• ۱۴۰۳ دوشنبه ۶ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5990 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۶ اسفند

آدم‌ربايي زن جوان پس از فروش طلا در جنوب تهران

مرد جواني كه در اقدامي هولناك به‌ خاطر پول دست به سرقت و آدم‌ربايي زده بود، دستگير شد.  چندي قبل زن جواني هراسان به يكي از كلانتري‌هاي تهران رفت و هنگامي كه مقابل افسرنگهبان قرار گرفت، گفت: «قصد داشتم تا يك خودرو به صورت شرايطي بخرم، اما پول كم داشتم. براي همين به طلا فروشي محله‌مان رفتم و طلاهايم را به قيمت ۲۵ ميليون تومان فروختم. قصد داشتم پول‌ها را به همسرم كه در يكي از ميدان‌هاي جنوبي تهران حضور داشت، دهم. از مغازه طلافروشي بيرون آمدم. در خيابان منتظر تاكسي بودم كه يك خودروي سفيدرنگ مقابلم توقف كرد. براي اينكه عجله داشتم سوار شدم. در مسير بوديم كه ناگهان راننده خودرو با تهديد چاقو پول‌ها را از من گرفت. او در ابتدا قصد داشت تا دست به آدم‌ربايي بزند، اما وقتي گريه‌هايم را ديد دلش سوخت و از خودرو پياده‌ام كرد.»  پس از ثبت شكايت و تشكيل پرونده در دادسراي جنايي تهران، تيمي از كارآگاهان اداره يازدهم با دستور بازپرس پرونده راهي صحنه جرم شدند و پس از مشاهده دوربين‌هاي مداربسته اطراف طلافرشي، صحت و سقم اين ماجرا را تاييد كردند.
تيم جنايي در گام ‌بعدي با اقدامات اطلاعاتي گسترده پلاك خودروي سفيدرنگ را شناسايي و صاحب آن را بازداشت كردند، اما صاحب خودرو مدعي شد كه روز حادثه خودرو در اختيار يكي از آشنايان خود به نام ميلاد بوده است. كارآگاهان در اين شاخه از تحقيقات سراغ اقدامات فني و مخابراتي رفتند و مخفيگاه دقيق متهم را شناسايي كردند، اما مشخص شد كه او پس از ارتكاب جرم با همان خودروي سفيدرنگ فرار كرده و ديگر به خانه‌اش بازنگشته است. بدين‌ترتيب تعقيب و مراقبت‌هاي نامحسوس از مخفيگاه متهم شروع شد و ماموران هنگامي كه متهم را در همان حوالي خانه‌اش مشاهده كردند خيلي زود او را در يك عمليات ضربتي به دام انداختند. متهم پس از انتقال به اتاق بازجويي پليس آگاهي هدف تحقيق قرار گرفت و ماجرا را اين‌طور توضيح داد: «در خيابان بودم كه مشاهده كردم يك زن با پاكتي كه در دست داشت از طلافروشي به خيابان آمد. به‌ خاطر همين موضوع مقابلش توقف كردم و مدعي شدم كه تاكسي هستم. در مسير بوديم كه پاكت پول را با تهديد گرفتم. قصد آدم‌ربايي نداشتم فقط مي‌خواستم در خياباني پياده‌اش كنم كه دوربين نداشته باشد.» پس از اعترافات متهم، كارآگاهان ماموريت يافتند تا با اقدامات اطلاعاتي، تحقيقات خود را در رابطه با اين پرونده ادامه دهند. متهم جهت روشن شدن زواياي پنهان پرونده در اختيار اداره يازدهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت و تحقيقات همچنان ادامه دارد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون