با اينكه در دنياي سياست، صداقت كالايي كمياب است و بسياري از سياستمداران بهجاي آنكه حقايق را بيپرده بيان كنند، آنها را پنهان ميكنند، تغيير ميدهند يا با زباني پيچيده و مبهم عرضه ميكنند، جناب آقاي دكتر مسعود پزشكيان، رييسجمهور محترم، از جمله معدود سياستمداراني است كه با شفافيت و صداقت محض، وضعيت كشور را همانگونه كه هست، بيان ميكند. اين رويكرد، در فضاي سياسي ايران كمنظير است. رييسجمهوري كه بدون اغراق، بدون وعدههاي پوچ و بدون كليگوييهاي هميشگي، مشكلات اقتصادي، اجتماعي و اداري كشور را به رسميت ميشناسد و به مردم ميگويد كه با چه چالشهايي روبهرو هستيم. در كشوري كه سالها وعدههاي غيرواقعبينانه و سخنان مبهم، اعتماد عمومي را خدشهدار كرده است، اين سطح از صداقت ميتواند نقطه قوتي براي رييسجمهور باشد. مردم، زماني كه ميبينند بالاترين مقام اجرايي كشور واقعيتها را بدون پردهپوشي بيان ميكند، احساس نزديكي بيشتري به او پيدا ميكنند و اميد دارند كه اين صداقت، مقدمهاي براي اصلاحات اساسي باشد. اما آيا صداقت بهتنهايي كافي است؟ گرچه صداقت، يكي از ارزشمندترين ويژگيهاي يك سياستمدار است، اما بهتنهايي نميتواند مشكلات كشور را حل كند. مردم نياز دارند كه در كنار شنيدن واقعيتها، راهحلهاي عملي و اقدامات ملموس را نيز مشاهده كنند. ايران اكنون با چالشهاي پيچيدهاي روبهرو است:
در اقتصاد: تورم، كاهش ارزش پول ملي، بيكاري، فشارهاي معيشتي و فساد اداري
در سياست خارجي: تحريمها، تنشهاي منطقهاي و جايگاه كشور در نظام بينالملل
در نظام اداري: بروكراسي ناكارآمد، فساد و كمبود شفافيت
و در عرصه فرهنگ و جامعه: شكافهاي اجتماعي، مهاجرت نخبگان و كاهش سرمايه اجتماعي
همه اين مشكلات را رييسجمهور بهخوبي ميشناسد و در سخنانش از آنها سخن ميگويد. اما سوال اصلي اين است: راهحل چيست؟
1- از گفتن مشكلات تا حل آنها
بيان مشكلات، گام اول است. اما آنچه اهميت دارد، اقدام عملي براي حل اين مشكلات است. يكي از بزرگترين ضعفهاي سياستورزي در ايران، تمركز بيش ازحد بر تشريح مشكلات، بدون ارايه راهحلهاي اجرايي و عملياتي است. تجربه نشان داده كه اگر دولتي نتواند مشكلات را مديريت كند و فقط از دشواريهاي موجود سخن بگويد، اعتماد عمومي نسبت به آن كاهش مييابد. مردم، رييسجمهور را نهفقط براي صداقت، بلكه براي كارآمدي و اقداماتش قضاوت خواهند كرد.
2- اقدام، حلقه مفقوده سياستگذاري در كشور
چرا بسياري از مشكلات كشور حلنشده باقي ميماند؟ پاسخ روشن است: كمبود تصميمگيريهاي شجاعانه، ضعف در اجراي سياستها و نبود پيگيري مستمر.
مشكلات اقتصادي، سياسي و اجتماعي كشور، نهتنها تازه نيستند، بلكه سالهاست كه كارشناسان و مردم درباره آنها صحبت ميكنند. اما چرا تغييرات ملموسي ديده نميشود؟ چون تصميمگيريهاي اساسي يا به تأخير ميافتد، يا ناقص اجرا ميشود، يا در برابر فشارهاي مختلف، متوقف ميشود.
براي مثال، بسياري از دولتها از ضرورت اصلاحات اقتصادي صحبت كردهاند. اما چرا اين اصلاحات بهدرستي اجرا نميشود؟ چون هرگاه كه اجراي آنها با مخالفتهايي مواجه شده، دولتها از ادامه مسير منصرف شدهاند. در چنين شرايطي، حتي اگر رييسجمهور بهدرستي مشكلات را تشخيص داده باشد و به زبان بياورد، اما در عمل تصميمگيريهاي لازم را انجام ندهد، نتيجهاي حاصل نخواهد شد.
3- چهار گام ضروري براي عبور از بحرانها
براي اينكه صداقت رييسجمهور به يك نيروي تغيير واقعي تبديل شود، چهار اقدام اساسي لازم است:
نخست: عملگرايي حداكثري در كنار صداقت.
مردم تنها زماني به صداقت يك سياستمدار اعتماد ميكنند كه در كنار آن، اقدامات عملي نيز ببينند. اگر رييسجمهور از مشكلات اقتصادي سخن ميگويد، بايد به سرعت برنامهاي مشخص براي كاهش تورم، افزايش ارزش پولملي و بهبود وضعيت معيشتي مردم ارايه دهد.
دوم: تصميمات شجاعانه و بدون عقبنشيني.
اصلاحات، همواره با مقاومتهايي روبهرو ميشود. دولت نبايد تحت فشار گروههاي ذينفع، از اصلاحات ضروري عقبنشيني كند. رييسجمهور بايد همانطور كه در گفتار صريح و شجاع است، در تصميمگيري و اجرا نيز همين جسارت را داشته باشد.
سوم: شفافيت در ارايه برنامهها و نتايج.
رييسجمهور بايد دقيقا مشخص كند كه براي حل مشكلات كشور چه برنامههايي دارد، اين برنامهها در چه بازه زماني اجرا ميشوند و چه نتايجي از آنها انتظار ميرود. اين شفافيت باعث افزايش اعتماد عمومي و امكان نظارت بر عملكرد دولت خواهد شد.
و چهارم: پاسخگويي و پيگيري مستمر
رييسجمهور بايد بهطور مداوم عملكرد دولت را براي مردم تشريح كند و درباره ميزان پيشرفت برنامههاي خود گزارش دهد. اگر يك برنامه اجرايي نميشود، بايد علت آن را توضيح دهد و موانع را برطرف كند. جناب آقاي رييسجمهور، صداقت شما در گفتار، نقطه قوت شماست. اما كشور در شرايطي قرار دارد كه تنها گفتن حقيقت، مشكلات را حل نميكند. مردم ايران، علاوه بر شنيدن واقعيتها، نياز به راهحلهاي عملي و اجراي آنها دارند. صداقت، اگر با عمل همراه نباشد، نهتنها كارساز نخواهد بود، بلكه ممكن است به نااميدي و سرخوردگي عمومي نيز منجر شود. مردم از شما انتظار دارند كه نهتنها مشكلات را شفاف بيان كنيد، بلكه راهحلهاي مشخصي براي آنها ارايه دهيد و اين راهحلها را بدون تأخير، با قاطعيت و با پيگيري مستمر اجرا كنيد. اگر اين اتفاق بيفتد، نهتنها اعتماد عمومي به دولت افزايش مييابد، بلكه كشور نيز ميتواند از بحرانهاي كنوني عبور كند و به سمت توسعه حركت كند. پس جناب آقاي رييسجمهور، لطفا در كنار صداقت، بر اساس مقدورات اقدام كنيد!