• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۲ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6004 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۲ اسفند

نقد فيلم « ارث» به كارگرداني نيل برگر 2025

ساده و قابل اعتنا!

محمدرضا دلير

فيلمسازي هنرمند است كه بتواند ايده خود را به هر طريقي روي پرده سينما ببرد. در دوره همه‌گيري كوويد-۱۹ عملا با ايستايي قابل لمسي در دنياي سينما مواجه بوديم و هر كدام از سينماگران سعي مي‌كردند به ‌نوبه خود به اين دوران پاسخ دهند. اما در اين ميان گويي يك نكته مشترك بين همه آنها وجود داشت. به ‌راحتي بوي سينماي تجربي را در بيشتر اين آثار استشمام مي‌كرديم. نيل برگر كه طي دو اثر اخير خود در سينماي جريان اصلي آن كارگرداني نبود كه انتظار داشتيم، در جديدترين خروجي سينماي خود مخاطب را با فيلمسازي مواجه مي‌كند كه در سينماي ژانري خود دست به ابتكاري در نتيجه محدوديت زده است. او در دوران همه‌گيري كوويد-۱۹ و به ‌سبب اينكه قرار بود اثري را به مخاطب ارايه دهد كه از نيويورك آغاز و به قاهره، بمبئي و در نهايت سئول و دوباره نيويورك ختم مي‌شود، چشم خود را روي استفاده از سخت‌افزارهاي رايج در فيلمبرداري بست و به يك تلفن همراه بسنده كرد. آنچه در اين اثر شاهد هستيم حاصل اين محدوديت‌ها و تصميم‌هاي پس از آن است.  داستان كارگردان از همان ابتدا ضرباهنگي بالا و آشوب‌گونه دارد. دختري با نام «مايا» را شاهد هستيم كه قبل از خاكسپاري مادر خود را به خيابان‌ها و كلاب‌هاي نيويورك مي‌سپارد و به‌يك‌باره در مراسم با پدري مواجه مي‌شود كه قرار است بار ديگر او را نزديك به خود نگه دارد. منطق روايي و ضرباهنگ بالاي اثر را از همين ابتدا در خدمت يكديگر مي‌بينيم و مخاطب نيز به‌ راحتي درگير اين ماجراجويي مايا و پدر مي‌شود. كار خوبي كه برگر در اثر خود انجام داده بهره بردن از سينماي ژانري و به‌ خصوص آثار هيجان‌انگيز جاسوسي است. در اين فيلم باز هم پاي يك هارد در ميان است كه شامل اطلاعات فوق محرمانه دولتي است. كاراكتر اصلي بدون آنكه بداند از يك‌سو درگير معامله اين هارد با گروه‌هاي تروريستي و از سوي ديگر درگير تعقيب‌و‌گريز با پليس اينترپل مي‌شود. اما آقاي برگر هيجان خود را برآمده از تعقيب‌و‌گريزها و طراحي صحنه‌هاي اكشن و جلوه‌هاي ويژه ارايه نمي‌دهد. او از طريق عمق رابطه مايا و پدر و در ادامه جنگ اين كاراكتر براي دوباره ايمان آوردن به پدر مخاطب را درگير تعليق و هيجان مي‌كند.  دوربين سبكي كه كارگردان در اختيار دارد به او اجازه مي‌دهد تا از هر نمايي نهايت بهره را ببرد و ماجراجويي اديسه‌گونه‌اي را در برابر مايا قرار دهد كه علاوه بر داستان فيلم مخاطب را درگير تفاوت فرهنگي در سه كشور مي‌كند. قاب‌هاي خياباني كارگردان در هر سه كشور مصر، هند و كره جنوبي همان نقطه ‌قوت اثر در كنار بازي خوبي است كه برگر از بازيگري چون «فيبي دينيور» گرفته است. در طول اثر شاهد اين هستيم كه سكته‌اي در روايت شكل نمي‌گيرد و تنش از طريق ضرباهنگ و خياباني و مستند شدن روايت در پايتخت‌هاي سه كشور بالا و بالاتر مي‌رود. به ‌نوعي كارگردان در اثر خود سكون را در درست‌ترين نقطه ممكن به مخاطب و مايا هديه مي‌دهد. فيلم «ارث» از آن دست آثار ساده و قابل اعتنايي است كه هم مخاطب سينماي سرگرمي را پاي خود مي‌نشاند و هم ثابت مي‌كند كه همه سينما سخت‌افزارهاي قدرتمند نيست و به ‌سادگي مي‌توان فرم بصري روايت را از طريق سبك‌ترين سخت‌افزارها ارايه داد؛ به ‌شرطي‌ كه روايت بستر مناسبي براي اين تجربه‌ها باشد. در اين روايت به ‌راحتي شاهد گذر كارگردان از متعلقات ژانري در سينماي جريان اصلي و در عين حال بهره بردن آنها بر اساس ساختار روايي فيلم هستيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون