• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۴ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5996 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۳ اسفند

كاش اين فيلم ساخته مي‌شد

اداي سهمي به آروين

روزبه صدرآرا

بعضي از آدم‌ها كه مي‌ميرند، سكوتي به‌جا مي‌ماند براي هميشه كه نازدودني است و مرگ آروين براي نگارنده اين سطور اين حكم را داشت.
وقتي نمايشگاه آروين تحت عنوان «افسرده با جاني دپ» در زيرپله ثالث افتتاح شد من في‌الفور به ديدارش -نمايشگاهش، خودش-شتافتم و چند باري گاه و بي‌گاه پيوسته چشم بر كارهايش دوختم و سياحت كردم.
نتيجه از اين حظ بصر و گپ و گفت‌هاي پراكنده و منقطع با آروين جستارپرداز-عنواني كه خودش خوش داشت-مرا به اين سوق داد به فيلم كوتاهي بپردازم در حال و هواي آروين و نمايشگاهش كه متني هم قلمي كردم كه بعدتر در همين روزنامه اعتماد در شمايل ستوني منتشر شد: آرو (ينلند) -يك فيلم جستار پانكي كه به فنا رفت!
تاملاتي كوتاه و گزيده و گذرنده در باب قلب خونريز آروين كه در جستارك‌هاي بصري‌اش گله به گله مي‌شد ديد و دريافت. امور فني فيلم در آخرين لحظه معوق ماند و كار زمين ماند ايضا؛ من هم به فوريت متن را در «اعتماد» منتشر كردم كه گفت‌وگويي باشد ميان من و آروين هر چند كوتاه و فشرده و مختصر.بطن متن ارجاع مي‌داد به اختلال انتقادي‌اي كه آروين در جستارك‌هاي تصويري‌اش پي مي‌گرفت و نويزهاي بصري‌اي كه توليد مي‌كرد و مي‌پراكند، برخاسته از همان قلب خونريز كه ذكرش رفت.
آروين از انتشار متن خرسند شد و من هم خرسندتر از امكان چنين گفت‌وگويي با جهان آروين يا آرو (ينلند) .از او متشكرم كه به امكان چنين ديالوگي دامن زد و آن سكوت كشدار در درونم هميشه پابرجاست در لابه‌لاي فريم‌هاي فيلمكي كه ساخته نشد و به فنا رفت!
آنچه براي من واجد اهميت بود، جهان آروين و به ‌عبارتي آروينلند او بود كه گاه هذياني مي‌شد به ‌شدت شخصي و متراكم، اما از آن خودش بود و اصلا خود خودش بود.فوق حساس و رمنده و طنازانه-بدم نمي‌آيد بگويم حتي بلك كمدي- و بي‌قرار و ناآرام.در گوشه همين تهران مردي بوده هنرمندي بوده-و هست-كه آروينلندش را با خودش قلمدوش كرده و انگار به او تشر مي‌زد-مي‌زند- كه واسه نسل‌هاي بعد تعريف كن!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون