چگونه كاخ سفيد ارز امريكا را به يك سلاح ژئوپليتيكي تبديل ميكند؟
نظاميسازي دلار!
تلاشهاي مختلف براي كاهش اتكا به دلار امريكا در تجارت جهاني، آينده ارز غالب را در كانون توجه قرار داده است. دونالد ترامپ، رييسجمهور منتخب امريكا با همان سبك و رويكرد تهاجمي گذشته به صحنه اقتصاد جهاني بازگشته است. ترامپ اينبار گروه بريكس را هدف قرار داده و از همان ابتدا براي اعضاي اين گروه خط و نشان كشيده است. بريكس، متشكل از اقتصادهاي بزرگي مانند برزيل، روسيه، هند، چين، آفريقاي جنوبي، مصر، اتيوپي، ايران، عربستانسعودي و امارات متحده عربي، در حال حاضر در حال بحث در مورد تعريف يك ارز مشترك است كه ميتواند تسلط طولاني مدت دلار در تجارت جهاني را به چالش بكشد.
در همين راستا موسسه مطالعاتي ژئوپلتيكال مانيتور با انتشار يادداشتي مدعي است، ترامپ با لفاظيهاي تند و تهديد به تعرفههاي صددرصدي و حذف كامل اعضاي بريكس از بازارهاي ايالاتمتحده در صورت ادامه تلاش براي دلارزدايي، به تلاش اين گروه از كشورها پاسخ داده است. با اين حال، اظهارات ترامپ توجه جهاني را به مساله آينده دلار جلب كرده است. ترامپ در واكنش به بحثهاي بريكس در مورد ايجاد ارز رقيب يا حمايت از پذيرش جايگزيني براي دلار
-كه احتمالا به معناي پايان تسلط دلار در تجارت جهاني است، موضعي كه از جنگ جهاني دوم تاكنون وجود داشته- مدعي است: ما از اين كشورها ميخواهيم كه ايده ايجاد يك ارز رقيب يا توافق بر سر جايگزيني براي دلار را كنار بگذارند. در غير اين صورت، آنها با تعرفههاي صددرصدي مواجه خواهند شد و به طور كامل دسترسي به بازارهاي اقتصادي بيرقيب امريكا را از دست خواهند داد. اخيرا ترامپ همچنين تهديد كرده كه بر تمامي كالاهاي وارداتي از كانادا و مكزيك تعرفه 25درصدي به همراه 10درصد ماليات اضافي بر كالاهاي ساخت چين اعمال خواهد كرد. در ظاهر، تاكتيكهاي ترامپ ممكن است بتواند موقعيت دلار را تقويت كند. با اين حال، يك تحليل عميقتر نشان ميدهد كه آنها نتيجه معكوس خواهند داشت. به بياني ديگر، توسل ترامپ به چنين اهرمي به جاي بازدارندگي بريكس، ميتواند در واقع تلاشهاي اين گروه در اين زمينه را افزايش داده و موجب شود تا بازيگراني چون چين تلاش كنند تا در اين مسير پيشگام شده و دلارزدايي را تسريع نمايند. چين كه مدتها به استفاده واشنگتن از دلار امريكا به عنوان ابزار ژئوپليتيكي با ديده ترديد نگاه ميكرد، در دهه گذشته به آرامي سيستمهاي مالي جايگزين ايجاد كرد، براي مثال با استفاده فزاينده از يوان براي حل و فصل تجارت بينالمللي، نفوذ مستقيم پكن از طريق طرح كمربند و جاده را برجسته كرد. دولت چين همچنين ذخاير خارجي خود را متنوع كرده و اتكاي خود به دلار امريكا را به نفع طلا و ساير ارزها كاهش داده است. از اين منظر، اظهارات ترامپ يك عامل بازدارنده براي كشورهاي بريكس نيست و ميتواند نتيجهاي معكوس به دنبال داشته باشد.
با اين حال استفاده مداوم او از تعرفهها و تحريمها به عنوان اهرمي ديپلماسي اقتصادي، نه تنها اختلافات بين ايالاتمتحده و كشورهاي رقيب را عميقتر خواهد كرد، بلكه به بياعتمادي در ميان شركاي تجاري ايالاتمتحده نيز دامن ميزند. اين رويكرد بدون شك ساير كشورها را به دنبال جايگزيني براي دلار سوق خواهد داد. چين و روسيه به عنوان اهداف اصلي تحريمها و جنگهاي تجاري امريكا، با امضاي توافقنامههايي براي تجارت با ارزهاي محلي و تعميق همكاريها در چارچوب بريكس، در خط مقدم اين تغييرات قرار دارند. درحالي كه ايجاد يك ارز مشترك توسط بريكس يا پذيرش جايگزين دلار امريكا همچنان درگير چالشهاي لجستيكي و زماني است، اين ابتكار نماد عزم جمعي بلوك براي ايجاد يك سيستم مالي است كه كمتر به ايالاتمتحده وابسته است. تهديدهاي مكرر ترامپ ممكن است در كوتاهمدت اين تلاشها را مختل كند، اما ناگزير نگرانيهاي زيربناي اين ابتكارات را تاييد ميكند: ترس از اينكه ايالاتمتحده قدرت اقتصادي خود را بدون توجه كمي به ثبات مالي بلندمدت جهاني و صرفا در جهت تعقيب منافع يكجانبهاش به كار بگيرد، بستر را براي تقويت صداهاي مخالف دلار هموار ميسازد.
از منظر چين كه در رقابت استراتژيك با ايالاتمتحده محبوس شده، شكل دادن به نظم جهاني جديد و مطلوب فراتر از اقتصاد گزينهاي مطلوب است. اين ابتكارات بخشي از جاهطلبيهاي گستردهتر پكن براي تثبيت خود به عنوان يك ابرقدرت جهاني است. يك سيستم مالي چند قطبي آسيبپذيري چين و ساير كشورهاي بريكس را در برابر فشارهاي اقتصادي ايالاتمتحده كاهش ميدهد و به آنها آزادي بيشتري براي پيگيري اهداف استراتژيك در مقياس منطقهاي و جهاني ميدهد. به عنوان مثال، پروژه يوان ديجيتال چين بخشي از اين چشمانداز است كه به طور بالقوه به عنوان جايگزيني براي سيستمهاي پرداخت بينالمللي مبتني بر دلار، به ويژه در بازارهاي نوظهور عمل ميكند. درنهايت، تسلط دلار اساسا بر پايه اعتماد بنا شده است -اين باور كه ايالاتمتحده به عنوان يك رهبر مسوول در اقتصاد جهاني عمل خواهد كرد و داراييهاي مبتني بر دلار پايدار و در دسترس باقي خواهند ماند به واسطه سياستهاي رييسجمهوري امريكا و تهديدهايش مورد ترديد قرار گرفته است. با اين حال، ترامپ با تسليحاتي كردن دلار از طريق تحريمها و تعرفهها، خطر تضعيف اين اعتماد را نه تنها در ميان دشمنان بلكه در بين متحدان نيز به خطر مياندازد. با كاهش اين اعتماد، جايگاه دلار به عنوان ارز ذخيره جهاني نيز تضعيف ميشود. تناقض موضع تهاجمي ترامپ در قبال دلارزدايي اين است كه ترامپ با حمايت از تعرفهها و تحريمها، همان روندهايي را كه به دنبال مبارزه با آن است سرعت ميبخشد. اگر او نتواند مسير خود را تغيير دهد، جهان ممكن است به زودي خود را متحدتر در برابر واشنگتن بيابد.