روحاني :عهد من شکستنی نیست
درپاسخ به شعارهاي دانشجويان:
احسان بداغي/ قرار و مدارها به هم ريخت، مراسم روز دانشجو با حضور رييسجمهور سرتا پا «سياسي» شد. ديروز همهچيز در دانشكده علوم پزشكي ايران سياسي بود؛ آمدنها، نيامدنها، شعارها، درددلها. همه هم از آن جنسي كه منتقدان دولت دوست ندارند؛ تمجيد از فرجيدانا، درخواست بازگشت اساتيد خانهنشين، تقاضاي پيگيري بورسيهها و بيش از همه شعارهايي مرتبط با اتفاقات سال 88. منتقدان اصلا ترجيح دادند به اين مراسم نيايند، هر چهار تشكل اصليشان تريبون ميخواستند؛ سهمي بيشتر از بقيه. اين را مجري مراسم اعلام كرد. گفت چهار تشكل اصلي اصولگرا خبر دادهاند يا براي تمام نمايندگان آنها فرصت صحبت داده ميشود، يا مراسم را تحريم ميكنند. نهايتا هم كار دوم را انجام دادند. بسيج دانشجويي هم كه نمايندهاش به مراسم آمده بود، به نشانه اعتراض صحبتش را انجام نداد. او هم بهانهاش اين بود كه وقت كمي برايشان قرار دادهاند. وقت بقيه هم البته اندازه همانها بود، ولي فقط آنها اعتراض داشتند. ديروز فضاي سالن سخنراني رييسجمهوري نه مثل مراسم روز گشايش دانشگاهها سرد و بيروح بود و نه مثل روز دانشجوي سال گذشته پر هيجان و لبريز از انرژي. يك ساعتي قبل از حضور روحاني تقريبا سالن پر شده بود. بيرون محل برگزاري مراسم، پلاكاردها و دستنوشتهها را از دانشجويان گرفته بودند، هم دستنوشتههاي اينوريها و هم آنوريها. جمعيت داخل سالن حالا دل به صدايش بسته بود و شعارهايش؛ شعارهايي كه تا قبل از ورود روحاني به سالن، خبري از آنها نبود. فقط گاهي جمعيت سرود يار دبستاني را با هم زمزمه ميكردند، سرودي كه همه قبولش داشتند، هم اينوريها و هم آنوريها. از چهرهها نميشد فهميد كه كدام گروه منتقدان دولت هستند و كدام گروه هواداران دولت. قيافهها و لباسپوشيدنها شبيه هم بود، حرفها اما با هم فرق داشت، تفاوتي از زمين تا آسمان. «اين طرف» و «آن طرف» قضيه وقتي مشخص شدند كه حسن روحاني وارد سالن شد. فرياد «سلام بر روحاني» قسمت مشترك شعارها بود، اما قسمت بزرگي از سالن قبل از آن ميگفتند «درود» و قسمت ديگري هم كه لحظاتي طول كشيد تا صدايشان هماهنگ شود پيش از آن را با فرياد «مرگ» تكميل كردند. تعدادشان حدود 20 نفري ميشد، بعد از مراسم ميگفتند اگر تشكلهاي اصولگرا بيانيه «تحريم» نداده بودند اكثر سالن در اختيار آنها قرار ميگرفت. اما نهايتا اينطور نشده بود. شعارها را معمولا حاضراني كه در قسمت وسط سالن نشسته بودند شروع ميكردند و رديفهاي كناري آن را به اوج ميرساندند. با شروع پخش سرود ملي، هياهوها خوابيد. دانشجوياني كه از شهرستان آمده بودند بيشتر از بقيه از هيجان حضور رييسجمهور در جمعشان لذت ميبردند، همينطور از هيجان صحبتهايي كه تشويق و شعارهاي حضار را در پي داشت. قرار بود 10 دانشجو به نمايندگي از جامعه دانشجويي در حضور رييسجمهور صحبت كنند. قبل از شروع نخستين سخنراني، وقتي مجري مراسم از عدم حضور تشكلهاي اصولگرا خبر داد، صداي كف و سوت حاضران با او همراه شد. نخستين نوبت سخنراني به نماينده كانونهاي فرهنگي دانشجويي رسيد. صحبتهايش درباره بيتوجهي به مقولات فرهنگي و اشارهاش به موضوع «اسيدپاشي» جمعيت را بر سر شوق آورد.
شوق جمعيت اما زماني اوج گرفت كه نماينده نشريات دانشجويي پشت تريبون آمد، از همان نخستين جملهها سراغ تمجيد از رضا فرجيدانا رفت و انتقاد از باقيماندن قسمتي از سيستم مديريتي دوران احمدينژاد در دانشگاهها. هر جملهيي كه ميگفت با تشويق جمعيت همراه ميشد؛ مخصوصا جايي كه از رييسجمهور درخواست بركناري مديران غيرهمسو با دولت را مطالبه كرد. بعد از او هم وقتي نماينده شوراهاي صنفي دانشجويي از تقاضاي دانشجويان براي پيگيري بورسيههاي غيرقانوني و از بين بردن جو امنيتي دانشگاه گفت، همان فضاي قبلي در سالن ادامه پيدا كرد. نمايندگان دانشجويي يكييكي ميآمدند تا نوبت به حسين رهبري، نماينده تشكلهاي اصلاحطلب رسيد. «اميد بذر هويت ماست»؛ سخنان او از همينجا شروع شد، تشويق حضار هم همينطور. پيگيري بورسيهها، تقاضاي بازگشت «اساتيد اخراج شده» و پيگيري فجايع كهريزك و حمله به كوي دانشگاه، او جمله به جمله پيش ميرفت و به دنبالش تشويق دانشجويان همراهياش ميكرد. آخر صحبتهايش هم گلايه داشت، گلايه از اينكه چرا اجازه ندادهاند پيام تصويري سيد محمد خاتمي در مراسم روز دانشجو پخش شود. حاضران با شعار «درود بر خاتمي» به كمكش آمدند. سكوت كه به سالن بر ميگشت، از همان 20 صندلي رديف آخر باز هم صداي فرياد «مرگ» بلند شد. آخرين نفري كه روي صحنه آمد نماينده بسيج دانشجويي بود، تشكلي كه برخلاف چهار تشكل اصولگراي ديگر در مراسم حضور داشت اما مثل همانها معترض بود. معترض از اينكه وقتش براي صحبت كردن كم است؛ وقتها بهطور مساوي بين نمايندگان دانشجويان تقسيم شده بود، اما بسيج دانشجويي توقع بيشتري داشت. با همه اعتراضي كه داشتند اما نماينده آنها به رسم احترام روي صحنه آمد و تنها به تبريك روز دانشجو كفايت كرد. البته بعد از آن هم گفت كه به دليل اعتراض سخنان را مطرح نميكند؛ سخناني كه ساعاتي بعد در خبرگزاريهاي نزديك به جريان منتقد دولت منتشر شد. حالا نوبت پخش يك كليپ بود؛ قطعهيي از زندهياد محمد نوري روي تصاويري از تاريخ انقلاب و بعد از آن. «ما براي آنكه ايران، خانه خوبان شود، رنج دوران خوردهايم»؛ شعر آهنگ از اينجا شروع شد و تصاوير از روحانيون عصر مشروطه. نمايش تصوير دكتر مصدق جمعيت را به شوق آورد، بعد از آن تصاوير زيادي بودند كه جمعيت به احترام آن كف زدند؛ از مرحوم بازرگان و سحابي و طالقاني گرفته تا سيد محمد خاتمي و دكتر شريعتي و هاشميرفسنجاني. اما تشويق سالن با نمايش تصوير «قاسم سليماني» جور ديگري بود، جاندارتر از بقيه. نمايش تصوير محمود احمدينژاد هم البته واكنش خاص خودش را در پي داشت.
حالا ديگر وقت روحاني بود، وقت دانشجوياني كه ميخواستند دوباره شعار بدهند. روحاني از جايش برخاست و صداي شعارها به هوا بلند شد. بعد از لحظاتي سكوت مهمان سالن شد، روحاني پشت تريبون بود و ميخواست سخنانش را آغاز كند. يكي اما از ميانه سالن سكوت و تعليق حاضران را به هم ريخت؛ «آقاي روحاني شما براي حصر قول داديد. » باز هم شروع شعارها؛ باز هم فريادهاي «درود» و «مرگ». روحاني بيآنكه لبخندي بر لب داشته باشد، با چهرهيي كه بيشتر «گرفته» به نظر ميرسيد سخنانش را شروع كرد. راز چهره «گرفته» روحاني را در ابتداي اين سخنراني كسي نفهميد. رييسجمهور آن طراوت هميشگي را نداشت، طراوت اما چند دقيقهيي بعد به چهره او بازگشت، باز هم لبخندي معنادار بر لبهاي روحاني نقش بست. درست از همانجايي شروع كرد به تشريح راهي كه دولت در وزارت علوم براي خود ترسيم كرده، از همان جايي كه ميليمنفرد به مجلس معرفي شد. روحاني يكييكي گزينههاي پيشنهادي و سرپرستان و وزير سابق را ياد ميكرد و حضار بهدنبال او كف و سوت ميزدند. حالا گويا روحاني «شارژ» شده بود. تكرار شعارهاي حاضران باز هم يك جمله «تكراري» را از سوي روحاني به دنبال داشت؛ «ما به وعدههايمان پايبند هستيم.» سخنراني روحاني هم در همين حال و هوا تمام شد و بعد از آن خيلي زود سالن را از در جلو ترك كرد. درهاي عقب هم براي خروج حاضران باز شده بود، بيرون سالن همه چيز به هم ريخته به نظر ميرسيد، آخر داشتند بين حاضران نهار پخش ميكردند. خيليها ميخواستند سريعتر خود را به دانشگاه تهران برسانند. جايي كه قرار بود علي مطهري و مصطفيمعين مهمان دانشجويان باشند. يك مهماني سر تا پا «سياسي». وقتي مهماني رييسجمهور كه قرار نبود سياسي باشد و آخرش همهچيزش سياسي شد، تكليف مراسم دانشگاه تهران از پيش مشخص بود.
گزيده سخنان روحاني در مراسم روز دانشجو
جنبش دانشجويي يعني حركت يك جامعه بزرگ دانشگاهي در دوراني مشخص، حزب ممكن است امتداد داشته باشد، عدهيي اعضاي يك حزب باشند و تا آخر عمر هم عضو آن حزب باشند اما دانشجو بودن به مفهوم عضويت در يك دانشگاه به عنوان كسي كه دانش ميآموزد، دورهيي دارد و يكي از دلايل زنده بودن حركت دانشجويي محدوديت همين دوران است.
از سال 42 دانشگاه حضور داشت و فعال بود، همان زماني كه بزرگاني از روحانيت و بزرگاني از دانشگاه همچون مهندس بازرگان به زندان رفتند. همان دوراني كه در حوزههاي علميه، مساجد و منابع، سخنان انقلابي وحركت انقلابي توسط بزرگان روحانيت به رهبري امام ادامه يافت در دانشگاه هم امثال طالقانيها - شريعتيها، مطهريها، بهشتيها، مفتحها به صحنه آمدند و سخن گفتند و در برابر استبداد وحاميان خارجيان آنها و استعمار و مزدوران داخلي آنها ايستادگي و مقاومت كردند.
آن همه اساتيد و دانشجوياني كه به جبهه آمدند، در جبهه بودند، شهيد شدند، جانباز شدند، آزاده يا ايثارگر شدند خدمت كردند و جهاد كردند و بازگشتند؛ امروز بار مسووليت بخشي از اداره كشور يا جامعه را برعهده دارند. ما در شرايط خاصي قرار گرفتهايم؛ در اين شرايط خاص دانشجو بايد پيشتاز باشد، البته كه قبول دارم دانشجو بايد منتقد باشد بايد ديدهبان و ناظر باشد، دانشجو بايد نظارت كند، اگر هم دانشجو را نگذاشتند جايي انتقاد كند، لااقل نسبت به دولت انتقاد كند. بنابراين چون فعلا ديواردولت از همه ديوارها كوتاهتر است و هر كس به مناسبتي از گوجهفرنگي گرفته تا انرژي هستهيي نقدش را به دولت روا ميدارد.
البته دولت به انتقاد دلسوزانه و شرافتمندانه افتخار ميكند. ما بدون نقد نميتوانيم پيشرفت كنيم. انتقاد، پژوهش وعلم دو روي سكهيي هستند كه هم به پرسشگري هم به نقد وهم به پژوهش نياز دارند. گرچه دانشجو وظيفه اصلياش دانشپژوهي و فرا گرفتن علم و دانش، عالم و فرهيخته و نخبه شدن است اما اين تنها وظيفه يك دانشجو نيست. دانشجو به دانشگاه نميآيد كه از لحاظ علم و دانش پلههاي پيشرفت را طي كند؛ او ميخواهد از لحاظ فرهنگ، احساس مسووليت، مشاركت اجتماعي و نقادي قدرت كند.
دانشجو در پي حكمراني و تصرف ميز قدرت نيست؛ در پي عالم شدن است. اما دانشجو به عنوان بهترين منتقد پرنشاط از قدرت است و قدرت وحاكميت نقد ميخواهد. حاكميت ودولت و همه آنهايي كه صاحبان قدرت هستند بايد به نقد افتخار كنند كه بالاتر از پيامبر كسي نداريم و او در ميان اصحاب و ياران نقد و اظهارنظر را آزاد گذاشته بود.
اما در عين حال دانشگاه جايي است كه دانشجوي ما بايد بفهمد در جامعه چه ميگذرد. بايد صاحب نظر باشد. بايد داراي انجمنهاي علمي و فرهنگي باشد. بايد نسبت به مسائل داخلي و خارجي خودش بتواند به خوبي بفهمد و بتواند نقد و اظهارنظر كند. كار بزرگي در انقلاب اسلامي ما رخ داده است و هيچ كس نميتواند به گذشته بازگشت كند. در انقلاب اسلامي حاكميت ملي به عنوان يك ارزش بزرگ انقلابي و ملي است. در انقلاب اسلامي ما مردمسالاري به عنوان يك اصل بزرگ و حقوق اساسي است.
در كشور ما صندوق راي به عنوان مبناي مشروعيت سياسي و حقوقي است. ما نميتوانيم اين حقوق اساسي را كنار بگذاريم. بايد از اين حقوق اساسيمان حراست و صيانت كنيم و آن را نگه داريم. ديگر در دنيايي نيستيم كه بگوييم كاري به مردم نداريم. افكار عمومي به ما ارتباطي ندارد. قضاوت عمومي به ما ارتباط ندارد. اگر من ميخواهم مسوولي را تعيين كنم نسبت به دانشگاه به نظر دانشگاه چه كار دارم. وزيري را برميگزينم با صاحبان نفوذ هم سر و سري خواهم داشت و راي اعتمادي ميگيريم و او هم بر مسند قدرت مينشيند كه مبناي اين دولت اينچنين نيست.
مبناي ما از روز اول اين بود كه در همه امور تخصصي با صاحبان آن امر در مشورت باشيم. من بسيار خوشحالم در اين رفت و آمدها، راي اعتمادها يك نظرسنجي بسيار خوبي در دانشگاهها صورت گرفت و آن نظرسنجي تاييد كرد راه دولت يازدهم در دانشگاهها مورد تاييد اساتيد و دانشجويان است.
عهد ما با شما شكستني نيست، ما امروز در راهي هستيم كه بايد به هم كمك كنيم، براي حل معضلات داخلي و خارجي بايد دست به دست هم دهيم، اگر مسائلي در داخل كشور داريم چه كسي بايد حل كند؟ البته در بخش اقتصاد، اساتيد دانشگاه چه از طريق بيان حضوري، چه از طريق نامه و ايميل، نظرات خودشان را درباره تورم و ركود به دولت ومسوولان اعلام كردند، من از همه تشكر ميكنم، من دلم ميخواهد دانشگاهها بيش از آن چه تا امروز فعال بودند براي حل معضلات كشور فعال شوند، اعلام نظر كنند، نقد دلسوزانه داشته باشند و راهحل ارايه كنند.
صدها و هزاران شركت، امروز منتظر شرايط آينده هستند تا بتوانند وارد ايران شوند و كشور را از لحاظ سرمايهگذاري و سرمايههاي مورد نظر تامين كنند، حالا اقليتي داريم كه از اين وضع خيلي خوشحال نيستند آنها هم انشاءالله از منافع زودگذرشان بگذرند، سياست خارجي ما هرچه موفق باشد به نفع مردم و ثبات كشور است.
آنهايي كه امروز مسووليت سياست خارجي را برعهده دارند، از رييس دولت گرفته تا وزير امورخارجه و كارشناسان، افرادي انقلابي و چهرههايي هستند كه سوابقشان در انقلاب، برخي آنها مربوط به روزهاي اول انقلاب است. رييسجمهوري افزود: يك عده تازه به دوران رسيده كه البته ما به آنها هم احترام ميگذاريم، نميخواهد اينقدر نسبت به آينده، ارزشهاي انقلاب و ارزشهاي اسلام دل نگران باشند.
ما همه بايد در ارزشها اجماع نظر پيدا كنيم، نظر مشترك پيدا كنيم، امروز دنيا باور دارد، قبلا هم اين جور بوده قاعدتا دنيا باور نميكرده اما امروز دنيا باور دارد كه مذاكرات ما جدي، منطقي و رو به جلو است و هيچ كسي در اين ترديد ندارد.
قولي كه اين دولت در همه زمينهها به مردم داده به آن پايبند است، هركجا كه منافع ملي، مصالح ملي، امنيت ملي و حقوق ملت ما در پيش باشد و بدانيم راهي كه ميرويم براي احقاق حقوق ملت و منافع ملي است نه از انتقاد و نه از تخريب ميترسيم و نه از فرياد و سر وصدايي باك داريم.
راهي كه ما گفتهايم، ما همانيم و همان خواهيم بود، منتهي براي اينكه بتوانيم با پيروزي به اهدافمان برسيم كه اهداف ما و شما يكي است، اهداف دولت و دانشگاه، اهداف جامعه و دانشگاه يكي است نياز به همفكري داريم، بايد دست به دست هم دهيم و من خواهش ميكنم از دولت نقد كنيد و در جايي كه تشخيص ميدهيد راه دولت درست است حمايت كنيد، بدون حمايت و نقد شما نميتوانيم به نقطه هدف و مقصد نهايي دست پيدا كنيم.