چرا روي درياچه خشك شده اروميه باران نميبارد؟
مهدي زارع
خشك شدن درياچه اروميه، نتيجه فعاليتهاي انساني (استفاده ناپايدار از آب براي كشاورزي) و البته تحت تاثير تغييرات اقليمي است كه استرسهاي طبيعي را تشديد ميكند. تغييرات اقليمي نقش مهمي در خشك شدن حوضه از طريق چندين ساز و كار داشته است. گرم شدن كره زمين باعث افزايش دماي منطقه در حوضه درياچه اروميه (منطقه اقليمي خشك / نيمه خشك) شده است. ميانگين دما در شمالغربي ايران از دهه 1350 حدود 1 تا 2 درجه سانتيگراد افزايش يافته و تبخير درياچه و رودخانههاي تغذيهكننده آن را تسريع كرده است. سرعت تبخير بيشتر باعث كاهش انباشت آب در درياچه و كاهش حجم آن ميشود. مدلهاي اقليمي كاهش طولانيمدت بارش سالانه در منطقه را به دليل تغيير الگوهاي گردش جوي (مانند تضعيف جريان رطوبت مديترانه) نشان ميدهند.
زمستانهاي گرمتر تجمع برف را كاهش ميدهد، كه از نظر تاريخي ۶۰ تا ۷۰ درصد از جريان ورودي درياچه اروميه را از طريق ذوب برف بهاري تامين ميكرده است. ذوب برف كمتر به معناي كاهش آب شيرين است.
تغييرات اقليمي، فراواني و شدت خشكساليهاي شديد را در كل خاورميانه افزايش داده است. خشكساليهاي طولانيمدت، رواناب سطحي و تغذيه آبهاي زيرزميني را كاهش ميدهد و درياچه را سريعتر خشك ميكند. خشكساليهاي شديد در سالهاي 1380-1377و1391- 1386 كاهش آب درياچه را تسريع كرد و از سال 1375 تا 1402 عملا 90 درصد مساحت و بيش از 95 درصد حجم آب درياچه كاهش يافت. بستر خشك درياچه كه در معرض هواي آزاد قرار ميگيرد آئروسلهاي غبار نمكي توليد ميكند و با پراكندگي نور خورشيد و از بين بردن شانس تشكيل ابر، بارندگي را كاهش ميدهد. ضمنا با تيره شدن سطوح برف (كاهش آلبدو) ذوب برف در كوههاي مجاور سرعت ميگيرد. كوچك شدن درياچه رطوبت محلي را كاهش ميدهد و اثر تعديلكننده آن را بر دماي منطقه مختل ميكند و اقليمي گرمتر و خشكتر ايجاد ميكند.
تغييرات اقليمي اثرات سوءمديريت انساني آب را بدتر ميكند. افزايش دما باعث افزايش تقاضاي آب ميشود و كشاورزان را مجبور ميكند تا آب بيشتري را از رودخانههاي تغذيهكننده درياچه (مانند زرينهرود) يا از چاهها منحرف كنند. كاهش بارندگي و ذوب برف، كمبود آب را شديدتر ميكند و در نتيجه رقابت بين كشاورزي، صنعت و اكوسيستمها را تقويت ميكند.
در حال حاضر مدلهاي اقليمي ادامه گرم شدن و كاهش بارش را در منطقه پيشبيني ميكنند كه بيشتر بر حوضه فشار ميآورد. تا پايان سده بيست و يكم افزايش دما در حد 3-5 درجه سانتيگراد و كاهش 10 تا 30 درصدي بارندگي بر اساس برخي مدلها پيشبيني شده است. خشك شدن حوضه رسوبي درياچه اروميه از طريق تركيبي از ساز و كار هاي مرتبط به افزايش گرما و كاهش بارندگي ميانجامد.
ناپديد شدن درياچه منبع اصلي تبخير آبهاي سطحي را از بين ميبرد و رطوبت اتمسفر محلي را به شدت كاهش ميدهد. تغييرات سپيدايي (آلبدوي) سطح زمين، ناشي از تغييرات در نوع سطح زمين، بر «بودجهبندي انرژي» زمين اثر ميگذارد. اگر انرژي كمتري منعكس شود، اثر گرم شدن به وجود ميآيد. رطوبت كمتر، تشكيل ابر و بارش را محدود ميكند و اقليمي خشكتر ايجاد ميكند. رسوبات خشك، تابش خورشيدي بيشتري جذب ميكنند (آلبدو كم). سطوح آب نور خورشيد را منعكس ميكنند (آلبدوي زياد). دماهاي بالاتر مناطق پرفشار پايدار ايجاد ميكند و حركت هوا به سمت بالا را كه براي تشكيل ابر و باران ضروري است سركوب ميكند. خاك خشك فاقد رطوبت براي تبخير (سرد شدن گرماي نهان) است كه منجر به گرماي محسوس بالاتر و گرم شدن بيشتر هوا ميشود.
خشكي و خشك شدن خاك باعث از بين رفتن پوشش گياهي و كاهش تعرق ميشود. اين امر منبع رطوبت ديگري را براي جو كاهش ميدهد و خشكي را تشديد ميكند. بستر خشك درياچه توفانهاي گرد و غبار ايجاد ميكند. ذرات گرد و غبار به عنوان هستههاي متراكم ابر عمل ميكنند و قطرات كوچك زيادي ايجاد ميكند كه نميتوانند به قطرات باران تبديل شوند. بسته به اندازه، گرد و غبار ميتواند گرما را به دام بيندازد يا نور خورشيد را منعكس كند و به طور بالقوه ديناميك جوي محلي را تغيير بدهد. اين حوضه از يك ريزاقليم خنك شده از درياچه به يك جزيره گرمايي تغيير ميكند كه با شرايط گرمتر و خشكتر چرخه خشكي را تقويت ميكند. حتي در بسترهاي خشك شده درياچه، حفرههاي رطوبت يا لايههاي غني از مواد آلي مدفون ميتوانند بدون اكسيژن (آنوكسيك) باقي بمانند. متانوژن ميكروبهايي از شاخه آركيها (باستانيان) هستند كه در شرايط بيهوازي، گاز متان را به عنوان محصول متابوليسم توليد ميكنند و معمولا در جاهاي مرطوب مسوول توليد گاز متان هستند. متانوژنيكها در اين شرايط درياچه خشك شده - اروميه - رشد ميكنند و مواد آلي را به متان تجزيه ميكنند.
شكاف در رسوبات خشك شده يا مناطق مويرگي نزديك آبهاي زيرزميني به متان اجازه ميدهد تا به سطح برسد. تبخير در محيطهاي فوق شور مانند اروميه، پوستههاي نمكي به جا ميگذارد كه متان را در زير سطح نگه ميدارد. هنگامي كه اين پوستهها ميتركند (به دليل باد، گرما يا فعاليتهاي انساني)، متان به دام افتاده ناگهان خارج ميشود. ضمنا رسوبات درياچه اروميه حاوي هزاران سال جلبك، پلانكتون و بقاياي گياهي است. خشك شدن، اين لايههاي غني از كربن را بهويژه در هنگام خيس كردن مجدد در معرض فعاليت ميكروبي قرار ميدهد. فرسايش بادي رسوبات ريز (و مواد آلي) را در سراسر منطقه پخش ميكند. وقتي اين ذرات در تالابها رسوب ميكنند يا دوباره هيدراته ميشوند، منبع توليد متان در جاهاي ديگر ميشوند. متان 28 تا 36 برابر موثرتر از CO2 در به دام انداختن گرما و گرم شدن اتمسفر است. حتي انتشار اندك از بسترهاي خشك شده درياچه به طور نامتناسبي به گرم شدن ميانجامد. حوضه درياچه اروميه 5200 كيلومتر مربع وسعت دارد. اگر به طور كامل خشك شود، انتشار گازهاي گلخانهاي آن ميتواند به ساير منابع اصلي متان (مانند تالابها، يخهاي دائمي) برسد. پر كردن درياچه (از طريق كاهش انحراف آب و كشاورزي پايدار) ميتواند متان را با غرقاب كردن مجدد رسوبات پنهان كند. سنسورهاي متان ماهوارهاي و زميني نيز نقاط داغ را رديابي كرده و هر نوع عمليات كاهش متان را هدايت ميكنند.