جنگها را تمام كنيد
محمود دولتآبادي/ بيهوده است ميدانم، با وجود اين مينويسم تا ناگفته نمانده باشد. بيهوده است و اين سخن را به تجربه ميگويم. شايد بيش از ربع قرن ميگذرد از آن تاريخ كه در گفتوگو با يك ژورناليست در نمايشگاه كتاب فرانكفورت به صراحت گفتم مشكلي كه اكنون ما و منطقه حياتي ما به آن دچار هستيم، فقط مشكل ما نخواهد بود بلكه مشكل شما، يعني مشكل ديگر مردمان و كشورهاي دنيا نيز خواهد شد، خواهد بود. در آن روز شايد آن بانوي جوان كمي تعجب كرد و درنيافت كه من از چه موضوعي حرف ميزنم. اما اگر امروز باشد و اميدوارم كه باشد و به بحران انساني كه دامن اروپا را گرفته است توجه كند، چه بسا آن گفتوگويش با مرا به ياد بياورد. بديهي است كه من پيشگو نيستم، اما سير وقايع را تشخيص توانستم داد. آري... از قلب فاجعه جاري در بينالنهرين و غرب آسيا، نكبتزدگي لبريز شده است. جنگهاي گنگ ويرانگر، براي هميشه نميتواند كمون خود ناديده و بيعارضه بماند. جامعه جنگزده، آن هم از نوع جنگي گنگ در عين صراحت، تحمل نامحدود ندارد. هر كه از خود ميپرسد سرانجام چه؟ بايد راهي جست و اين امواج انساني بخشهايي از طبقات متوسط جوامع خودشان هستند كه هزينهاي براي مهاجرت داشتهاند! تودههاي ناچار هنوز در بيابانها يله هستند و احتمال جاكن شدن ايشان كم نيست. و اگر چنان آهنگي آغاز شود اين نخستين اكسدوس هزاره سوم تكميل خواهد شد. در گرماگرم چنين بحراني جوانمردي دولت- مردماني چون اتريش و آلمان و فرانسه ستودني است، اما اين اقدامات بشردوستانه به هيچ وجه پاسخ اكسدوس بزرگ نيست؛ پس راهحل نهايي اين است كه با صداهاي بلند گفته شود «آقايان، جنگها را پايان دهيد!»