گروه حوادث
هفته گذشته فيلمي از سرقت خشن يك مرد از زني كه كودكي در آغوش داشت؛ در فضاي مجازي بازنشر شد كه پس از دستگيري سارق توسط پليس آگاهي، اين سارق براي بازسازي صحنه جرم، به محل جرم بازگشت... ظهر هشتم فروردين ماه بود كه در خيابان صابونيان، حوالي بزرگراه بعثت، سارقي كه ماسك به صورت داشت، به سمت مادر و دختر خردسالش كه در پيادهرو ايستاده بودند، هجوم برد. مادر، كودكش را در آغوش داشت و موبايلش را از كيفش بيرون آورده بود تا با آن تماس بگيرد. در همان لحظه سارق، گوشي موبايل را از دست زن جوان قاپيد، اما او به مقاومت پرداخت و سارق با وجود اينكه جان كودك نيز در خطر بود، طعمهاش را روي زمين كشيد تا هر طور شده گوشي را سرقت كند. در جريان اين سرقت، دختر خردسال نيز روي زمين افتاد و سارق پس از سرقت گوشي، با چند گام بلند خودش را به همدست موتورسوارش كه كمي جلوتر ايستاده بود، رساند و هر دو سوار بر موتورسيكلت فرار كردند؛ غافل از اينكه فيلم اين سرقت در دوربينهاي مداربسته ثبت شده است. در اين شرايط تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي پايتخت، تحقيقات خود را به شكل ويژه آغاز و هفته گذشته سارقان را شناسايي و دستگير كردند. اين دو سارق صبح روز اول ارديبهشت ماه جاري به محل جرم بازگشتند تا صحنه سرقت خود را بازسازي كنند. «علي وليپورگودرزي»، رييس پليس آگاهي تهران بزرگ در مورد دستگيري اين سارقان گفت: «ويديوي سرقت آنها دل مادران شهر را به لرزه انداخته بود. در اين ويديو دو نفر سارق با موتورسيكلت، يك زن را كه كودكي خردسال در آغوش دارد شناسايي كرده و بعد در چند ثانيه به او حمله كرده و تلفن همراهش را به سرقت ميبرند و با كشيدن تلفن همراه از دست اين مادر، كودك و مادر را به زمين پرتاب ميكنند.» گودرزي در ادامه ميگويد: «اواخر فروردين ماه بود كه فيلمي از يك سرقت خشن از يك زني كه كودكي در دست داشت در فضاي مجازي منتشر شد. در پي شكايت اين زن به پليس، پرونده دستگيري سارقان تشكيل شد. اين سارقان با تهديد اين زن و آسيبي كه به او و كودك خردسالش رسانده بودند بعد از سرقت تلفن همراهش متواري شده بودند تا اينكه كارآگاهان موفق به شناسايي سريع اين دو سارق سابقهدار و پس از دريافت حكم قضايي، متهمان دستگير شدند. همچنين هر دو نفر به بزه انتسابي اعتراف كردند و در بازرسي از مخفيگاهشان هم ادوات سرقت كشف شد؛ البته اين سارقان به چندين فقره سرقت ديگر نيز اعتراف كردهاند و مالخر آنها نيز شناسايي شده است و قطعا اشد مجازات براي آنها در نظر گرفته ميشود.»
پس از دستگيري سارقان، «علي صالحي»، دادستان تهران در مورد صدور كيفرخواست اين متهمان گفت: «پرونده مطروحه در دادسراي ناحيه ۳۴ تهران (ويژه سرقتهاي مسلحانه و مقرون به آزار) تشكيل، با قيد فوريت و با سرعت تحقيقات از متهمان پرونده آغاز و با استفاده از دوربينهاي مداربسته هويت واقعي متهمان مشخص شد و آنها به جرم خود مبني بر سرقت موبايلقاپي اقرار كردند. كيفرخواست اين متهمان نيز صادر شده است.»
دزدان گوشي ارزانقيمت را دزديدند
زن جوان در حالي كه دختر خردسالش را مانند روز حادثه در آغوش دارد به «اعتماد» ميگويد: «برادرشوهرم در يك پاركينگ مشغول به كار است. قبل از ظهر هشتم فروردين بود كه همراه شوهر و فرزندانم به اين خيابان آمديم. شوهرم همراه پسرم وارد پاركينگ شد تا موتورش را بردارد. ميخواستيم براي خريد عيد فطر به بازار برويم. من دخترم را در آغوش گرفته بودم و حدود ۲۰ متر آن طرفتر منتظر همسرم بودم. گوشي را از كيفم بيرون آوردم تا به مادرم زنگ بزنم كه ناگهان سايه مردي جوان را كه ماسك به صورت داشت، پشت سرم احساس كردم. او به من حمله كرد؛ در حالي كه دخترم در آغوشم بود. در برابرش مقاومت كردم، اما او به شدت مرا كشيد؛ بهطوري كه من و دخترم زمين خورديم.» اين شاكي در ادامه ميگويد: «سر دخترم به زمين برخورد و گريه كرد. نميدانيد چه حالي داشتم، تمام بدنم از شدت ترس و وحشت ميلرزيد. سارق در نهايت گوشيام را به سرقت برد و چون خيابان خلوت بود، تنها كسي كه متوجه شد، نگهبان مركز خريد بود كه به كمكم آمد، اما سارقان به سرعت با موتورسيكلت فرار كردند. خيلي نگران دخترم شديم و او را به بيمارستان برديم كه به خير گذشت و ضربهاي كه به سرش وارد شده بود، سنگين نبود، اما خب دچار مشكلات روحي شده و از وقتي اين اتفاق افتاده، شبها كابوس ميبيند و با گريه از خواب ميپرد. آن فرد ميخواست تلفن همراهم را بگيرد كه در ابتدا موفق نشد، چون من سفت گوشيام را گرفته بودم كه دفعه دوم آنقدر محكم تلفنم را كشيد كه من و دخترم زمين خورديم و خيلي زود فرار كرد. دست و پاهايم از آن روز كبود است و سر دخترم نيز زخم شد. گوشي من بسيار معمولي و ارزانقيمت بود و اصلا فكر نميكردم روزي به گوشي من حمله كنند. خودم هم وقتي فيلم سارقان پخش شد با ديدن آن بار ديگر وحشت سراغم آمد. حالا ميخواهم از دزدان كه حتي به دختر يكسالو نيمهام كه بغلم بود، رحم نكردند، سوال كنم اگر كسي به مادر يا خواهر شما براي سرقت يك گوشي، به صورت وحشيانه هجوم ببرد و آنها را به زمين بكوبد، چه واكنشي داريد؟» يكي ديگر از شاكيان اين باند، زني است كه روز بيستوهفتم فروردينماه به دام سارقان افتاده است. او در ميان جمعيت حضور دارد و ميگويد: «ساعت ۲۳ و ۴۲ دقيقه بود كه از ماشين پياده شدم و پاي دستگاه خودپرداز رفتم تا كار بانكي انجام دهم. ناگهان يك دستگاه موتور سيكلت با 2سرنشين به من نزديك شد؛ يكي از آنها كاپشن مشكي به تن داشت و ديگري قرمز. ناگهان يكي از آنها گوشي مرا كه در دستم بود، قاپيد و فرار كرد. من تا چند دقيقه شوكه بودم و بعد به خودم آمدم. فيلم سرقت وحشيانه اين باند را در فضاي مجازي ديدم و آنها را شناختم.»
سارقان گوشي را يك ميليون
و ۲۰۰ هزار تومان فروختند
اين سارق كه ۳۱ سال دارد و سابقه هم دارد به «اعتماد» ميگويد: «تازه 6 ماه بود كه از زندان آزاد شده بودم و چون معتاد بودم براي ترك مورفين به كمپ رفتم. بعد از 6 ماه ۲۵ اسفندماه از كمپ بيرون آمدم. دوباره سرقتهايم را شروع كردم. همدستم نيز دوست دوران بچگيام است و با موتورش به سرقت ميرفتيم. روز حادثه اين زن را در گوشه خلوتي در خيابان صابونيان ديدم و چون تلفن همراه دستش بود فكر كردم سوژه خوبي است. چند دقيقهاي زيرنظرش گرفتيم و بعد در فرصت مناسب به سمتش حمله كردم.»
اين سارق به سوال آخر «اعتماد» نيز جواب ميدهد.
چرا به كودكي كه در بغل اين زن بود، رحم نكرديد؟
در ابتدا اصلا بچهاي را نديدم، اما واقعا به اين فكر نكردم كه بچه ممكن است آسيب ببيند يا نه و اشتباه كردم.
پروندهتان نشان ميدهد كه فقط از زنان سرقت ميكرديد، درست است؟
اكثر اوقات از خانمها سرقت ميكرديم؛ چون راحتتر بود. ممكن بود اگر آقا را طعمه قرار دهيم، گير بيفتيم.
چه مدت است كه سرقت ميكنيد و چند فقره بوده است؟
از ۸ فروردين كه نخستين سرقتمان بود تا روز اول ارديبهشت كه دستگير شديم، حدود 10سرقت انجام داديم.
خانمي كه كودك در آغوش داشته، عنوان كرده گوشياش گرانقيمت نبوده است. گوشي او را چند فروختيد؟
گوشي او سامسونگ بود و حدود يك ميليون و 200هزار تومان فروختيم.
سابقه قبلي كه داشتهايد هم سرقت بوده است؟
نه، ۲ بار به خاطر شرارت بازداشت شدم. اين نخستين باري است كه براي سرقت دستگير ميشوم، اما رفيقم 3سابقه گوشيقاپي دارد.
زن و بچه هم داريد؟
نه، قبلا زن داشتم، اما جدا شديم، چون زنم به من خيانت كرد و از همان زمان از زنها متنفر شدم.