• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۲ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6004 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۲ اسفند

نگاهي به گرايش‌هاي درزي‌ها در استان سويداي سوريه

استقلال‌خواهي بعد از يك قرن

سعيد دهقاني

خبر درباره «درزي‌ها»ست؛ درزي‌ها يا به قول عرب‌ها «دُروز.» پيروان اين اقليت ديني اگرچه از كيش و آيين و باورهاي خود كم گفته‌اند اما در جهان سياست كم خبرساز نبوده‌اند. در واپسين مورد، شايعه‌هايي مبني بر تجزيه مناطق درزي‌نشين سوريه دهان ‌به‌ دهان مي‌شد. تنش‌هاي امنيتي در استان سويدا بالا گرفت؛ شهري كه اكثريت شهروندانش از پيروان اين دين هستند. 
در شامگاه جمعه هفته گذشته يكي از نيروهاي امنيتي سوريه به دست يك شهروند به قتل رسيد. همين، سبب شد تا نيروهاي امنيتي دولت تازه ‌بر سر كار آمده سوريه تدابير حفاظتي شديدي عليه ساكنان اين شهر اعمال كنند. مردم نيز در تقابل با اين تصميم جديد دولت شام برآشفتند و دست به اعتراض زدند. انشعابي از آنها خواهان استقلال از دولت ظاهرا اسلام‌گراي سوريه شدند. اين در حالي بود كه شيوخ و بزرگان درزي ناخرسندي خود از اين موضوع را اعلام كردند. در اين ميان، پاي اسراييل هم به ميان آمد. در پي همين جنجال‌ها، گزارش داده شد كه «بنيامين نتانياهو» و وزير دفاع اين بازيگر به ارتش دستور دادند تا براي محافظت از منطقه دروزنشين در جرمانه واقع در حدود 60 كيلومتري مرز آماده شود. 
حمايتِ اسراييل از درزي‌هاي سوريه از زواياي مختلفي قابل بررسي است؛ اما اگر بخواهم مهم‌ترين آنها را برشمرم به اين واقعيت اكتفا مي‌كنم كه بسياري از شهروندان اسراييلي درزي هستند؛ واقعيت آن است كه دروز سوريه گرچه از لحاظ سياسي پراكنده‌اند، اما از نظر هويتي و مذهبي پيوندهاي قوي با يكديگر دارند. بيشتر درزي‌هاي اسراييل با هم‌كيشان خود در سوريه در ارتباط هستند. در نتيجه حمايت اسراييل از دروز سوريه مي‌تواند همبستگي پيروان اين دين را در دو بازيگر همسايه افزايش دهد. همين امر، قدرت نفوذ اسراييل در سوريه را افزايش مي‌دهد. 
اما ساده‌لوحانه است اگر اعتراضات در اين بخش از سوريه را تماما زير سر صهيونيسم بدانيم. واقعيت اين است كه در اين منطقه، يعني جبل الدروز و اطرافش، كه امروز استان «سويداء» نام دارد پيشينه استقلال‌خواهي وجود داشته است. حتي پيش از شكل‌گيري اسراييل، اين منطقه به مدت پانزده سال دولتي مستقل داشت. پايگاه اجتماعي قوي به اضافه در اقليت بودن ساكنان اين منطقه در برابر اكثريتي مسلمان همبستگي آنها را افزايش داده. براي فهم بهتر موضوع بايد به تاريخ اين منطقه نگاه انداخت؛ يعني به سال‌ها قبل كه فلسطين و سوريه و لبنان سرزميني يكپارچه بودند و به نام شامات خوانده مي‌شدند. تا پيش از آنكه طبق موافقت‌نامه سايكس-پيكو در 1916 خطي مرزي ميان فلسطين و سوريه كشيده شود.
سابقه سكونت دروز در شامات -كه افزون بر دو كشور بالا شامل اردن و لبنان نيز مي‌شد- به بيش از هزار سال پيش برمي‌گردد. يعني به زمان خلافت فاطميان در مصر. پس از شدت گرفتن مخالفت‌ها با عقايد درزيان، پيروان اين دين به شامات گريختند. جبل‌الدروز، در جنوب سوريه كنوني اصلي‌ترين سكونت‌گاه‌ آنها شد.  از آن زمان تاكنون، آنان در بسياري از تحولات اين منطقه نقش‌آفرين بوده‌اند؛ ازجمله مهم‌ترين آنها اين بود كه در سال ۱۱۸۷ با صليبي‌ها جنگيدند. آنها حسن‌نيت خود را به حكمرانان وقت منطقه بودند نشان دادند. در نتيجه حضور آنها در منطقه تقويت شد. آنان همچنين در نبرد «عين جالوت» عليه تاتارها و مغول‌ها جنگيدند.  سال‌ها بعد، يعني در دوراني كه عثماني‌ها بر شامات سلطه داشتند در كنار ترك‌ها به مقابله با حملات مصري‌ها به سركردگي «محمدعلي» برخاستند. رفته‌رفته دروز قدرت نظامي و سياسي را در جبل‌الدروز به دست گرفتند؛ گرچه همچنان تحت كنترل قدرت‌هاي حاكم بر منطقه شامات بودند اما جبل‌الدروز با اكثريتي درزي نوعي از خودمختاري را داشت. به همين سبب درزي‌هايي كه در ديگر جاها بودند آنجا را مكاني امن براي ادامه زندگي مي‌ديدند. اگر گروهي از درزيان در جايي غير از جبل‌الدروز مورد آزار و اذيت قرار مي‌گرفتند، به آنجا مهاجرت مي‌كردند. براي مثال، در قرن هجدهم ميلادي، بسياري از دروز لبنان به دليل درگيري‌هاي داخلي با مسيحيان ماروني‌ها به منطقه جبل‌الدروز در جنوب سوريه مهاجرت كردند.  درنهايت ساكنان جبل‌الدروز، عليه امپراتوري عثماني شورش كردند، چراكه عثماني‌ها چندين بار كوشيدند آن منطقه را تحت كنترل خود درآورد. در سال ۱۹۱۱ امپراتوري عثماني، بعد از تسلط كامل بر اين منطقه، رهبران جبل‌الدروز را اعدام كرد كه مهم‌ترين آنها «ذوقان الاطرش» و «يحيي عامر» بودند. اعدام اين دو رهبر درزي اگرچه شوك سنگيني به هم‌كيشان درزي‌شان وارد كرد اما انگيزه‌هاي استقلال‌خواهانه آنان چنان قوي بود كه رهبري جديد برگزيدند. پس از شكست عثماني‌ها، فرانسوي‌ها بودند كه بر جبل‌الدروز نفوذ داشتند. درزي‌ها اين را هم نمي‌خواستند. صدها نفر از آنها به ارتش عرب پيوستند و به رهبري سلطان «پاشا الاطرش» انقلاب بزرگ سوريه را عليه فرانسوي‌ها رهبري كردند. در همان زمان، فرانسه براي حفظ قدرت خود در آن خاك، پادشاهي عربي سوريه را به پنج دولت تقسيم كرده بود كه يكي از آنها «دولت جبل الدروز» بود. شايد در روزهاي گذشته تصوير پرچم جدايي‌طلبان درزي را در رسانه‌ها ديده باشيد. پرچمي با نوارهاي سبز و قرمز و زرد و آبي. جالب است بدانيد اين پرچم، پرچم دولت دروز از همان سال 1921 بوده است. البته آنها دل خوشي از قيموميت فرانسوي‌ها نداشتند. به اين ترتيب در سال ١٩٢٥ تحت رهبري سلطان الاطرش، قيام گسترده‌اي عليه استعمار فرانسه شكل گرفت كه به «انقلاب بزرگ سوريه» معروف شد. در 1936 اين منطقه بار ديگر به خاك سوريه الصاق شد و با عنوان استان سويدا در تقسيمات كشوري جاي گرفت.  پس به ياد داشتن اينكه جبل‌الدروز زماني دولتي مستقل بوده براي فهم آنچه جدايي‌طلبان درزي در اين روزها مي‌خواهند مهم است. 
بنابر آنچه گفته شد، استان سويداي كنوني در سوريه در حافظه تاريخي درزي‌ها سمبل اتحاد و استقلال درزي‌ها از ديگري بوده. لذا اگر امروز مي‌بينيم كه در آنجا اعتراض‌هايي عليه دولت تازه‌ تاسيس سوريه شكل گرفته بايد به اين نكته توجه كنيم كه معترضان بيش از هر چيز منطقه جبل‌الدروز و در مجموع استان سويدا را از آن خود مي‌دانند و نيروهاي امنيتي غيردرزي را به نوعي بيگانه تلقي مي‌كنند؛ شايد اين را به زبان نياورند اما در حافظه تاريخي‌شان اين ثبت شده كه جبل‌الدروز از آن دروز است و بس. 
در حال حاضر جمعيت آنها در سوريه حدود ۷۰۰ هزار نفر تخمين زده شده. همچنان شمارشان در لبنان، بين 350 تا 400 هزار نفر تخمين زده شده. آمارهاي به دست آمده از جمعيت آنها در اسراييل نيز عدد 143 هزار نفر را نشان مي‌دهد. شماري بسيار كمتر از اين اعداد در اردن و ديگر كشورها هستند. با اين حال در مجموع، سوريه بيشترين جمعيت درزي جهان را در خود جاي داده است.
در جايي مثل لبنان به شوخي و كنايه به درزي‌ها مي‌گويند «اينها خودشان هم نمي‌دانند خدايشان هم كيست.» شايد هم حق دارند كه چنين در مورد اين اقليت مي‌گويند. جامعه «دُروز» به هيچ‌وجه درباره اعتقاداتشان حرف نمي‌زنند. حتي به خودشان هم تا كسي به چهل سالگي نرسد درباره اعتقاداتشان توضيح نمي‌دهند. همه باورهايشان را راز مگو مي‌دانند. آنها ترجيح مي‌دهند با هم‌كيشان خود ازدواج كنند. در نتيجه تبليغ و تبشير در دينشان جاي ندارد. ترجيح مي‌دهند كيفيت دين‌داري خودشان را بالا ببرند تا بر كميت پيروان دينشان اضافه كنند. همين است كه همبستگي را ميانشان افزوده و احساس تعلق به جامعه درزي را در ميانشان چندبرابر كرده.
تحليلگر مسائل بين‌الملل

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون