جرايم سازمانيافته در دهههاي اخير به يكي از چالشهاي اساسي امنيت ملي كشورها تبديل شده است. اين پديده كه با ويژگيهايي همچون سازماندهي پيچيده، ماهيت فرامرزي، بهرهگيري از فناوريهاي نوين و اصالت منافع مادي شناخته ميشود، ديگر صرفا يك مساله حقوقي-قضايي نيست، بلكه تهديدي جدي براي امنيت ملي محسوب ميشود. تحليلهاي نوين امنيتي نشان ميدهد كه گروههاي جرايم سازمانيافته به دليل ماهيت غيرايدئولوژيك و انگيزههاي سودجويانه، به ابزاري قدرتمند در دست قدرتهاي خارجي براي پيشبرد سياستهاي خصمانه عليه كشورهاي هدف تبديل شدهاند. در تئوريهاي كلاسيك روابط بينالملل، تمركز اصلي بر رقابتهاي نظامي و امنيتي ميان دولتها بود، اما پس از پايان جنگ سرد، تهديدات غيردولتي اهميت بيشتري يافتند. امروزه بازيگران غيردولتي مانند كارتلهاي جرايم سازمانيافته، با برخورداري از ويژگيهايي چون انحصارطلبي، ايجاد فرهنگهاي خاص در جوامع هدف، توسل به خشونت، سياليت در فعاليتها و رفتار شبكهاي، ميتوانند به شيوههاي مختلف امنيت ملي كشورها را تضعيف كنند. تحقيقات نشان ميدهد كه پيوند اين گروهها با سازمانهاي اطلاعاتي و امنيتي كشورهاي متخاصم، زمينهساز شكلگيري تهديدات پيچيدهاي است كه در چارچوب «جنگ تركيبي» قابل تحليل هستند. با گسترش فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي، ابعاد جديدي از فعاليت اين گروهها پديدار شده كه شامل جرايم سايبري، پولشويي ديجيتال و عمليات رواني است. در دوران «پساحقيقت»، اين كارتلها با بهرهگيري از تكنيكهاي پيشرفته رسانهاي، درصدد ايجاد شكاف ميان مردم و حاكميت و تضعيف امنيت ملي كشورها هستند. بر اين اساس، موسسه هم انديشي جهاني راه برتر (كادراس) با همكاري خانه انديشهورزان، نشست سالانه خود را با عنوان «جرايم سازمان يافته و امنيت ملي» برگزار كرد تا به بررسي ابعاد مختلف اين پديده و تاثيرات آن بر امنيت ملي ايران بپردازد.
از قاچاق تا ترور؛ جرايم سازمان يافته در تهديدات امنيتي
منصور براتي، معاون پژوهشي موسسه كادراس در اين نشست با اشاره به ماهيت جرايم سازمانيافته گفت: «جرايم سازمانيافته بر سه پايه اصلي استوار است: ماهيت غيرقانوني، سازمانيافتگي و اصالت منافع مادي. سنتا، اين جرايم در حوزههاي حقوقي، حقوق بينالملل، اقتصادي و اجتماعي مطالعه شدهاند، با غلبه رويكرد حقوق بينالملل. اما امروزه، اين جرايم فراتر از تعاريف سنتي رفته و به تهديدي مستقيم و غيرمستقيم براي امنيت ملي تبديل شدهاند.» وي ادامه داد: «باندهاي فعال در حوزه جرايم سازمانيافته ويژگيهاي مشخصي دارند، از جمله: انحصارطلبي، ايجاد فرهنگهاي خاص در جامعه هدف، توسل به خشونت، خطرپذيري بالا، سياليت در فعاليتها، ماهيت مجرمانه، اصالت منافع مالي، زيست پنهان، رفتار شبكهاي و سازمانيافتگي. اين ويژگيها، اين كارتلها را به ابزاري قدرتمند براي دستيابي به اهداف سياست خارجي كشورها تبديل كرده است.» اين پژوهشگر مطالعات جرايم سازمانيافته در ادامه به تحولات مفهومي در اين حوزه اشاره كرد و افزود: «مفهوم «نيروهاي نامنظم» در اسناد امنيت ملي كشورهايي مانند ايالاتمتحده جايگاه ويژهاي يافته و كارتلهاي جرايم سازمانيافته از مصاديق اصلي اين نيروها هستند. اين موضوع با «جنگ تركيبي» ارتباط مستقيم دارد كه شرايط متفاوتي را در كشورهاي مختلف، بهويژه در خاورميانه، ايجاد كرده است و موجب شده جرايم سازمانيافته مصاديق ضدامنيتي متعددي پيدا كنند.»
براتي با ارايه مصاديق عيني از تاثير جرايم سازمانيافته بر امنيت ملي اظهار داشت: «در ايران، شواهد متعددي از تاثيرگذاري گروههاي جرايم سازمانيافته بر امنيت ملي وجود دارد. نمونه بارز آن، ترور شهيد فخريزاده است كه بخشي از ادوات ترور از طريق شبكههاي قاچاق وارد كشور شد. همچنين، استفاده از اراذل و اوباش براي حمله به تاسيسات هستهاي و بازجويي از افراد مرتبط، نشاندهنده استفاده از پتانسيل جرايم سازمانيافته براي دستيابي به اهداف امنيتي است.» معاون پژوهشي موسسه كادراس در پايان به فعاليتهاي پژوهشي اين موسسه اشاره كرد و گفت: «موسسه كادراس در حال پژوهش درباره پيامدهاي جرايم سازمانيافته در حوزه فعاليتهاي تروريستي، بحرانهاي سياسي-اجتماعي و اقدامات ضددولتي است. فاز اول اين پژوهش كه به بررسي ويژگيهاي جرايم سازمانيافته ميپردازد، در بهار سال آينده منتشر خواهد شد و فاز دوم آن كه به كاركردهاي اين جرايم اختصاص دارد، در سال ۱۴۰۴ منتشر ميشود. اين پژوهش ميتواند به درك بهتر ارتباط بين جرايم سازمانيافته و امنيت ملي كمك كند.»
تحول در مفهوم تهديدات امنيتي؛ از رقابت دولتها تا خطر پنهان كارتلهاي جرايم سازمان يافته
محمد بيات، پژوهشگر ارشد موسسه كادراس در اين نشست با اشاره به طيف گسترده فعاليتهاي غيرقانوني جرايم سازمانيافته گفت: «جرايم سازمانيافته فراتر از مواد مخدر، شامل قاچاق، پولشويي، جرايم مالي و حملات سايبري ميشود. در گذشته، تمركز نهادهاي مطالعاتي مانند موسسه جهاني راه برتر عمدتا بر موضوع مواد مخدر و ابعاد اجتماعي و امنيتي آن بود، اما امروزه دامنه مطالعات به حوزه وسيعتر جرايم سازمانيافته گسترش يافته است.»
وي ادامه داد: «در تئوريهاي كلاسيك روابط بينالملل، توجه اصلي به رقابتهاي نظامي و امنيتي ميان دولتها معطوف بود، اما پس از فروپاشي ديوار برلين، متغيرهاي جديدي به تدريج در اين عرصه ظهور كردند. اگرچه تئوريهاي رئاليستي همچنان براي تحليل مسائل امنيتي مناسب هستند، اما موضوعاتي مانند محيطزيست، حقوق كارگران و اخيرا جرايم سازمانيافته نيز اهميت يافتهاند. باندهاي تبهكار جرايم سازمانيافته معمولا در اولويتهاي امنيتي دولتها قرار نميگيرند، درحالي كه تهديد جدي براي امنيت محسوب ميشوند.» اين پژوهشگر روابط بينالملل در ادامه به نمونههاي عيني اشاره كرد و گفت: «نمونههاي عيني نشان ميدهند كه چگونه كارتلهاي جرايم سازمانيافته ميتوانند به امنيت ملي آسيب برسانند. در ترور شهيد فخريزاده، كولبرهايي كه ظاهرا تنها به قاچاق مشروبات الكلي ميپرداختند، قطعات سلاحي پيشرفته را وارد كشور كردند. در حوادث تروريستي كرمان و شيراز نيز نقش شبكههاي قاچاق انسان و اسلحه مشهود بوده است. گزارشهاي امنيتي تاييد ميكنند كه اعضاي گروههاي تروريستي مانند شاخه خراسان داعش از طريق شبكههاي قاچاق انسان وارد كشور ميشوند.»
بيات در پايان سخنان خود با تاكيد بر خطرات اين باندها اظهار داشت: «آنچه اين كارتلها را خطرناك ميسازد، انگيزههاي غيرايدئولوژيك و منفعتطلبانه آنهاست. آنها بدون توجه به هويت سفارشدهنده، خدمات خود را ارايه ميدهند و به ابزاري براي سرويسهاي خارجي و گروههاي تروريستي تبديل ميشوند. در مواجهه با تهديدات امنيت ملي، ضروري است كه دانشگاهيان، انديشكدهها، سياستگذاران و مجريان قانون علاوه بر گروههاي تروريستي، به جرايم سازمانيافته نيز توجه ويژهاي داشته باشند. مسائل مرتبط با پولشويي، قاچاق و حملات سايبري آسيبپذيريهاي كشور را آشكار ساخته و نشان دادهاند كه چگونه دشمنان ميتوانند از اين طريق به كشور آسيب برسانند.»
جرايم سازمان يافته: چالش نوين امنيت
بينالملل و ضرورت رويكرد ميان رشته اي
عارف دهقاندار، معاون روابط عمومي موسسه كادراس در اين نشست با اشاره به اهميت موضوع جرايم سازمانيافته گفت: «امروزه جرايم سازمانيافته به عنوان يكي از زيرشاخههاي مهم حوزه امنيت بينالملل مطرح است و در بسياري از دانشگاههاي معتبر جهان، اين موضوع از اهميت ويژهاي برخوردار است.» وي افزود: «ماهيت ميانرشتهاي اين حوزه، طيف وسيعي از تخصصها را از حقوق بينالملل تا روابط بينالملل، از علوم سياسي تا سياستگذاري عمومي و از اقتصاد تا فرهنگ و علوم اجتماعي دربرميگيرد و به همين دليل، رويكردهاي متنوعي براي مطالعه و مقابله با آن وجود دارد.» اين پژوهشگر امنيت بينالملل در ادامه به تحولات موسسه كادراس اشاره كرد و گفت: «موسسه كادراس در يك سال اخير، تحولي شگرف در حوزه فعاليت خود داشته است. درحالي كه پيشتر عمده فعاليتها بر بحث مواد مخدر متمركز بود، اكنون با گسترش دامنه مطالعاتي، موضوعات متنوعي ذيل چارچوب جرايم سازمانيافته مورد بررسي قرار ميگيرد.» وي ادامه داد: «در اين راستا، دو سلسله نشست كليدي برگزار شده است: نخست «اوضاع مخدري در افغانستان» با تمركز بر مقايسه دورههاي مختلف طالبان و دوم «ابعاد پيدا و پنهان تقابل ايران و اسراييل» كه به بررسي استفاده از كارتلهاي جرايم سازمانيافته در اين تقابل پرداخته است.» دهقاندار در بخش ديگري از سخنان خود به دستاوردهاي موسسه اشاره كرد و گفت: «رشد چشمگير موسسه كادراس در همكاري با متخصصان و نهادهاي مختلف قابلتوجه بوده است. در سلسله نشستهاي حوزه افغانستان با استادان برجسته و متخصص اين حوزه ارتباط برقرار شده و در بحث تقابل ايران و اسراييل نيز از اساتيد متعدد با توانمنديهاي گوناگون در حوزه امنيت و روابط بينالملل بهره گرفته شده است.» اين كارشناس افزود: «توسعه شبكه همكاران موسسه با گسترش ارتباط با نهادهاي حاكميتي متعدد و همچنين تعامل با مجموعه قابلتوجهي از موسسات پژوهشي در فضاي خانه انديشه ورزان، از ديگر دستاوردهاي اين مدت بوده است.» معاون روابط عمومي موسسه كادراس در پايان خاطرنشان كرد: «در زمينه مطالعات تخصصي، موسسه كادراس به شناسايي و بررسي ويژگيهاي اصلي و متعدد جرايم سازمانيافته پرداخته و با بهرهگيري از ظرفيت ميانرشتهاي، از متخصصان حوزههاي مختلف مانند سياستگذاري عمومي و مديريت دولتي، حقوق بينالملل، روابط بينالملل و جامعهشناسي استفاده كرده است.» وي در پايان تاكيد كرد: «گسترش ارتباط با طيف متنوعي از رسانهها فارغ از گرايشات سياسي آنها نيز امكان پوشش گسترده سلسله نشستها و يادداشتهاي پژوهشي موسسه را فراهم ساخته كه اين خود يكي ديگر از نشانههاي تحول و پيشرفت در عملكرد موسسه است.»
پيوند تروريسم و جرايم سازمان يافته؛ معضل امنيتي غرب آسيا و تهديدي براي ايران
سردار عزيز غضنفري، جانشين معاون سياسي سپاه پاسداران در اين نشست با اشاره به شرايط منطقه گفت: «منطقه غرب آسيا به دلايل ساختاري و تاريخي، مستعد شكلگيري گروههاي تروريستي است كه با پيوند با جرايم سازمانيافته خطرناكتر ميشوند.» وي افزود: «داعش نمونهاي بارز است كه با حمايتهاي سياسي و تجهيزات پيشرفته، از درآمدهاي قاچاق و منابع نفتي، به ماشين جنگي قدرتمندي تبديل شد كه بخش وسيعي از خاك عراق را به سرعت تصرف كرد.» سردار غضنفري تاكيد كرد: «قاچاق تسليحات و فعاليتهاي خرابكارانه در ايران نيز از چالشهاي امنيتي ماست. حتي تجهيزات ترور شهيد فخريزاده از طريق قاچاق وارد شد و گروههاي تروريستي نفتكشهاي ايراني را در درياها هدف قرار دادند.» وي در پايان سخنان خود خاطرنشان كرد: «اين منطقه به دلايل تاريخي و ژئوپليتيكي، از ديرباز مستعد ناامني بوده و حضور قدرتهاي خارجي به آن دامن زده است. ايران بايد با هوشياري و آگاهي جمعي، دورههاي حساس پيش رو را با كمترين هزينه پشت سر بگذارد.»
تحول راهبرد امريكا؛ از براندازي مستقيم تا استفاده از جرايم سازمان يافته
حميدرضا غلامزاده، معاون بينالملل شهردار تهران در اين نشست با اشاره به تاريخچه فعاليتهاي براندازانه امريكا گفت: «بنياد ملي دموكراسي امريكا در دهه ۶۰ ميلادي به عنوان جايگزين سيا براي انجام عملياتهاي براندازي تاسيس شد، با اين تفاوت كه در پوشش فعاليتهاي ديپلماتيك، از كارتلها و باندهاي مافيايي براي سرنگوني دولتهاي مخالف استفاده ميكرد. اين الگو كه ابتدا در امريكاي لاتين شكل گرفت، در دوران جنگ تحميلي عليه ايران نيز با استفاده از كارتلهاي قاچاق اسلحه پيگيري شد و پس از موفقيت در افغانستان، در شكلگيري داعش نيز به كار گرفته شد. درخصوص ايران، امريكا بهويژه در دوران حاكميت دموكراتها، از نيروهاي نامنظم همچون گروههاي تجزيهطلب و برخي جريانهاي پانتركيستي براي اقدامات امنيتي عليه كشور استفاده كرده است.»
وي ادامه داد: «با گسترش فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي، اين راهبرد وارد مرحله جديدي شده و شبكههاي قمار آنلاين كه حضور گستردهاي در فضاي اينترنتي ايران دارند، علاوه بر پولشويي و سرقت اموال مردم، در قاچاق انسان نيز فعاليت ميكنند. از سال ۲۰۱۶ به بعد كه دوران «پساحقيقت» ناميده ميشود، ويژگيهاي جديدي در مخاطبشناسي پديدار گشته كه به شكلگيري عمليات رواني پيچيدهتر منجر شده است. تفاوت اصلي اين دوره آن است كه مخاطب امروز، خود مشتاق فريب خوردن است و اين بستر، حتي فعاليتهاي ديپلماسي عمومي را به سمت فضايي خشنتر سوق داده است.»
معاون بينالملل شهردار تهران تصريح كرد: «در اين چارچوب جديد، تلاش ميشود مردم عادي در فرآيند تبليغاتي و عمليات رواني درگير شده و به گروههاي غيرمنظم پيوند داده شوند. نمونه بارز اين رويكرد در وقايع سال ۱۴۰۱ ايران مشاهده شد، جايي كه تلاش گرديد با اعتمادزدايي از حاكميت، گسست ميان مردم و نظام سياسي ايجاد شود و خشم مردم به اعتراضات تبديل و با گروههاي مجرم پيوند داده شود تا اهداف امريكا در قالب تغيير رژيم در ايران پيگيري شود. در دهه اخير، تمركز بيشتر بر موضوعات مرتبط با فضاي مجازي، رسانه و افكار عمومي است كه بخش قابلتوجهي از اين راهبرد در فضاي مجازي شكل ميگيرد و هدف نهايي آن، تضعيف امنيت ملي ايران از طريق ايجاد شكاف بين مردم و حاكميت است.»
جرايم سازمان يافته؛ ابزار دوگانه امريكا در تصويرسازي متناقض از ايران
محمد رستمپور، كارشناس رسانه در اين نشست با اشاره به تصويرسازي ايران در ميان سياستگذاران امريكايي گفت: «آنچه امروز روي ميز سياستگذاران امريكايي قرار گرفته، تصويرسازي از ايران به عنوان كشوري شرور است كه با جرايم سايبري و سازمانيافته ارتباط دارد.» وي ادامه داد: «براي تصويرسازي از يك ايران ضعيف، از باندهاي سازمانيافته استفاده ميشود تا در ثبات سياسي و امنيتي كشور اخلال ايجاد كنند. سپس، اين اخلالها بزرگنمايي شده و به عنوان نشانهاي از ضعف ايران در اعمال حاكميت ملي تفسير ميشود. هدف نهايي، نزديك كردن تصوير ايران به مفهوم «دولت فروپاشيده» است.» رستمپور با اشاره به استراتژي دوگانه امريكا تصريح كرد: «همزمان، خود ايران را به عنوان يك بازيگر فعال در جرايم سازمانيافته معرفي ميكنند. انتشار اخبار مربوط به هكرهاي منتسب به ايران در دو سال اخير ۷۴درصد افزايش يافته و ايران به عنوان بازيگري مخرب در حوزههاي هستهاي، منطقهاي و سايبري معرفي ميشود.» اين كارشناس رسانه با انتقاد از برخي ديدگاههاي داخلي گفت: «متاسفانه برخي در داخل كشور به دليل عدم شناخت كافي، اين تصويرسازي را نشانه قدرت ايران ميدانند، درحالي كه شركتهايي مانند مايكروسافت در پس پرده به دنبال معرفي ايران به عنوان يك بازيگر مخرب سايبري هستند.» رستمپور در جمعبندي سخنان خود خاطرنشان كرد: «ما نيازمند گفتوگو درباره تفاوت جرايم سازمانيافته و عادي هستيم و بايد به مسائل مناطق مختلف كشور، به ويژه جنوب شرق با چالشهاي جغرافيايي، مرزي و قاچاق توجه ويژه داشت. استراتژي دوگانه امريكا از يكسو ايران را كشوري ضعيف و ازسوي ديگر، بازيگري فعال در حوزه جرايم سازمانيافته بينالمللي نشان ميدهد.»