ايران و امريكا: ديدار در مسقط
اكنون سيدعباس عراقچي با كولهباري از تجربه بار ديگر به ميدان آمد تا جايگاه سياسي، اقتصادي و علمي ايران را در نظم آينده جهاني ترسيم كند. نظمي كه هوش مصنوعي و گذار انرژي، معماري آن را به دست گرفتهاند. دنيايي كه در آن رباتها به جاي انسانها كار ميكنند، توليد ميكنند و خدمات ارايه ميدهند؛ دنيايي سرشار از انرژي بيقيمت و ثروتي فراوان كه ديگر انسان را به بند معيشت نميكشد.
اين دنيا، دنياي پساكميابي است؛ دنيايي كه در آن انسان براي نخستينبار در تاريخ خلقت نيازي به تلاش مداوم براي گذران زندگي ندارد. دنيايي كه در آن، رباتها نيازهاي مادي را بيوقفه تامين ميكنند و آدمي فرصت مييابد كه بنشيند، بينديشد، تماشا كند و از هستي لذت ببرد. دنياي هوش مصنوعي و رباتيك، برخلاف همه ادوار پيشين خلقت، ديگر صحنه حسرت و اندوه بر نداشتهها نخواهد بود.
تلاطم امروز از همينجا برخاست: جهان در آستانه هجرتي بزرگ ايستاده است؛ هجرت از دنياي كمبودها به دنياي فراوانيها و اين گذار آسان نيست؛ بسياري از كهنهها را ويران ميكند و بسياري نوها را ميآفريند. براي درك و گذار به اين دنياي متفاوت، بايد از قيل و قالهاي محدودكننده رها شد؛ بايد به «كاروان حله» پيوست.
اگر مشرقزمين در صنعت و تكنولوژي از غرب عقب ماند و هرگز نتوانست جبران كند، اينبار در عصر هوش مصنوعي و آينده بدون كميابي، نبايد از قافله بازبماند. ايران با داشتن دانش و سرمايههاي جوان و بينظير انساني، ميتواند ياريگر جهان در اين گذار خيالانگيز به دنياي «پساكميابي» باشد و اكنون اين سيدعباس عراقچي است كه چنين آيندهاي را رقم ميزند.
براي او و براي ايران از صميم جان دعا ميكنيم.