده است. از سويي ديگر عربها نيز به سرعت دولت جديد سوريه را پذيرفته و به رسميت شناختهاند و قصد همكاري دارند. در اين راستا سفرهايي به عربستان و تركيه انجام شده است. اما به باور من مشكلات سوريه خاص و متعدد است، اما اكنون مهمترين اين مشكلات عبارتند از: تصرف سرزميني و اشغال آن توسط اسراييل و دوم مساله كردها. البته كه مساله كردها براي تركيه اولويت دارد و آنها به نحوي به دنبال ادغام كردها در درون سوريه هستند كه البته بعيد است چنين اتفاقي رخ دهد و بستگي به تصميم نهايي ترامپ دارد، چراكه دولت امريكا هميشه از كردها حمايت كرده است، اما خبرهايي منتشر شده مبني بر اينكه ترامپ قصد دارد در دو يا سه ماه آينده نيروهاي خود را از سوريه خارج كند. اين احتمال نيز بعيد است كه نظاميان امريكا با چنين ايدهاي موافق باشند و كردها را رها كنند. لذا به باور من، مساله كردها در سوريه يك موضوع مهم است كه احتمالا به اين زوديها حل نخواهد شد.